به گزارش خبرگزاری مهر، سید مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نایب رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در برنامه دستخط با اشاره به نامزدی اسحاق جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدای پوششی روحانی اظهار کرد: «حضور جهانگیری در انتخابات ظاهرسازی بود و دوستان در شورای نگهبان باید دقت میکردند. همه اینها اشکال دارد. چرا باید سر مردم را کلاه بگذاریم.»
مشروح مصاحبه سید مصطفی میرسلیم به شرح زیر است:
آقای میرسلیم الان غیر از مجمع تشخیص چه کاری میکنند؟
قدری کارهای تخصصی خود را انجام میدهم. در تحقیقات دانشگاه هم برای درس و بحث میرویم.
دانشگاه امیرکبیر؟
بله.
طراحی موتور را دارید؟
درس موتور و درس ترمودینامیک داریم.
اولین سوال را فکر میکردم چه چیزی بپرسم و گفتم این طور بپرسم شاید بهتر باشد شرایطی که الان میبینید ممکن است بگویید خدا را شکر برای ریاست جمهوری انتخاب نشدیم؟
نه، کسی که دلش برای کشور بسوزد هیچگاه طفره نمیرود از اینکه به مشکلات رسیدگی کند و چارهجویی کند. آدم متاثر میشود از اینکه این شرایط ایجاد شده و ناراحت میشود. اما اینکه خوشحال شود از اینکه من نیستم، بهتر که این شرایط گردن من نیفتاد قدری خودخواهی است. همه کسانی که ایرانی هستند و خود را یکی از اعضای جمهوری اسلامی میدانند، باید مسابقه در کار خیر بدهند. رقیب هم بودن به معنی دشمن هم بودن نیست.
فکر میکردید در مسیر هر دولت و رئیس جمهوری باشد، دولت به این مشکلات در فضای اقتصادی بربخورد؟
سابقهای وجود داشت که به تصمیماتی که در سال ۹۲ به بعد گرفته شد برمیگشت. طبیعی است که اینها منجر به مشکلاتی در زمینه اقتصادی میشد.
منظور شما حفظ تورم به قیمت رکود است؟
بله. دولت حسن نیتی داشت از این لحاظ که میخواست تورم را مهار کند، منتهی این مهار کردن تورم را به روشی اتخاذ کرد که منجر به کاهش قدرت خرید مردم شد. وقتی مردم نتوانند خرید کنند و به بازار مراجعه نکنند، طبیعی است تورم کاهش مییابد، منتهی این منجر به این میشود که تولیدات به فروش نرود و بدین معنی است کسانی که مشغول کار هستند، با مشکل روبرو میشوند و با رکود مواجه میشویم.
رکود بسیار خطرناکتر از تورم است. چاره این است که در داخل از نظر فعالیت و اشتغال مولد قوی باشیم. اشتغال مولد باشد ترس و نگرانی نداریم. الحمدالله در داخل کشور امکانات فراوان وجود دارد و چارهجویی نیازهای داخلی ما به راحتی میسر است و برخی نیازمندیهای خارجی هم وجود دارد که راههای خودش را برای تامین دارد. بنابراین اتکا به راهحل مهار تورم به قیمت پدید آوردن رکود راهحل مناسبی نبود.
در واقع مانند فنری بود که این فنر یکباره رها شد و اتفاقی شد که در بازار دلار شاهد بودیم.
بله، آن هم حالا اتفاقی است که تنها به ۴ – ۵ سال اخیر بازنمیگردد. از ابتدای پیروزی انقلاب دلار ۷ تومان بود و تقریبا به طور متوسط سالی ۲۰ درصد تورم داشتیم، برخی سالها بیشتر بود و تا ۴۰ درصد هم رسیدیم و نزدیک ۵۰ درصد هم رسیدیم و برخی سالها کمتر بوده و به ۱۰ درصد هم رسیدیم؛ اگر متوسط را ۲۰ درصد در نظر بگیرید، اینها با هم جمع شده است.
این ۲۰ درصدها با هم جمع شده و از سوی دیگر به طور متوسط یک بهره بانکی را برای مردمی که سپردهگذاری میکردهاند، در نظر گرفتهایم و آن هم در حدود ۲۰ است. بهره بانکی که برای تولید لزوماً اختصاص داده نمیشود. در زمینه خرید و فروش و کاسبی و دلالی هم صرف شده است. اینها همه در مجموع بعد از ۴۰ سال، کاهش ارزش پول ملی به اندازه یک هزار و ۴۰۰ام را منجر شده است. این را محاسبه کردم. شما با این قضیه مواجه هستید، ۷ را در هزار و ۴۰۰ کنید، ده هزار تومان میشود و هر دلار الان ده هزار تومان است.
برخی معتقدند، دولت از این نوسان ارزی درآمد ویژهای کسب کرد.
دولت چون از محل فروش نفت درآمد دارد، عواید ناشی از فروش نفت به خزانه میآید. اگر دلار گران شود بنابراین به ریال، درآمد دولت هم بیشتر میشود. دولت هم الان مقادیر زیادی بدهکار است و شاید بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان دولت به مجموعه سازمانهای دیگر و پیمانکاران و بانک مرکزی بدهکار است. تغییر ارزش پول از ۲۹۰۰ تومان به ۴۲۰۰ هزار تومان خودش جرقهای شد...
تصمیم درستی نبود.
این تصمیم قانونی نبود؛ یعنی باید مراحل خودش را طی میکرد. ۴ مرحله دارد و این مراحل طی نشد. دولت تصمیم گرفت و این کار انجام شد. بعد هم فاجعهای پیش امد که ما شاهد آن بودیم. البته مردم ما مردم نجیب و شریفی هستند و تحمل کردند تا دشمنشاد نشویم ولی ضرر به مردم بسیار خورده است.
در جایی گفته بودید، باید ببینیم آنهایی که منفعت بردند و ذینفعان افزایش قیمت نفت چه کسانی هستند. واقعا چه کسانی هستند؟
معمولاً خودمان میگوییم اگر در حد معقولی ارز گرانتر شود، این به نفع صادرات است، یعنی ما مشتریهای بهتری پیدا میکنیم برای اینکه کالای ما از نظر اقتصادی رقابتیتر شود، یعنی اگر کیفیت مناسب را داشته باشد در مقابل کالایی که به دیگر کشورها عرضه میشود قیمت ارزانتری خواهد داشت و در نتیجه مشتریهای بیشتری خواهد داشت. بنابراین مشوق این است که تولیدات افزایش یابد.
اما در اینجا بحث این نیست که یکدفعه ارزش دلار ۳۰۰ درصد افزایش یابد. چیزی که اتفاق افتاد این است؛ الان ۲۹۰۰ تومان را عملا در بازار ده هزار تومان داریم.
یعنی حدود ۵ برابر شده است.
خدا نکند این بیشتر شود. این یک تغییر فاحش است. وقتی قرار است فقط ۵ درصد یا ۱۰ درصد ارز قیمت تغییر کند در واقع نرخ تسعیر تغییر کند، این کار را با ملاحظه و دقت و هوشیاری و مخفیانه تصمیمگیری میکنند و یکباره اجرا میکنند، چرا که بسیاری از اشکالات ممکن است در اثر همین افشا شدن ایجاد شود.
و رانت اطلاعاتی که نصیب افراد میشود.
احسنت. خب حالا اینکه ۵ درصد و ۱۰ درصد است، ببینید در ۳۰۰ درصد چه فاجعه ای اتفاق میآفریند. چه تحولاتی در کشور رخ میدهد و چه کسانی با خرید و فروش ارز به چه درآمدهایی میرسند و چه بادآوردههایی پدید میآید.
و رسیدند.
و شد.
گفتید دولت مراحلش را رعایت نکرده که نرخ دلار را از ۲۹۰۰ به ۴۲۰۰ رسانده؛ مراحلش چه بوده؟
یک مرحله کارشناسی دارد که آن مرحله کارشناسی پیشنهاد است و باید تنظیم شود. باید پیشنهاد بیاید و در دولت برود، از طریق بانک مرکزی اقدام شود. در دولت هم باید تصویب شود و بعد در مجلس وارد شود. کمیسیونهای مجلس باید نظر بدهند.
این مراحل قانونی است؟
بله. این مراحل باید انجام شود و بعد تصمیم گرفته شود. اینها انجام نشده است و دولت خودش تصمیم گرفته است.
کسانی که باید بر این روال نظارت کند، مانند مجلس و حتی مجمع تشخیص که خود شما هم هستید و کمیتهای تشکیل داده است، نقش آنها چه میشود؟
این نظارت برعهده مجلس است. ما در مورد سیاستهای کلی کار نظارتی را انجام میدهیم، نه مسائل جاری کشور. سیاست کلی بحثی دارد که با امور جاری کشور فرق میکند. نظارت آنها برعهده مجلس است و باید بررسی کند که آیا دولت کار خود را به درستی انجام میدهد؟ یا قوانین درست اجرا میشود. این قانون است.
پس مجلس هم کار خودش را به درستی انجام نداده است؟
بله. این جا قانونی داریم. قانون پولی و ارزی کشور است که این قانون باید مراعات میشد و مصوبه سال ۵۲ است. این قانون مراعات نشده است. ما در شرایط تحریم قرار گرفتهایم؛ شرایط تحریم شرایط ویژه است و به هر قیمتی شده باید مقاومت کنیم. باید مراقبت کنیم که نقشههای دشمن روی ما اثرگذار نباشد. خب اینکه قیمت ارز را تغییر دادید، شاید حسن نیست داشتید گمان کردید این طور میشود ادامه داد و باید ۲۹۰۰ را به ۴۲۰۰ تومان رساند، اما در این شرایطی که در آن قرار گرفتیم مناسب بود این کار انجام شود؟ قدرت نظارت یعنی اگر نرخ ارز ۲۰ درصد تغییر کرد، باید اجازه دهیم تمام کسبه و تولیدکنندگان بدون استثناء قیمتها را تغییر دهند؟ این دیگر سودی نخواهد داشت. آن که گفتم صادرات تشویق میشود، اثری ندارد، چون قیمت گران تر شده و به نفع صادرات و مولد و تولیدکننده نخواهد بود.
باید دولت قدرت داشته باشد وقتی نرخ ارز را به طور منطقی تغییر میدهد، مانع گران شدن حساب و کتاب کالاهایی باشد که هیچ مناسبتی با ارز ندارند. چنین امکانی دولت نداشته است. اصلا چنین قدرتی دولت ندارد. دولت حتی نمیتواند جلوی بیانصافی را بگیرد. مگر مردم خودشان به فکر این باشند که جلوی بیانصافیها را بگیرند.
چطور؟ با چه روشی؟
این روشی است که به روحیه انقلابی برمیگردد. روحیه انقلابی یعنی آدم خودش را در نظر نگیرید. من به عنوان کاسب نگاه نکنم که ممکن است درآمد من کم شود، من باید ببینم چطور میتوانم مانع شدت گرفتن این حالتی شوم که به ضرر کشور است ولو در دورهای سود من افزایش نداشته باشد، بلکه کاهش هم داشته باشد. انصاف یعنی من خودم را جای مردمی بگذارم که قدرت خرید آنها افزایش نداشته است و حقوق آنها افزایش نداشته و من به عنوان کاسب هم باید همان طور فکر کنم. ما وقتی به فکر خودمان افتادیم وارد بیانصافی شدیم.
این را هم قبول کنید که الگوی مردم آن کسانی هستند که بر آنها حکومتداری میکنند. این الگو را باید آنها شکل دهند.
ما حضرت علی (ع) را دوست داریم و در دل ما جای دارد ولی آیا به ایشان عمل میکنیم؟ آیا کسانی که در راس حکومت هستند و در راس دولت هستند و در وزارتخانه ها هستند و در سه قوه هستند و در مجلس حضور دارند، از شیوه حکومتی علی (ع) تبعیت میکنند؟ این نیست. در نتیجه نباید توقع داشته باشید همه چیز گل و بلبل شود. اشکالات اینچنینی داریم.
FATF در مجمع تصویب شد؟
قانونی داشتیم که قانون مبارزه با پولشویی و قانون خودمان بود. این قانون، قانون بدی هم نبود و باید خوب اجرا میشد. در انطباق با آنچه که مورد نیاز برای این بود که در صحنه بینالمللی مورد قبول واقع شود، باید اصلاحاتی روی این انجام میگرفت که این اصلاحات را دولت محترم پیشنهاد داد و به مجلس رفت و مجلس هم بررسی کرد و برخی را شورای نگهبان نپذیرفت و به مجلس بازگرداند و برخی اصلاحات هم به صورت قانون خودمان مطابق با سیاستهای کلی نبود و آنها را در مجمع بررسی کردیم و اصلاحات را انجام دادیم.
مثلا آنهایی که الان در لیست تحریم هستند برای مراوده با بانکهای خودمان به مشکل برنمیخورند؟
منظور شما چیست؟
بر اساس
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است