آفتاب
محسن حسام مظاهری در گفت‌وگو با مهر:

برخی از گزارش‌های مستشرقان از عزاداری شیعیان در محرم جعلی است

برخی از گزارش‌های مستشرقان از عزاداری شیعیان در محرم جعلی است

مظاهری می‌گوید که باید با دیدی انتقادی به گزارش‌ سفرنامه‌های مستشرقان از آیین‌های عزاداری شیعی و ایرانی نگاه کرد، چرا که بررسی‌های تاریخی نشان داده برخی از آنها حتی جعلی‌اند.

به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه سه جلدی «تراژدی جهان اسلام» با عنوان فرعی «عزاداری شیعیان ایران به روایت سفرنامه‌نویسان، مستشرقان وایران شناسان از صفویه تا انقلاب اسلامی» تازه‌ترین کتاب محسن حسام مظاهری است که در دهه اول محرم در سه جلد مجموعا ۱۷۵۰ صفحه و بهای ۱۵۰ هزار تومان از سوی نشر آرما منتشر شد.

محسن حسام مظاهری فارغ التحصیل جامعه‌شناسی و پژوهشگر در موضوع آیین‌های سوگواری شیعی است. از جمله کتاب‌های منتشر شده او می‌توان به «پیاده‌روی اربعین: تاملات جامعه‌شناختی»، «رسانه شیعه: جامعه‌شناسی آیین‌های سوگواری و هیات‌های مذهبی در ایران» و «شخم در مزرعه: نقدهایی بر روایت رسمی از جنگ» اشاره کرد.

به مناسبت انتشار این کتاب با محسن حسام مظاهری گفت‌وگویی داشته‌ایم. مظاهری درباره چگونگی شکل‌گیری این پژوهش به خبرنگار مهر گفت: «تراژدی جهان اسلام» بخشی از پروژه‌ای تحقیقاتی است که سال‌هاست آن را دنبال می‌کنم. این پروژه به طور کلی به بررسی چگونگی شکل‌گیری و تکامل آیین‌های عزاداری در ایران و تغییر و تحول آنها و منطق این تحول می‌پردازد.

وی افزود: یکی از داده‌هایی که ما در حوزه آیین‌های عزاداری بویژه از دوران صفویه تا نیمه‌های قاجار داریم، گزارش‌ها و منابعی است که مستشرقان و ایران‌شناسان در قالب سفرنامه‌نویسی و آثار تحقیقی و پژوهشی درباره ایران نوشته‌اند. خود ما در این دوران در زمینه متون تاریخ اجتماعی، کم‌کار بوده‌ایم و به ندرت می‌توان منابع نوشته شده توسط ایرانیان در این موضوع را پیدا کرد. بنابراین گزارش‌های سفرنامه‌ها در فهم روند تکامل عزاداری در جامعه ایرانی لااقل تا مقطعی تنها گزارش‌های موجود هستند.

مظاهری ادامه داد: تحقیق و نگارش کتاب «تراژدی جهان اسلام» نزدیک به هفت سال طول کشید. در این کتاب بیش از ۵۰۰ منبع از سفرنامه‌ها و آثار تحقیقی و پژوهشی مستشرقان و ایران‌شناسان را بررسی کرده و گزارش‌های حدود ۳۱۰ ایران‌شناس و مستشرق را بر اساس سیر تاریخی استخراج و تدوین کرده‌ام.

این نویسنده درباره ساختار کتاب خود نیز چنین توضیح داد: کتاب دو بخش کلی دارد، بخش اول شامل گزارش‌ها و توصیفات است و هشت فصل را شامل می‌شود که بر اساس نقاط عطف‌ تاریخ حیات مجالس عزاداری و آیین‌های سوگواری تفکیک شده‌اند. در این هشت فصل به ترتیب گزارش‌های عزاداری در دوره صفویه، مابین صفویه و قاجار، دوره قاجار از ابتدا تا میانه مشروطه، از مشروطه تا سالهای آغازین حکومت رضاشاه، سال‌های پایانی حکومت رضاشاه، دوره پهلوی دوم تا آستانه انقلاب، سال‌های پیروزی انقلاب و در نهایت دوره جمهوری اسلامی، تحلیل و بررسی شده‌اند. در این هشت فصل گزارش‌ها و نیز اسناد تصویری مربوط به هر دوره به ترتیب تاریخ نگارش آورده شده است. در مورد هر گزارش و سند، ابتدا یک معرفی مختصر از نویسنده و کتابش آورده‌ و در ادامه به بررسی و ارزیابی گزارش یا سند مربوط به او پرداخته‌ام. در انتها نیز متن کامل گزارش یا اسناد تصویری به نقل از سفرنامه با ذکر مشخصات آورده شده است. نخستین این گزارش‌ها مربوط به میکله ممبره و آخرین آنها مربوط سرژ میشل است.

نویسنده کتاب «رسانه شیعه» گفت: در بخش دوم کتاب (جلد سوم)، تحلیل‌ها و بررسی‌های ۴۰ نفر از مستشرقان و ایران‌شناسان و شیعه‌پژوهان درباره عزاداری آورده و بررسی شده است. به همان ترتیب بخش اول،‌ در این بخش نیز تحلیل‌ها به ترتیب تاریخی و همراه با معرفی محقق آورده شده است. نخستین برش تحلیلی مربوط به هرمان اته و آخرین از یان ریشار است.

 باید به دیدی نقادانه به گزارش‌های مستشرقان از عزاداری شیعیان نگریست

مظاهری در بخش دیگری از این گفت‌وگو به رویکرد انتقادی خود در نگاه به سفرنامه‌های مستشرقان اشاره کرد و ادامه داد: با وجود اهمیت اسناد و تاریخی بالایی که گزارشهای سفرنامه‌نویسان در شناخت ادوار پیشین جامعه ایرانی دارند اما باید با این گزارش‌ها با رویکرد انتقادی مواجه شد. زیرا شناخت پایین سفرنامه‌نویسان از تاریخ و فرهنگ ایران واسلام،‌ عدم آشنایی با زبان فارسی، موضع شرق‌شناسانه و استعماری و مواردی ازین قبیل در برخی سفرنامه‌ها مشهود است. من تا جایی که امکان داشت، تلاش کردم با سنجش و تطبیق گزارش‌ها  با منابع دیگر و بررسی‌های تاریخی، به ارزیابی آنها بپردازم.

وی افزود: در مقدمه کتاب در شرح روش‌شناسی این پژوهش توضیح داده‌ام که اصولا نحوه مواجهه ما با گزارش مستشرقان باید چگونه باشد؟ و آیا باید هرچه را که آنها روایت کرده‌اند، دربست بپذیریم؟ تلاش کردم چارچوبی برای بررسی و ارزش‌گذاری این سفرنامه‌ها تدوین کنم.

این جامعه‌شناس و پژوهشگر در ادامه درباره چارچوب ارزیابی خود اشاره کرد: در این چارچوب معیارهای مختلفی در نظر گرفته شده‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنم؛ معیار نخست درباره مدت زمان اقامت نویسندگان در ایران بوده است، طبعا اقامت طولانی‌مدت نسبت به اقامت‌های کوتاه‌مدت باعث می‌شد تا نویسندهاشراف بیشتری به جامعه ایرانی پیدا کند. معیار دوم این است که نویسندگان چقدر به تاریخ تشیع، اسلام و ایران آشنایی داشته‌اند؟ در معیار سوم میزان آشنایی با زبان فارسی در نظر گرفته شده است. معیار چهارم شغل نویسندگان سفرنامه‌ها بود قطعا زاویه نگاه یک دیپلمات، با تاجر یا میسیونر مسیحی یا مثلا باستان‌شناس تفاوت دارد.

مظاهری اضافه کرد: معیار بعدی گستره جغرافیایی‌ای است که سفرنامه‌نویس دیده است. آیا فقط پایتخت را دیده یا در شهرهای دیگر هم حضور داشته است. معیار دیگر جنسیت است، تفاوت بین گزارش سفرنامه‌نویسان زن با مرد. ازجمله اینکه محدویت‌هایی در برخی مجامع عمومی برای مسافران خارجی وجود داشته که این محدودیت‌ها برای زنان بیشتر بوده است. همچنین اینکه سمت سفرنامه‌نویس چه بوده است. اینکه نویسندگان در سفر خود به ایران میهمان دربار بودند یا سفرشان شخصی بوده. یک معیار مهم دیگر تابعیت نویسندگان سفرنامه‌هاست و مناسبات سیاسی و اقتصادی که در هر مقطع بین ایران و آن کشور وجود داشته است. مثلا در دوره قاجار چون آلمان‌ها هنوز منافع سیاسی چندانی در ایران نداشتند، به نظر می‌رسد روایت‌شان از جامعه ایرانی قابل اعتمادتر است تا گزارش فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها که منافع و رقابت اقتصادی در ایران داشتند. درمجموع با این معیارها سعی کردم به میزان اعتبار قابلیت اعتماد به گزارش‌های عزاداری در این سفرنامه‌ها برسم. در برخی موارد بررسی‌های اسنادی من نشان داد که گزارش فلان سفرنامه نویس اساسا جعلی است یا در برخی گزارش‌ها انتحال صورت گرفته.

مظاهری در ادامه در پاسخ به این سوال که «گرایش برخی مستشرقان به طیف‌های فکری ایرانی، به عنوان مثال گرایش ادوارد براون به ازلی‌ها، چقدر در نگاه آنها در نگارش روایت عزاداری موثر بوده است؟» گفت: این گرایش‌ها طبعا در گزارش‌ها اثرگذار بوده، در برخی متون به صورت ظریف و پنهان و در برخی دیگر هم به صورت آشکار. در حد بضاعت خودم تلاش کردم تا این گرایش‌ها را نشان دهم.

نویسنده کتاب «تراژدی جهان اسلام» در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره دیدگاه سفرنامه‌نویسان دهه اخیر و روایت آنها از عزاداری‌های دهه اول محرم در ایران، نیز اشاره کرد: سنت سفرنامه‌نویسی در دوره معاصر نسبت به زمان صفویه تا قاجار تفاوت‌های مهمی کرده است. هم اطلاعات سفرنامه نویسان نسبت به شرق و ایران بیشتر شده و هم اینکه سنت شرق‌شناسی نیز با نقدهای آکادمیک خود اروپایی‌ها تغییر کرده و دچار بازاندیشی شده است. این نقدها باعث شدند تا شرق‌شناسی به سمت فرهنگ‌شناسی برود و بار ارزشی منفی و سوگیری اروپامدارانه در آنها کمتر شود. سفرنامه‌های متقدم مثل شاردن و تاورنیه، برای اروپاییان تا سال‌ها به عنوان یگانه مرجع و منبع ایران‌شناسی محسوب می‌شدند. چرا که تصویر دیگری از ایران وجود نداشت. تا مدتها کسانی که پس از شاردن به ایران آمدند متاثر از نگاه او بودند و این تاثیرپذیری در روایت‌های آنها دیده می‌شود. بنابراین روایت‌های عزاداری متقدم بر روایت‌های متاخر اثرگذار بوده و زاویه دید آنها را شکل داده است؛ اما هرچه جلوتر می‌آییم این سنت تحول پیدا می‌کند. در این تحول رسانه‌ها نیز دخیل بودند. با توسعه رسانه‌ها دیگر آن به تصاویر فانتزی قبلی با دیده شک نگریسته شد و همچنین حجم، جنس و انگیزه‌ سفرها نیز تفاوت پیدا کرد. بنابراین جنس روایت‌های دوره معاصر با دوران گذشته تفاوت‌های فاحش دارد.

این پژوهشگر در پایان اشاره کرد: امروزه دیگر سفرنامه‌نویسی جایگاه گذشته خود را ندارد و از اقبال به آن کاسته شده است. زیرا منابع اطلاعاتی متنوعی جایگاه سفرنامه‌ها شده‌اند. حالا دیگر تفنن و تجربه‌های شخصی، خبرنگاری، پژوهشگری و نظایر اینها انگیزه‌های سفرنامه‌نویسان را شکل می‌دهد. با وجود کاهش شمار سفرنامه‌های جدید، اما در این کتاب به آنها هم توجه شده است. هرچند ارزش اسنادی آنها همسنگ سفرنامه‌های متقدم نیست.

کد N1967560

وبگردی