آفتاب

تراژدی غمبار بم فقط در ۱۲ ثانیه

تراژدی غمبار بم فقط در ۱۲ ثانیه

پنجم دی ماه زلزله بم، یکی از تراژدی های فراموش نشدنی و غم انگیز جهانی که تا عمر داریم زخم عمیقش را در وجودمان احساس می کنیم.

به گزارش آفتاب پنجم دی ماه زلزله بم، یکی از تراژدی های فراموش نشدنی و غم انگیز جهانی که تا عمر داریم زخم عمیقش را در وجودمان احساس می کنیم. روز تلخی که در کمتر از یک دقیقه بم را مملو از غم تمام نشدنی کرد  و ۲۷ هزار کشته و ۳۰ هزار مجروح برجای گذاشت و ۷۰ درصد از شهر را با خاک یکسان کرد.
فاجعه زمین لرزه ای که قرن ها در ایران بی مانند است و تا ابد در خاطرمان باقی خواهد ماند، غمی سنگین که هنوز هم بعد از گذشت سال های زیاد بر شانه مردم این شهر سنگینی می کند، شهری که ۹۰ هزار نفر جمعیت داشت تنها یک سوم از ساکنانش زنده ماندند و در آمار رسمی و خوش بینانه ۲۶ هزار ۲۷۱ نفر کشته، ۳۰ هزار نفر زخمی و هزاران زن و کودک بی سرپرست شدند.
مقصد تمام ۳۰ هزار نفر باقیمانده به دو مکان ختم می شد قبرستان شهر و یا مراکز درمانی. امروز صحنه های دلخراش و تلخ، بار دیگر در ذهن مردم شهر بم و همه مردم ایران زمین زنده شده است.
بازمانده های شهر در روز زمین لرزه با بیل و کلنگ و حتی دست های خالی سعی می کردند بستگانشان را از دل خاک بیرون بشکند اما در بسیاری از خانه ها به خصوص در کوچه ها و خیابان های منتهی به ارگ بم میزان تلفات جانی به حدی بود که کسی برای خارج کردن مدفون شدگان وجود نداشت.
تراژدی زجرآوری که در کسری از 30 ثانیه ساکنان این شهر و بوم را بی خانمان ساخت، این فشار روحی و روانی همچنان در این شهر قربانی می گیرد.
هزاران انسانی که شب قبل به امید روز بعد سر بر بالین گذاشته بودند دیگر هیچ وقت بیدار نشدند، معنی اینکه در یک شهر ۱۰۰ هزار نفر بخوابند و روز بعد ۳۰ هزار نفر هیچ وقت از خواب بیدار نشوند را نمی توان به سادگی درک کرد. جمعیت قبرستان در یک روز چندین برابر شد و ملت ایران را برای همیشه داغدار خود کرد.
قبرستان بم یکی از عجیب ترین صحنه های زندگی است که با دیدنش قلب آدمی درد می آید. قبرهایی که روی هر یک گاهی نام ۱۰ نفر نوشته و در نهایت فامیلشان ذکر شده است قبرهای دسته جمعی که مردم با سلیقه هر چه تمام تر سنگهای قبر آنها را طراحی کرده اند. در هر ردیف از قبرستان هزاران سنگ قبر وجود دارد و عکس های صاحبانشان با نگاهی خاموش رهگذارنی را می نگردند که شمع در دست دارند.
قبرستان مملو از گل های رنگارنگ شده است چهره های مختلف فرهنگی و هنری نیز در میان جمعیت دیده می شوند صدای حزن انگیز بسطامی این شهر خاموش را فراگرفته است و همان تصنیف مشهور روزی زلزله را پخش می کند گویی بسطامی برای چنین روزی «گل پونه ها» را خوانده بود و باز مردم شهر این تصنیف آشنای مردم بم را زیر لب زمزمه می کنند و اشک می ریزند.
مردم بم برای گذر از این لحظه غم انگیز هزینه های سنگینی داده اند، هزینه هایی که هر یک از آن ها به تنهایی می تواند کمر یک شهر را بشکند اما مردم این شهر، مانند نخل های سر به فلک کشیده شهر ایستادند، بم را ساختند و امروز هر چند بغض سنگینی راه گلویشان را گرفته است اما در طلوع پنجم دی ماه در افق خورشیدی را می نگرند که نور خیره کننده اش آینده شهر را روشن می کند و در حالی که یک نسل از شهر زیر خاک خفته اند اما بازماندگانشان به همراه نسل جدید در فکر ساختن بمی سر بلند هستند.
ارگ بم یکی از بناهای تاریخی این شهر است که برای بسیاری از مردم ایران به لحاظ قدمتش ارزش دارد اما برای مردم بم نماد زنده بودن شهر است. مردم بم در حالیکه غرورشان را حفظ می کنند با دستان لرزان روزی را به یاد می آوردند که عزیزانشان را در همین قبرستان با دست خود به دل خاک سپردند.
خدا رو شکر در آن روزهای سخت همه مردم ایران پشت مردم بم ایستادند و یاری کردند و حالا شهر تا حدودی ساخته شده و به فکر آینده ای روشن هست.
کد N2043924

وبگردی