خانه جذامیان سیاه است

به گزارش آفتاب : بیماری جذام را اولین بار که فیلم (خانه سیاه) فروغ را دیدم شناختم. یک فیلم سیاه و سفید که با زبانی شاعرانه قصه دردناکی را روایت می کند. جذامیان این فیلم در جذام خانه ای واقع در بابا باغی تبریز زندگی می کنند. فروغ فرخزاد برای ساخت این فیلم مدت ها در میان این جذامیان زندگی کرده بود. فیلم شرح روایت زندگی روزمره این مردمان رنج دیده است. از مراسم عروسی شان تا به خاک سپردن مُردگانشان، ازبه مدرسه رفتن کودکانی که هنوز شوق بازی دارند و در مدرسه درس می‌خوانند. فیلم با وجود شاعرانه بودنش حالتی مستند گونه دارد تا به آنجا که از ابتدا تا انتهای بیماری جذام را برای ببینده شرح می‌‎دهد. پوستی که آرام آرم جع می‌شود به چشمها و و بینی آسیب می‌زند و صورتی وحشتناک از چهره یک انسان می‌سازد تا به آنجا که فرد مبتلا به بیماری از جامعه انسان های سالم فراری می‌شود.
بیماری جذام یک بیماری مزمن مسری است که به وسیله باسیل های مقاومی به نام میکوباکتریوم لپرا به وجود می آید، یکی از راه های نادر منتقل شدن این بیماری میزبان واسط یعنی نوعی موش به نام آرمادیلو است اما راه اصلی انتقال جذام از طریق ترشحات بینی یا تماس با پوست فرد مبتلا صورت می گیرد. یکی از راه های تشخیصی آزمایش خون است اما بیشتر از طریق علائم بیماری تشخیص داده می شود. این میکروب وقتی وارد بدن می شود دوره نهفتگی بسیار طولانی دارد یعنی از زمان تماس با فرد مبتلا تا بروز بیماری ممکن است چند سال طول بکشد.  پس از ورود میکروب به بدن در موارد زیادی سیستم ایمنی فرد با آن مقابله کرده و بیماری ایجاد نمی شود اما در صورت ضعف سیستم دفاعی میکروب این بیماری به دو شکل خشک و تر ظاهر می شود. این نوع جذام در پوست به صورت لکه های کم رنگ بروز کرده و با در گیرکردن اعصاب محیطی موجب اختلال حسی، فلج اندام ها مثل دست و پا، اختلال بینایی و کوری به دلیل درگیری قرنیه می شود، علاوه بر این ها با  کم شدن حس دست و پا بیمار دچار سوختگی، خردگی و دفرمگی انگشتان دست و چنگکی شدن آن ها می شود. فروغ فرخزاد شرح پله به پله بیماری را در فیلم مستندش نشان می دهد. مردمانی که نقطه اشتراکشان این بیماری هولناک است و در گوشه ای از دنیا به نام بابا باغی ایزوله شده اند. اما با وجود همه این ها زندگی را ادامه می دهند. امید در دلشان هنوز نمرده، شاید یکی از دلایلش این بود که خانواده ها در کنار هم به زندگی ادامه می دهند. پدر مادر و فرزندان، و این در کنار هم بودن است که زندگی را برایشان قابل تحمل می سازد.
در مواردی که ضعف شدید سیستم ایمنی بدن وجود داشته باشد جذام تریا مرطوب بروز می کند، در این نوع بیماری علاوه بر لکه ها بیمار دچار ضایعات و برجستگی های پوستی شدیدی به خصوص در صورت، دست و پا شده و به اصطلاح صورت بیماران شبیه «صورت شیر» می شود. در جذام مرطوب درگیری اعصاب محیطی در مواردی نیز وجود دارد اما به شدت نوع خشک آن نیست. با وجود همه ترسی که برای مسری بودن این بیماری وجود داشت فروغ مدت ها ی طولانی در کنارشان زندگی کرد. پای صحبت هایشان نشست، از عزا و عروسیشان فیلم گرفت و حتی پسر یک خانواده جذامی را به فرزندی قبول کرد، پسری به نام رضا.
در جذام مرطوب آلودگی بسیار زیاد است و در ترشحات بینی و پوست میکروب بیشتری وجود دارد. این نوع از بیماری ممکن است غدد لنفاوی، کبد و طحال را نیز درگیر کند.
این بیماری در مراحل اولیه قبل از درگیری اعصاب، خردگی دست و بینی، فلج و کوری با دارو قابل درمان است اما در موارد پیشرفته درمان به سختی یا غیرممکن است.  در فیلم خانه سیاه است مراحل از دست رفتن عضوهایی همچون پا و دست و چشم ها نشان داده شده است.
این میکروب در درجه حرارت پایین به بقا و رشد خود ادامه دهد به همین دلیل به نقاطی از بدن با درجه حرارات کم یعنی پوست و سیستم اعصاب محیطی مانند دست،پا و چشم حمله می کند. در انتهای فیلم خانه سیاه است. درهای بابا باغی به آرامی بر روی جماعت گرفتار به این بیماری بسته می‌شود. بر روی زن و مرد و کودکشان. اما فروغ با فیلم (خانه سیاه) این جمعیت فراموش شدگان را به خاطر مان می آورد. به خاطر مان می آورد که آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خندانید یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان.