پسر دایی همسرم به نام مهرداد که معتاد و بی کار است مدتی است به خانه مان آمده و شب ها را هم همینجا می ماند. نیمه شب با صدای عجیبی از خواب بیدار شدم. وقتی بالای سر همسرم رفتم مهرداد را دیدم که روی سینه او نشسته بود. مهرداد به من گفت قلب شوهرم درد گرفته است. من همان موقع به آشپزخانه رفتم و با یک لیوان آب قند برگشتم ولی مهرداد را با چاقویی خونین بالای همسرم دیدم. او با چاقو همسرم را کشته بود. مرد معتاد می خواست مرا هم خفه کند که از دستش گریختم. او با اسلحه مرا تهدید کرد تا جای پول و سوئیچ خودروی همسرم را به او نشان دهم. او با تهدید همه طلاهایم را هم از من گرفت. تا اینکه توانستم از فرصت استفاده کنم و خودم را به مرد همسایه که پزشک بود برسانم. همان موقع مهرداد از خانه مان فرار کرد.
به دنبال اظهارات این زن 55ساله مهرداد ساله ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.در حالی که زن قربانی نیز به عنوان مظنون بازداشت شده بود با تکمیل تحقیقات در دادسرا برای وی قرار منع تعقیب صادر شد.
مهرداد دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی توکلی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه همسر مقتول که شاهد ماجرا بود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: شوهرم و متهم سال ها قبل با هم باجناق بودند. اما بعد از سال ها مهرداد از همسرش و همسر من نیز از زن اولش جدا شد و با من ازدواج کرد. مهرداد بی رحمانه شوهرم را به قتل رساند وبا تهدید طلاهایم را سرقت کرد. به همین خاطر از او شکایت دارم. سپس دختر قربانی نیز برای متهم حکم قصاص خواست .
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: سالها پیش از همسرم که خواهر زن سابق سیاوش بود جدا شدم. در این سالها از عمه پیرم نگهداری می کردم اما بعد از فوت عمه ام پسرش خانه او را فروخت و فقط ۲ میلیون تومان به من داد. او قدر زحمت هایم را ندانست. به همین خاطر دچار افسردگی و معتاد شدم. چند سالی بود که در شرکت سیاوش کار میکردم. ما کپسول های آتش نشانی را پر میکرد اما او در کارش تقلب می کرد. سیاوش بدون اینکه کپسول ها را پر کند فقط لیبلروی آنها را تعویض و آن را به صاحبانش بر می گرداند و همچنین مشکلات اخلاقی داشت.
وی ادامه داد: سیاوش با همسر دومش هم که پرستار بود بد رفتاری می کرد. با آنکه درآمد میلیونی داشت ولی روزی 50 هزار تومان بیشتر به من نمی داد. همه این موضوع ها باعث شده بود کینه او را به دل بگیرم من حدود 10 شبانه روز بود که به خانه سیاوش رفته بودم و شبها را همانجا می ماندم. آن شب پسرعمه ام و همسرش به جشن عروسی رفتند و بعد از چند سال بار دیگر دنبال من آمدند. آن زمان ۲ ماه بود که مواد مخدر را ترک کرده و تحت درمان با متادون بودند. اما آن شب نتوانستم از داروخانه متادون تهیه کنم. به همین خاطر به یک عطاری رفتم و یک قرص گرفتم. نمی دانم قرص حاوی چه موادی بود که دچار توهم شدم آن شب را تا صبح نخوابیدم و مدام خودم را لبه یک پرتگاه می دیدم .قصد داشتم فردا صبح برای پیدا کردن کار به مشهد بروم .ساعت نزدیک پنج صبح بود که آماده شدم و از سیاوش خواستم تا ۵۰ هزار تومان پول به من بدهد اما مخالفت کرد. من که حالت طبیعی نداشتم چاقویی را که روی میز کنار تخت قرار داشت به دست گرفتم و می خواستم برای تهدید سیاوش چاقو را به دستش بزنم اما نمیدانم چطور شد که چاقو به سینه او فرو رفت.
وی درباره سرقت و تهدید همسر دوم سیاوش نیز گفت: وقتی زن دوم سیاوش وارد اتاق شد ماجرا را برایش تعریف کردم و گفتم قصد داشتم ۵۰ هزار تومن پول از شوهرش بگیرم اما او که ترسیده بود خودش طلاهایش را به من داد.من بعد از دستگیری همه طلاها را نیز به او برگردانم.
وی به عنوان آخرین دفاع گفت: من واقعا قصد کشتن پسرعمه ام را نداشتم و مرگ او اتفاقی بود.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و مهرداد را به قصاص محکوم کرد.
http://www.aftabir.com
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است