به گزارش خبرنگار ایلنا، در ابتدای نشست تخصصی موانع فرهنگی و کارآفرینی زنان در حوزه صنایع دستی و گردشگری، سیداحمد محیط طباطباییبا اعلام اینکه بین موانع زیربنایی اقتصادی و فرهنگی تفاوت وجود دارد، گفت: در قرن ۱۷و ۱۸ بشر در تغییر و تحولات خود با این مساله مواجه شد که اقتصاد را باید زیربنای توسعه خود قرار دهد. قرنهای ۱۹ و ۲۰ کاملا تحت تاثیر نظام چنین رفتاری در فعالیت و تولید قرار گرفت. نتیجهاش این شد که در نیمه دوم قرن ۲۰ بشر صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست و کره زمین وارد آمد که حیات خود را مورد تهدید قرار داد.
توسعه پایدار بر مبنای فرهنگ استوار است
وی افزود: این مساله سبب شد که آنها متوجه شوند که چیزی که در طی دو قرن با آن همراه بودند اشتباهات بزرگی بوده است. بر همین اساس در اجلاس بینالمللی یونسکو در دهه پایانی قرن بیستم؛ مفهومی را تعریف کردند که در حال حاضر از آن به عنوان توسعه پایدار یاد میشود.
عضو هیات اجرایی ایکوم در ادامه افزود: توسعه پایدار در حقیقت بر مبنای فرهنگ استوار است و محیطزیست و تمام بخشهای آسیبپذیر اجتماع را مدنظر قرار میدهد. با این تعریف باید بگوییم بسیاری از اقداماتی که در برخی کشورها باعث توسعه میشود امری ضدتوسعه است و در واقع در مقابل حرکت رو به رشد انسان است.
از بزرگترین مشکلات، کنارهم قرار گرفتن سه نهاد مستقل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است
محیط طباطبایی در ادامه بیان داشت: متاسفانه کشور ما در ۷۰، ۸۰ سال اخیر از تجربه صدمات کشورهای اروپایی بهره نبرد و صدمات سنگینتری را متوجه خود کرده است. متاسفانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان یک نهاد مشترک در کنار هم قرار گرفتند در صورتی که این سه نهاد کاملا مستقل بوده و شاید یکی از بزرگترین مشکلات امروز کنار هم قرار گرفتن آنها باشد که در بخشهای مدیریتی به آنها آسیب رسانده است چراکه آنها سه نهاد کاملا مستقل هستند که زیربنای سنجششان کاملا متفاوت است. ما نمیتوانیم چند پدیده متفاوت را در قالب یک سازمان قرار دهیم.
رئیس سابق کمیته ملی موزههای ایران در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: وقتی از مشکلات در حوزه میراث فرهنگی صحبت میشود این سوال پیش میآید که جایگاه میراث فرهنگی در کشور کجاست؟ وقتی جایگاه این صنعت مهم در برنامههای توسعهای کشور یک بخش جنبی به حساب آمده و به عنوان امر زیربنایی محسوب نمیشود به سادگی میتوان فهمید که با مشکلات زیادی مواجه هستیم.
وی ادامه داد: شرایط به گونهای است که اگر امروز نهادی مانند وزارت راه تنها میراث فرهنگی را به رسمیت بشناسد و به پدیدههای آن احترام بگذارد هم نهایت تصور و تفکرش این است که «ما هم باشیم»؛ ولی بحث مهم تعریف این پدیده است. هیچ پدیدهای نمیتواند بدون شناخت در جامعه صورت گیرد در این صورت نتایج خیلی بدی خواهد داشت.
محیط طباطبایی ادامه داد: میراث فرهنگی نه یک عامل توسعه که خود توسعه است. براساس این تعریف، با توجه به مبنای میراث فرهنگی، در هر صورت توسعه اتفاق افتاده است. به همین دلیل عدم توجه به میراث فرهنگی سبب ایجاد مشکلاتی مثل خشکسالی و بحران آب شده است که امروز ما با آن مواجهایم.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان مثال به پدیدهای به نام نساجی که در دورهای اکثر طیفهای جامعه ما با آن درگیر بوده است توجه کنید. در دوره پهلوی اول قصد داشتند همه کارخانههای پنبه را به استان گلستان ببرند. با این حرکت میتوانستند ضربه بزرگی به صنعت نساجی وارد کنند چراکه متوجه نبودند به لحاظ ساختار اجتماعی و فرهنگی هر پدیدهای جای خود را دارد.
آنچنان دچار خامفروشی شدایم که آب، خاک و هوا را هم میفروشیم
محیط طباطبایی افزود: در اروپا همه منابع بالفعل هستند یعنی شما همه آنچه که میخواهید را در اختیار دارید اما در مقابل در سرزمین ما همه منابع بالقوه بوده و باید به بالفعل تبدیل شود. ما در تاریخ سرزمینمان این تجربه را داریم که هر چیزی را با کار خودمان به مصرف برسانیم و این یکی از ویژگیهای فرهنگی کشورمان بوده است. ما هیچ پدیدهای را به صورت خام عرضه نمیکردیم به عنوان مثال اگر صنعت دامداری را داشتیم به هیچ وجه لبنیات آن را صادر نکردیم بلکه آن را تبدیل به نخ، گلیم و جاجیم کرده و به این صورت عرضه میکردیم و به این ترتیب صنعت گلیمبافی ما به وجود آمد.
وی ادامه داد: تا قبل از نفت در کشور مدیریت منابع وجود داشت و همین موضوع یک چرخه را به وجود میآورد. اما امروز آنچنان ما دچار خامفروشی شدایم که دیگر آب، خاک و هوا را هم میفروشیم. به این صورت است که منابع طبیعی روز به روز از بین میرود و ساختمانها جای آن را میگیرد.
نسل امروز همهچیز را برای خودش میخواهد و به آینده امیدی ندارد
محیط طباطبایی در بخش پایانی صحبتهایش گفت: نسل امروز جامعه همه چیز را برای خودش میخواهد و به آینده هیچ امیدی ندارد. در گذشته ما برای نسل بعد درخت میکاشتیم ولی امروز به میوههایی همچون کیوی و پرتقال رسیده است که فقط مختص خودمان است.
وی خاطرنشان کرد: مهمترین مشکل ما این است که جایگاه میراث فرهنگی فانتزی است و گردشگری به عنوان بخش جنبی به حساب میآید به نوعی مشکل را میتوان فرهنگی دانست چرا که میراث فرهنگی و گردشگری زیربنای فرهنگ هستند ولی جزو واجبات به شمار نمیآیند. هر پدیدهای رفتار خاص خود را میطلبد اگر به صنعتی مانند گردشگری به این دلیل که میتواند شغل و پول به همراه داشته باشد توجه کنیم بزرگترین بیمهری را به آن کردهایم. این صنعت بر مبنای زیربنای صلح ایجاد شده ولی ما مبنای شکلگیری آن را در کشورمان نمیدانیم.
وی ادامه داد: صنایع دستی ما با تمام بیمهریهایی که در صنعت بوده است مهمترین بخش اقتصادی بعد از نفت را به خود اختصاص میدهد اما به دلیل عدم توجه به موارد فرهنگی این صنعت با بحران مواجه شده است. ما زمانی موفق میشویم که از فرهنگ اصیل خودمان بهره ببریم.
در این سالها اجازه داده نشده تا زنان در مورد خود حرف بزنند
همچنین در ادامه این مراسم فخرالسادات محتشمیپورگفت: تا کی باید به جای زنان سخن بگوییم؟ امروز با موضوع زن که اصلا ورود به آن بحث ممنوعه به حساب میآید سلیقهای و سطحی برخورد شده است و در این سالها اجازه داده نشده است تا زنان در مورد خود حرف بزنند. در گذشته شرایط جامعه این طور ایجاب میکرد که زنان نیاز به وکیل مدافع داشتند ولی امروز چنین چیزی در جهان شوخی به حساب میآید.
محتشمیپور ادامه داد: موضوع کارآفرینی موضوع مهمی است که امروز در جهان به عنوان یک انقلاب مطرح میشود ولی در کشور ما به آن توجهی نمیشود. آنقدر موضوعات غلط، شبههآفرین و مداخلهگرایانه مطرح شده که از مفهوم خودش دور شده است. ما در کارآفرینی با مشکلات متعددی مواجه هستیم پیوند اقتصاد و اجتماع کارآفرینی در حوزههای دیگر را متفاوت میکند.
وی در ادامه بیان کرد: شاید امروز جمع شدن خانمها به شکل انجمن کاری تازه به شمار میرود ولی در طول تاریخ این جمعشدنها در شکلهای مختلفی همانند هیئتهای زنانه و جلسات زنانه متعدد بوده که مشکلات پیرامون جامعه را برطرف میکردند. انجمن زنان کارآفرین با این هدف شکل گرفته تا چراغ راهی باشد برای آنهایی که تکلیف خود را در زندگی نمیدانند. وظیفه ما این است که تجربیات اعضا را در کنار هم قرار دهیم تا تبادل تجربیات در اختیار گروه هدف قرار بگیرد تا همه پیوندهای فرهنگی که با مضوع صنایع دستی و گردشگری وجود دارد بتوانیم فضای بهتری برای کار در این حوزه فراهم کنیم اگر بخش دولتی، خصوصی و مدنی در کنار هم قرار گیرند میتوان حلقه گمشده توسعه پایدار را ایجاد کرد.
در ادامه احمد نادعلیانبه عنوان فردی موفق در حوزه کارآفرینی به معرفی فعالیتهای خود در جزیره هرمز و قشم پرداخت و همینطور از موانع موجود در فعالیتهای فرهنگی و کارآفرینی پایدار در این جزایر گفت.
کارآفرینی وقتی اتفاق میافتد که فضای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تحلیل شود
در ادامه مراسم ابراهیم صادقیفر(معاون فرهنگی اجتماعی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی) با تمجید از حرکت نادعلیان در جزیرههای هرمز و قشم گفت: امیدوارم در آینده چنین نشستهایی جنبههای کارگاهی و پرسش و پاسخ پیدا کند و ما هم بتوانیم به عنوان سیاستگذار از نتایج آن استفاده کنیم. از دل تهدید فرصت ساختن چیزی است که باید کارآفرین همیشه آن را مدنظر قرار دارد کارآفرینی با فضاهای اطراف ارتباط نزدیکی دارد و اتمسفر جامعه فضای کارآفرینی را شکل میدهد و این فضاهای حاکم هستند که پیش برنده جریان در کارآفرینی میشوند.
وی ادامه داد: قرار بود وزارت کار بر اساس بند ۱۹ بخشنامه دولت بحثهای کارآفرینی را در جامعه بر عهده گیرد. در مکانهایی به آموزش کارآفرینی در رشتههای مختلف پرداختیم آن زمان دولت حمایتهای خیلی خوبی از کارآفرینی میکرد به طوری که در راستای این حمایتها دانشگاه کارآفرینی تاسیس شد در نهایت همه اتفاقات خوب افتاد ولی اتمسفر جامعه همراهی نکرد و با توجه به اینکه فکر میکردیم اتفاقات خیلی خوبی ایجاد شود اما به زعم خیلیها این اتفاق نیفتاد.
کارآفرین کسی است که با تحریم و تضعیف پول ملی هم کارش را انجام دهد
صادقیفر خاطرنشان کرد: لذا از نظر من کارآفرینی وقتی اتفاق میافتد که فضای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی مورد تحلیل قرار گیرد. اما در حال حاضر احساس میکنم هنوز عده زیادی از کارآفرینان ما به فضای فرهنگی توجه لازم را نداشتند ولی باید فعالیت خود را با درک کامل آن انجام دهند. به عنوان مثال جناب نادعلیان در روستای دورافتاده توانسته کارهایی انجام دهد که همه ما به شعف افتادهایم. کارهایی انجام دهد و همه ما را امروز مورد توجه خود قرار دهد.
وی ادامه داد: امروز اگر بخواهیم فضای ایران را مورد بررسی خود قرار دهیم بحث تحریمها، تضعیف پول ملی و... جامعه را پریشان کرده و حتی کمپینهایی نیز برای آن ایجاد شده است. به هر حال فضای خوبی نیست اما در چنین شرایطی است که کارآفرینی تعریف میشود. کارآفرین کسی است که در چنین فضایی کار خود را انجام دهد. فضای امروز جامعه که آمدن بسیاری از اجناس را ممنوع کردهاند میتواند فضایی برای پیشرفت کارآفرینی باشد و البته به کمک و حمایت هم احتیاج دارد. مخصوصا در اقتصاد مقاومتی حضور کارآفرین پراهمیت میشود و هر روز شاخههای بیشتری از آن ناشی میشوند و خود را رشد میدهند.
بخشی از مشکلات کارآفرینی زنان مربوط به عدالت اجتماعی است
صادقیفر در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: کارآفرینی در بخش زنان اهمیت ویژهای دارد و به عنوان نیمی از جامعه میتواند به جامعه پویایی بدهد. البته زنان در اتفاقات ایجاد شده در این بخش اکثرا پیرو بودند و نتوانستند با توجه به تعدادشان انتظارات ما را برآورده کنند. نکته مهم در حوزه کارآفرینی زنان بحثهای مربوط به عدالت اجتماعی است که در حال حاضر نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال حتی بانک هم وقتی میخواهد وام زیادی را به خانمی بدهد شک و تردیدی در او ایجاد شده که آیا این خانم میتواند این میزان از پول را پس بدهد در صورتی که شاید آن فرد معتقد باشد که خانمها پول آدم را پس میدهند. تا زمانی که این باورها وجود داشته باشد شاهد اتفاقات اساسی نخواهیم بود.
وی در ادامه با بیان اینکه البته اتفاقات خیلی خوبی در حال انجام است، گفت: امیدوارم در آینده شاهد اتفاقات خیلی بهتری باشیم اما باید به مسائلی توجه کنیم که این نابرابریهای جنسیتی را تغییر دهد. خانواده، نظام آموزشی و تربیتی از موارد مهمی هستند که هنوز تاثیر زیادی در شکلگیری خانمها میتوانند بگذارند. به نوعی این تغییر نگاه باید از آنها شروع شود. امروز ۹.۱ میلیون خانم در ایالات متحده کارهای مدیریتی انجام میدهند و ۲۷.۵ میلیون نیرو توسط آنها مدیریت میشوند و به نوعی اقتصاد ۳.۶ تریلیون دلار توسط زنان مدیریت و هدایت میشود. بعضی از این پذیرشها را در ابتدا ما باید در خودمان ایجاد کنیم تا این ناعدالتیهای جنسی کنار گذاشته شود و ما بتوانیم در این سطح شاهد شکوفایی باشیم.
وی در پایان گفت: انتخاب الگو و نقش خیلی مهم است و خانمهای کارآفرین موفق باید به نوعی الگوی خانمهای دیگر قرار گیرند. بسیاری میگویند که کارآفرینی ذاتی است. من نمیخواهم منکر این قضیه شوم ولی مثالهای موفقی از دانشگاه کارآفرینی بیرون آمدهاند که نشان میدهد کارآفرینی هم میتواند اکتسابی باشد.
مدیرعامل بنیاد کارافرینی زنانهم در این مراسم بیان کرد: امیدوارم با توجه به حضور بزرگان از این جلسات نتایج خیلی خوبی به وجود آید. ۶۰ تا ۷۰ درصد کارکنان صنعت گردشگری در سراسر جهان زنان هستند و این صنعت برای زنان به میزان دو برابر صنایع دیگر است. تا سال ۲۰۲۰ اینطور پیشبینی شده است که حدود ۶ میلیارد گردشگر در جهان ایجاد میشود. ایران در صنعت گردشگری در رده پنجم قرار گرفته است که پتانسیل بالای گردشگری آن را نشان میدهد. اما رتبه ایران در بین ۱۴۱ کشور جهان نودوهفتم بوده و در بین ۱۶ کشور خاورمیانه و شمال آفریقا رتبه دوازدهم را به خود اختصاص داده است. گردشگری در ایران حدود ۵.۶ درصد کل اشتغال را در بر میگیرد و متوسط هزینه هر گردشگر ورودی به ایران هزار و ۷۱۰ دلار است. اما رشد این گردشگر کمتر از ۴ درصد رشد مطرح شده در جهان است. سرعت رشد و شتاب این صنعت خیلی کند بوده اما انتظارات و مطالبات آن خیلی زیاد است.
وی ادامه داد: موضوع کارآفرینی زنان موضوعی خاصی است و نمیتوان با آن به صورت کلیشهای برخورد کرد. ما انتظار داریم از دوستانی که در دولت هستند حرف برای گفتن داشته باشند و برنامه و استراتژی ارائه دهند. امروز نقد بزرگی به دولت وارد است و آن این بوده که ما هر وقت در مجمعی یک مسئول دولتی را میبینیم او در نقش اپوزیسیون ظاهر میشود. در صورتی که آنها مسئول هستند و اگر میگویند نمیتوانند کار کنند از کار خود استعفا داده و به فعالان این حوزه بپیوندند. حرفهای ارائه شده از سوی این دوستان کاملا کلیشهای بوده که زنان کارآفرین اصلا به آن احتیاجی ندارند ما به برنامه و استراتژی احتیاج داریم از نگاه شهری در حوزه صنایع دستی انتظارات مدرنی هست اما اینکه چطور این حوزه بتواند با حفظ اصالت خود مدرن باشد مسالهای است که باید در این جلسات ارائه شود.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است