نیمه شب بیست و هشتم اسفند 90 آتش سوزی در یک انبار ضایعات پارچه و گونی در کیلومتر 7 جاده قدیم تهران- کرج رخ داد. وقتی آتش نشانان به محل اتش سوزی رفتند و به مهار شعله ها پرداختند در طبقه دوم انبار با ، پیکر سوخته صاحب مغازه به نام مهدی 45ساله روبه رو شدند. جنازه با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی فرستاده و رازگشایی جنایت و آتش سوزی شبانه در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان می داد آتش سوزی عمدی پس از جنایت رخ داده است.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات دریافت مهدی خرده فروش مواد مخدر بود و شیشه مصرف می کرد.در بررسی های بعدی روشن شد همزمان با جنایت ، خودروی سمند مهدی که جلوی انبار قرار داشت دزدیده شده و به احتمال زیاد آتش افروزی عمدی از سوی یک آشنا صورت گرفته است.
در گام بعدی از تحقیقات، پلیس رد یک زن معتاد به نام محبوبه را که با مهدی در ارتباط بود به دست آورد و وی را دوازدهم اردیبهشت 91 در میدان صادقیه بازداشت کرد.
این زن 32 ساله سعی کرد با دروغگویی ، مسیر رسیدگی به ماجرا را به بیراهه بکشد اما وقتی در بن بست اطلاعاتی قرار گرفت، لب به بیان حقیقت گشود.
وی گفت : دوستم مینا که 21 ساله است و شیشه مصرف می کند از من خواسته درباره قتل مهدی اطلاعات نادرست به پلیس بدهم. شوهر صیغه ای مینا به نام رامین به من قول داده اگر بتوانم ماموران را گمراه کنم 12 میلیون تومان به من می دهد. با اطلاعاتی که این زن ، ارایه داد مینا و رامین ردیابی و بازداشت شدند.
مینا گفت: مدتی پیش شوهر صیغه ای ام گوشی موبایلم را بررسی کرد و با دیدن شماره تلفن مهدی به من مشکوک شد. به رامین گفتم فقط از مهدی شیشه می خرم اماحرفم را باور نکرد. شوهر صیغه ای ام که تصور می کرد من با مهدی رابطه دارم مجبورم کرد با او قرار بگذارم.
زن معتاد ، اضافه کرد: ساعت 9 شب بیست و هشتم اسفند به همراه رامین و دو نفر از دوستانش به نام های علیرضا و محمد به تهرانسر رفتم. من مقابل انبار در ماشین نشستم و رامین و دو دوستش به سراغ مرد مواد فروش رفتند.
به دنبال اعتراف های این زن علیرضا و محمد 25 و 24 ساله دستگیر شدند و جنایت را بر گردن یکدیگر انداختند. رامین 41 ساله در بازجویی های بعدی گفت: برای سر به نیست کردن مرد مواد فروش دوستانم را اجیر کرده بودم.
به دنبال اعتراف متهمان کیفرخواست علیه آنها صادر و به شعبه 71 دادگاه کیفری سابق استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه محمد گفت: باور کنید من دستی در آدمکشی نداشتم. رامین به تنهایی مرد موادفروش را کشت. من فقط مغازه مرد موادفروش را به آتش کشیدم تا آثار جرم بر جا نماند.
علیرضا نیز گفت : رامین خودش به تنهایی مهدی را خفه کرد و پلاستیک را روی سر او کشید و با شوکر برقی به اوزد. من و محمد فقط شیرهای دو کپسول گاز را در طبقه دوم مغازه باز کردیم و مقداری از ضایعات پارچه و گونی را آتش زدیم.
رامین اما منکر دست داشتن در قتل شد و گفت: من ،محمد و علیرضا را برای قتل اجیر کرده بودم و خودم دستی در این جنایت نداشتم. من پس از آتش زدن مغازه مهدی سمندش را دزدیدم و به خانه خواهرم در خیابان سردار جنگل بردم.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و رامین را به قصاص محکوم کرد. محمد و علیرضا نیز به اتهام معاونت در قتل به 10سال زندان و مینا به 2 سال زندان محکوم شدند. این حکم در شعبه 24 دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شده بود که رامین درخواست اعاده دادرسی را مطرح و طی نامه ای به قضات دادگاه خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شد. وی ادعا کرد در جلسه دادگاه حرف های دروغی را مطرح کرده بود.
به این ترتیب درخواست اعاده دادرسی رامین پذیرفته و وی در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
رامین گفت: من قبلا دروغ گفته بودم همراه محمد و علیرضا نبودم. ما هر سه با هم به محل جنایت رفتیم. اما آنها با هم پلاستیک را روی سر مهدی کشیدند و آنجا را آتش زدند. وقتی من محل را ترک کردم مهدی هنوز زنده بود. گزارش پزشکی قانونی هم تایید می کند آثار دود در گلو و ریه های مهدی وجود داشته و این نشان می دهد او در میان آتش نفس کشیده است.مهدی به احتمال زیاد به خاطر استنشاق دود و مونوکسید کربن جان سپرده است و من قاتل او نیستم.
با پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
http://www.aftabir.com
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است