به گزارش ایلنا، عباس مجیدی (رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران) گفت: برگزاری این نشستها زمینهای برای گفتگو و تحلیل پیرامون بینال هشتم فراهم میکند. تمام تلاش انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران این است که با رویکرد پژوهشی بینال مجسمه سازی را برگزار کنیم.
بهنام کامرانی با بیان این مطلب که مدرنیستها اصرار داشتند که هنر را قایم به ذات خود تلقی کنند وهرگونه آرایهای را ازهنر حذف کردند٬ گفت: اگر به مدل «آلفرد بار» درموزه مدرن نیویورک نگاه کنید در مییابید که هنرها براساس پیشرفت فرم طبقه بندی شدهاند. کسانی مثل «کلمنت گرینبرگ» نیز روی وجه فرمالیستی هنر درآمریکا تاکید کرده اند. در واقع حذف آرایههای هنر٬ پیرو همین ماجرا شکل گرفته است.
او افزود: اگر به آثار حتی مینمالیستترین هنرمندان نگاه کنید، آثارشان کانتکست وموضوع دارند. حتی میتوان آثار موندریان را بررسی کرد که چگونه تحت تاثیر گرایش تئوسوفی بوده است. گرایش تئوسوفی روی پیوندهای عالم و خلوص بحث میکند واین موضوع را میتوان به وضوح در آثار موندریان بررسی کرد
به گفته کامرانی موضوع٬ کانتکست و تم دربسیاری ازمواقع از هنر مدرن حذف شده است. برای همین بسیاری از آثارمدرن بدون عنوان نام گذاری شدهاند. بی شک بسیاری از افراد با اثری که بدون عنوان نام گذاری شده٬ نمیتوانند ارتباط برقرار کنند. به ویژه ایرانیها که همواره در جست وجوی تم هستند. آوانگاردترین هنرمندان ایرانی حاضر نمیشوند که یک تابلو بدون رنگ را روی دیوار خانه خود بزنند. اما بیشتر اروپاییان از تابلوهای مینیمالیستی لذت میبرند و فرم محض اثر برایشان جذابیت دارد. این گرایش ناشی از این میشود که در جریان زبان یا فرهنگ این نوع مجسمه سازی قرار گرفتهاند.
او افزود: این مساله که هنر موضوع ندارد خواب و خیال مدرنیستی است. امکان ندارد که شما زندگینامه «ون گوگ» را خوانده باشید. هنگام تماشای آثارش در خوانش اثرش٬ زندگینامهاش روی ذهن تان تاثیر نگذارد.
اوگفت: موضوع٬ کانتکست و زمینه در فضای هنر وجود داشتهاند. حتی در نقاشی مدرنیستی که تاکید وارجاعش بر روی خودش است. بازهم تناقضاتی این شکلی را داریم٬ مثلا کلاژ یک تناقض مدرنیستی است.
این نقاش با بیان این مطلب که از اهمیت مطرح کردن تم در یک رویداد هنری دفاع می کند، گفت: زمانی که تم را مطرح میکنیم مسائلی چون موضوعات اجتماعی٬ زنان به استقبال هنر میروند و ما میتوانیم خوانشهای متعددی از یک اثر هنری داشته باشیم و وارد مسائل شگفتآوری میشویم. امروز ما درون فرهنگ ویژال کالچربه سر میبریم. بسیاری از فلاسفه معتقدند که چیزی جز تصویر در این جهان وجود ندارد. همه دریافتهای ما نسبت به مد٬ اجتماع حتی خصوصیترین رفتارهای انسانی تصویری است.
به گفته کامرانی٬ اگر بینالها را به صورت بینالمللی برگزار کنیم٬ شرایطی برای هنرمندان فراهم میشود که خودشان را با هنرمندان سایر کشورها مقایسه کنند و این گونه توقع شان از بینال دیگر یک نمایشگاه نیست. به نظر من انجمنهای هنری باید با برگزاری نشستهای تخصصی زمینهای را برای مطرح کردن مباحث نظری فراهم کنند تا به مرور بسیاری از نقایصی که دربینالها با آنها روبروهستیم، برطرف شوند.
روح الله شسمی زاده گفت: امروزه ما از پاردایم ساختارگرایی عبور کردهایم و وارد پارادایم پساساختارگرایی شدهایم. محور بودن بسیاری از نمایشگاههایی که در سطح جهان برگزار میشود نشان از این دارد که تجسد تفکر هنرمند به صورت کلام و متن چقدر اهمیت دارد.
او با بیان این مطلب که بهتر است بینال مجسمهسازی تهران را شبه بینال بدانیم، گفت: اگر بینال تهران را با بینالهای چون ونیز یا نمونه شرقیاش شانکای و یا گوانجو مقایسه کنیم، در مییابیم که این بینال به هیچ وجه استاندارد نیست.
او افزود: یک رویداد کانسپت میخواهد. بینال شانکای کانسپت رویداد را عنوان میکند. عنوان یا تم زاییده یک رویداد است. اگر رویدادی کانسپت نداشته باشد. طبعا عنوانی هم نمیتواند داشته باشد و هر عنوانی که پیدا کند طبعا آن عنوان تزئینی است. تمی که برای بینال هفتم انتخاب شد به نظرم با فضای جامعه ما همخوانی داشت. انگار تم به جایی رسیده بود که بازتابی از خود بینال بود.
کامبیز صبری گفت: به نظر من تم نحوه نگرش و فضای سیاست گذران یک رویداد است و ارتباط مستقیمی با شبیه سازی کلماتش ندارد. این اشتباه بزرگی است که افراد سعی کنند که اثرشان را شبیه به کلمات تم خلق کنند. بلکه باید فضای ذهنی تم را باید دریافت. مثلا اگر دربینالی تم گسترش فضاست فرد باید بررسی کند تم با چه عناصری درارتباط است و بعد اقدام به خلق اثر هنری کند.
این مدرس دانشگاه هنر با اشاره به اهمیت انتخاب درست تم گفت: دبیر رویدادی که تم را انتخاب میکند باید به موارد متعددی توجه کند٬ تم باید متناسب با شرایط آن جامعه انتخاب شود. مثلا ایران در دوران گذاراست. اگر تم متناسب با حال و هوای جامعه انتخاب نشود؛ عملا نه هنرمند میتواند اثر قابل تاملی خلق کند و نه رویداد حرفی برای گفتن خواهد داشت. از این منظر تم وضیعت برای بینال هفتم مجسمهسازی ایران انتخاب هوشنمدانهای بود.
صبا سبطی عضو هیات مدیره انجمن هنرمندان نقاش گفت: تم گفت وگو میان چندین هنرمند است. در واقع تم به این هنرمند جهت میدهد. مثل آهن ربایی که از زیر کاغذ برادههای آهن را به سویی میکشد. کانسپت و کانتکست وجود خارجی دارند و تم این دو را هم جهت میکند. اگر قرار است تم نمایشگاهی موفق باشد باید بتواند کانتکست و کانسپت را با خودش هم جهت کند و گفت وگویی ایجاد کند.
نگار نادریپور مدیرمسئول انجمن هنرمندان مجسمه سازان ایران گفت: همواره نقدهای متعددی نسبت به شیوه برگزاری بینال٬ دبیر٬ نمایشگاه گردانها و حتی تم رویداد وجود دارد٬ اما بیاید کمی صادق باشیم ببینیم توان مجسمهسازی ما چه بود و چه آثاری برای شرکت در بینال مجسمه سازی هفتم به دبیرخانه این رویداد رسیده و درنهایت براساس توان همین مجسمه سازان بود که بینال هفتم به این شکل و شمایل برگزار شد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است