آفتاب

شباهت جالب شهرداری و صرافی!

شباهت جالب شهرداری و صرافی!

زده صراف رند بر شیشه/ که در اینجا دلار ندارد/ پُز برای چه می دهی؟ زیرا/ وضع ما افتخار ندارد!

 

به بهانه تاخیر در معرفی شهردار تهران

شهر ما شهردار ندارد
یک نفر جان نثار ندارد
مثل اسبی که بی کس و کار است
ول شده است و سوار ندارد
یا چو سیاره ای تک و تنها
تا بگردد مدار ندارد

دوده بلعیده شهرمان را چون
سبزه سبزه زار ندارد
در خصوص محیط زیست یکی
ایده و ابتکار ندارد
جمع شورای شهرمان افسوس
از خودش اختیار ندارد
یک نفر در میان آن مجمع
همت و پشت کار ندارد
پا به هر جا که می نهی آنجا
هیچ غیر از فشار ندارد

معضل آنگونه سر برآورده
که حدود و شمار ندارد
خط آهن کشیده اند اما
روی خطش قطار ندارد
عاشق سینه چاک در ظاهر
دارد، اما دچار ندارد
گر چه بی ربط و حاشیه است اما
ارز ما اعتبار ندارد!

زده صراف رند بر شیشه
که در اینجا دلار ندارد
دلبر ما اگر چه نامرد است
دل ولیکن قرار ندارد
پُز برای چه می دهی؟ زیرا
وضع ما افتخار ندارد!

 

مجید مرسلی
6060

 

کد N1874678

وبگردی