خیام نیشابوری در قرن پنجم هجری در شهر نیشابور به دنیا آمد. نام کاملش «غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری» بود. او همچنین خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده است. او در زمانی به دنیا آمد که ترکان سلجوقی بر خراسان بزرگ تسلط داشتند.
پدر او «ابراهیم» نام داشت که در مورد چگونگی حرفهاش دو نظریه ابراز شدهاست. گروهی آنان را با توجه به شهرت «عمر» به «خیام» یا «خیامی»، گفتهاند که پدر، یا یکی از نیاکانش پیشه خیمهدوزی یا چادردوزی داشتهاست و گروه دوم بر آنند که پدر «عمر خیام» به امور دیوانی مشغول بودهاست.
در کتابهای کهنی که به بیان زندگی خیام و کارهای او پرداختهاند، اختلافهای بسیاری بهویژه در تاریخ تولد و مرگ او وجود دارد. نخستین منبعی که بهطور مفصل خیام را معرفی کرده است، چهار مقاله نظامی عروضی، نوشتهشده در حدود ۵۵۰ قمری است. دومین زندگینامه خیام توسط ابوالحسن علی بیهقی، در ۵۵۶ قمری، در کتاب تتمه صوان الحکمه یا تاریخ الحکما نوشته شده است. نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی، هر دو معاصر خیام بوده و او را از نزدیک دیدهاند.
وی در زادگاه خویش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر از جمله «امام موفق نیشابوری» علوم زمانه خویش را فراگرفت و چنانکه گفتهاند خیام در دوران جوانی در فلسفه، نجوم و ریاضی به مقامات بلندی رسید و در علم طب نیز مهارت داشت. او به دو زبان فارسی و عربی نیز شعر میسرود و در علوم مختلف کتابهای با ارزشی نوشته است.
خیام در سال ۴۶۱ هجری نیشابور را به قصد سمرقند ترک کرد و در آنجا تحت حمایت و سرپرستی «ابوطاهر قاضیالقضات» سمرقند، کتابی درباره معادلههای درجه سوم تحت نام رساله فیالبراهین علی مسائلالجبر والمقابله به زبان عربی نوشت و از آنجا که با خواجه نظامالملک طوسی رابطهای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد.
وی فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی را فراگرفت. برخی نوشتهاند او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فراگرفته بود. شماری از تذکرةنویسان، خیام را شاگرد ابنسینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خواندهاند. صحت فرضیه شاگردی خیام نزد ابنسینا بسیار بعید است، زیرا از لحاظ زمانی با هم تفاوت زیادی داشتهاند. خیام در جایی ابنسینا را استاد خود میداند، اما این استادی ابنسینا، جنبه معنوی دارد.
تندیس خیام در بخارست
پس از این دوران خیام به دعوت سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظامالملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بر عهده گیرد. یکی از برجستهترین کارهای وی را میتوان اصلاح گاهشماری ایران دانست. وی بدین منظور مدار گردش کره زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه کرد. اصلاح در ۲۵ فروردین ۴۵۸ هجری خورشیدی (۳ رمضان ۴۷۱ هجری قمری) انجام شد.
وی در مدت 18 سال اقامت خود در اصفهان مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام «رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس» نوشت و در آن خطوط موازی و نظریه نسبتها را شرح میدهد. به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه میشود و در همین سالها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم میکند. خیام گاهشمار جلالی یا تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلالالدین ملکشاه مشهور است، اما پس از مرگ ملکشاه این گاهشماری تداوم نیافت. در این دوران خیام بهعنوان اختربین در دربار خدمت میکرد، هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت. به دلیل آشوبها و درگیریهای ناشی از این امر، مسائل علمی و فرهنگی که قبلاً از اهمیت خاصی برخوردار بود به فراموشی سپرده شد. پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظامالملک، خیام مورد بیمهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد.
عدم توجه به امور علمی دانشمندان و رصدخانه، خیام را بر آن داشت اصفهان را بهقصد خراسان ترک کند. بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را بهقصد اقامت در مرو، پایتخت جدید سلجوقیان، ترک کرد. وی باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان بهویژه نیشابور و مرو گذراند. در آن زمان مرو یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی دنیا به شمار میرفت و دانشمندان زیادی در آن حضور داشتند. بیشتر کارهای علمی خیام پس از مراجعت از اصفهان در این شهر جامه عمل به خود گرفت.
مرگ خیام را میان سالهای ۵۱۷-۵۲۰ هجری قمری میدانند که در نیشابور
اتفاق افتاد. گروهی از تذکرهنویسان نیز وفات او را سال ۵۱۶ نوشتهاند.
«عباس اقبال آشتیانی» در تحقیقی که در باره احوال خیام کردهاست سال 517
را صحیحترین قول درباره سال وفات «خیام» شمرده است. آرامگاه او در صحن
«امامزاده محروق» نیم فرسنگی زادگاهش «نیشابور» واقع است. 5656 مجسمه خیام در اسپانیا
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است