آفتاب

تلویزیون در گرداب سانسور | مشهورترین سانسورهایی که جنجال آفرید

تلویزیون در گرداب سانسور | مشهورترین سانسورهایی که جنجال آفرید

با عجیب و غریب ترین سانسورهای تلویزیون که این روزها بازیگران از آنها سخن گفتند آشنا شویم.

سرناخبر: این ‌روزها بازار صحبت کردن درباره سانسور در تلویزیون داغ شده ، توییتر و شبکه‌های اجتماعی پر شده از این که تلویزیون چگونه سانسور می‌کند آنهم چیزهایی را که شاید اصلا نیازی به سانسور ندارند و خیلی بدیهی‌اند. امیر مهدی ژوله که آغازگر این چالش بود بقیه بازیگران و کسانی را که در تلویزیون فعالیت داشتند را به این چالش دعوت کرده و آنها هم خاطرات خود را از سانسور در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسند؛ میترا حجار، پیمان قاسمخانی و ... از جمله افرادی هستند که به این چالش پیوسته‌اند. آنهایی که مدافع تلویزیون هم هستند البته بیکار ننشسته‌اند و در جواب گفته‌‌اند رانده‌ شدگان از رسانه ملی دارند به این وسیله انتقام می‌گیرند !‌ بهر حال هر چه هست خوراک خوبی برای کاربران شبکه‌های اجتماعی جور شده هر چند این چالش را می‌توان یکی از مخرب‌ترین حملاتی دانست که در چند سال اخیر علیه تلویزیون صورت گرفته آنهم در شرایطی که روز به روز اعتماد مردم به این رسانه فراگیر کمتر می‌شود.رسانه‌ای که باید یکی از پربیننده‌ترین و قابل اعتمادترین رسانه باشد، تقریبا به یکی از بی‌اثرترین و کم‌مخاطب‌ترین رسانه تبدیل شده و بجز برنامه های ورزشی و بخصوص فوتبال و برنامه‌ای مانند نود، بقیه برنامه‌هایش بیننده چندانی ندارد.خنداونه هم که تقربیا یکی از برنامه‌‌های جذاب تلویزیون است هر روز با حاشیه و اما و اگر تازه‌ای روبه روست. مثلا همین که حقوق و دستمزد رامبد جوان برای اجرای این برنامه مشخص شد، کلی مردم را عصبانی و  از این مجری و برنامه اش دلخور کرد.در شرایطی که بیشتر مردم برای حقوق ناچیز ماهانه هزار گیر و گور دارند و برخی از حقوق بگیران چند ماهی است ، حقوق نگرفته‌اند یک مجری ماهانه بیشتر از صد میلیون دستمزد می‌گیرد تا برنامه‌ای را اجرا کند و برای خودش بخندد و بعد هم شاکی شود که خندوانه از او انرژی و وقت زیادی می‌گیرد و گاهی او را از زندگی شخصی‌اش دور می‌کند.چنین به نظر می‌آید که بعد از چالش سانسور در تلویزیون بد نیست چالشی راه‌اندازی شود که چقدر پول از تلویزیون می‌گیری؟ مثلا همین آقای ژوله و قاسم‌خانی بیایند، بگویند چقدر از تلویزیون پول گرفته‌اند.یا خانم حجار بگوید بعد از این که از خارج برگشت و مهندس ضرغامی برای حمایت از او به کمال تبریزی گفت که به حجار در سریال سرزمین کهن نقشی بدهد تا او به انزوا رانده نشود. بد نیست حجار بگوید برای بازی در این سریال چقدر دستمزد گرفته یا برای بازی در سریال از یادها رفته به کارگردانی بهرام بهرامیان !

سانسور از فوتبالیست‌ها تا اوشین
حالا به مدد شبکه‌های اجتماعی همه چالش‌ها به حرکتی اجتماعی و پرمخاطب تبدیل می‌شود اما در دهه شصت که تلویزیون داشت لباس تازه‌ای به تن می‌کرد و تلویزیون انقلابی را شکل می‌گرفت، سانسورها آنقدر نرم و قابل پذیرش بود که صدای هیچ‌کس درنمی‌آمد و همه آن را می‌پذیرفتند چون قبول کرده بودند که باید برای پیرایش تصاویر و اسلامی کردن محتوای آثار بخصوص سریال‌ها و فیلم‌‌های خارجی سانسور انجام شود.آن زمان بیشتر سانسورها به بخش دوبله مربوط می‌شد و مثلا دوست پسر تبدیل می‌شد به برادر یا دایی و عمو ! دهه شصتی‌ها با کارتون فوتبالیست‌ها و شخصیت‌هایش در شبکه‌‌های اجتماعی شوخی می‌کنند و شما هم اگر از کاربران این شبکه‌های باشید حتما تا حالا متوجه‌ شده‌اید که مثلا فلان آقا که بنام عموی سوباسو معرفی می‌شد در اصل دوست پسر مادرش بوده ! و همه سکانس‌های دیدار آنها حذف می‌شده و فقط عمو گاهی در کنار زمین بازی می‌آمده و بازی تیم سوباسو را تماشا می‌کرده !

سریال اوشین را که حتما به یاد دارید و اگر هم خودتان آن را ندیده‌اید وصفش را از اطرافیان شنیده‌اید.اوشین که با نام سال‌‌های دور از خانه از تلویزیون پخش می‌شد یکی از آن آثاری بود که واقعا در زمان پخش خیابان‌‌ها را خلوت می‌کرد.یک زن ژاپنی ایرانی‌ها را اسیر خودش کرده بود، زنی که انگار ساخته شده بود تا از صفر شروع کند.ماجرای ازدواج تاناکورا با اوشین هم یکی از رمانتیک‌ترین قسمت‌های این سریال بود.اوشین موهای تعدادی از خانم‌های جوان را آرایش می‌کرد، خانم‌‌های زیبا و کمی مشکوک که اصلا معلوم نبود کجا کار می‌کنند و چطور با تاناکورا آشنا شده‌اند ! اما آنهایی که سریال را پیگیری می‌کردند بلاخره فهمیدند که بله ! آن خانم‌ها در خانه‌ای خاص بوده‌اند و تاناکورا یکی از مشتریان آن خانه خاص بوده ! در آن سال‌‌ها حتی شایعه شد که تلویزیون عراق سریال سال‌های دور از خانه را بدون سانسور پخش می‌‌کند و شما تصور کن که در زمان جنگ برخی تلاش می‌کردند با تغییر جهت آنتن،  تلویزیون عراق را بگیرند و اوشین را بدون سانسور تماشا کنند !‌

از سرزمین شمالی تا زنان کوچک و بچه‌های آلپ و باقی قضایا
این روزها بازار این که تلویزیون چگونه سانسور می‌کند، داغ است ! حالا وقتش است بگوییم سانسور می‌دیدم وقتی شما اصلا توی فاز سانسور نبودید و همه تلاشتان این بود که هر جور شده وارد تلویزیون شوید؛ به عنوان نویسنده یا بازیگر یا کارگردان یا در آروزهایتان این را می‌نوشتید که روزی نامتان در تیتراژ برنامه‌های تلویزیونی دیده شود. آن زمانی که نه از پنهان کردن و سانسور با آباژور خبری بود و نه تلویزیون از نرم‌افزاری گران و پرهزینه و پرکار برای پوشاندن بدن بازیگران استفاده می‌کرد.آن زمان تلویزیون عدل می‌رفت سر اصل ماجرا و سکانس‌ها و پلان‌ها را حذف می‌کرد و ما هم سریال‌ها و فیلم‌ها را تماشا می‌کردیم و در ذهن خودمان شاید بدتر از انچه که در اصل اثر وجود داشت برایش مابه از می‌ساختیم !
سریال از سرزمین شمالی یکی از آن آثار دوست‌داشتنی و البته باز هم ژاپنی بود با آن موسیقی تیتراژ بی‌نظیرش ! پدری بعد از طلاق از همسرش دو فرزندش را برمی‌دارد و از توکیو به روستای زادگاهش مهاجرت می‌کند و برای احیای قلب شکسته خودش و بازسازی روحیه فرزندانش در خانه‌ای با کمترین امکانات مدرن زندگی را شروع می‌کند؛‌ تیغ سانسور برای این سریال خیلی جدی بود بخصوص از زمانی که خاله بچه‌ها آمد و با آنها زندگی کرد و با یک آقای جوان از اهالی روستا دوست شد و به مرور آنها عاشق هم شدند.و ما همه سکانس‌ها و پلان‌های عشقولانه را که تلویزیون سانسور می‌کرد در ذهن خودمان تصور می‌کردیم !‌حتی به مرور فهمیدم که مادر بچه‌ها با همسرش خیانت کرده و مرد در یکی از بزنگا‌ه‌ها او را دیده، بزنگاهی که سانسور شد اما ما فهمیدم مرد چه دید که چنین ویران شد !‌
شما حالا دارید از سانسور سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی می‌گویید و برایش چالش راه‌ انداخته‌اید؛ آثاری که در زمان ساخت تا جایی که امکان دارد خطوط قرمز رعایت می‌شود تا تیغ سانسور کمتر قیچی کند.
نسل ما سرگرمی بجز دیدن کارتون نداشت؛ کارتون‌هایی که الان از آنها به نام نوستالژی یاد می‌شود.الان بعد از گذشت چند دهه هنوز هم آه و حسرت ما بلند می‌شود وقتی که یادمان می‌آید در کارتون بچه‌های آلپع پدر سباستین به مادر آنت علاقمند  بود اما سانسور همه پلان‌ها و سکانس‌های عشقولانه را حذف می‌کرد.از کارتون مهاجران که اصلا نگو ! خواهر بزرگ خانواده کلی ماجراهای عاشقانه داشته که همه حذف شده ! حتی سریال رامکال هم سانسور داشته چون دختر خانواده ماجراهای عاشقانه‌ای را تجربه کرده .کارتون «دختری به نام نل» که کلا ماجرا یک چیز دیگر بوده و ما یک چیز دیگر دیده‌ایم. چیزی شبیه به اوشین که در دهه شصت شایع شد که سریال سال‌های دور از خانه آنقدر تمیز سانسور شده که ژاپن به ایران پیشنهاد داده سریال سانسور شده را به ژاپنی‌ها بفروشند تا آن را به عنوان یک سریال اخلاقی از تلویزیون پخش کنند !‌دختری به نام نل هم گویا به همین سرنوشت دچار شده و حتی سریال زنان کوچک که پر بوده از سکانس‌های خلاف اخلاق !
اما سوال این‌جاست که جدی جدی چرا برای بچه‌های دهه شصت این کارتون‌ها را که پر بودند از دوستی‌های نابهنجار پخش می‌کردند ؟ ! واقعا به این فکر نمی‌کردند که ما الان متوجه آن سانسورها می‌شویم و کلی دچار چالش و مسئله می‌شویم ! بعد می‌گویند چرا دهه شصتی‌ها ازدواج نمی‌کنند و این‌همه برای مسئولان و کشور دردسر درست می‌کنند ! خب کمی به عقب برگردید و ببینید از تلویزیون چی برای انها پخش می‌کردید آنهم با سانسور و چقدر وقت این نسل را می‌گرفتید که در ذهن خود سانسورها را بازسازی کنند !‌
حالا شما به این فهرست بلند بالا فیلم‌های هندی مانند شعله را هم اضافه کنید که از تلویزیون پخش می‌شد؛ فکر کن آن سکانس‌های زیبای عاشقیت یا آن سکانس معروف رقص که همه را بریدند و دور ریختند و فیلمی پاکیزه نشانمان دادند.یا حتی فیلم « قانون» که «آمیتا باچان » را به عموم مردم ایران معرفی کرد....

سانسور علیه سانسور
حالا چالش سانسور در تلویزیون راه ‌اندا‌خته‌اید که چی شود ! حالا که همه مردم می‌دانند تلویزیون خط قرمزهای پررنگی دارد ، شاید برای همین است که مردم آثار نمایشی تلویزیون را تماشا نمی‌کنند چون آنقدر سانسور و خط قرمز محتوایی در انها زیاد است که در آخر تبدیل می‌شود به یک اثر پاکیزه و غیر قابل باور که مردم را دلزده می‌کند.آثاری پر از شعار و نسخه این که چگونه مذهبی زندگی کنید! اما باز هم خوش‌به حال شماست که می‌توانید سریال‌‌ها و فیلم‌های خارجی را بدون سانسور و با کیفیت عالی دانلود و تماشا کنید بدون این‌که به ذهن خود فشار بیاورید و سکانس‌ها و پلان‌های حذف شده را بازسازی کنید.حالا ماهوراه به شما این امکان را داده که تلویزیون ایران را تماشا نکنید، دلتان را بگذارید جای دل ما که مجبور بودیم فقط تلویزیون ایران تماشا کنیم و حتی داشتن ویدیو جرم بود ؛ می‌فهمید جرم  !
چالش‌های زیادی می‌توان راه انداخت که به نظر می‌رسد بهترین آنها همانی است که در ابتدای این مطلب گفتیم؛ از تلویزیون چقدر دستمزد گرفتی ! واقعا بهتر از چالش سانسور خواهد بود و مردم را روشن‌تر خواهد کرد تا همه بدانند آنهایی که الان پز ضد تلویزیون گرفته‌اند ( درست یا نادرستش را ارزش‌گذاری نمی‌کنیم) از این سازمان چقدر پول گرفته‌اند آنهم در دهه هفتاد و نیمه اول دهه هشتاد که دهه پر از پولی برای تلویزیون بود.
کد N1948701

وبگردی