آفتاب

رابطه نامشروع با زن همسایه | عاقبت خیانت به قتل رسید!

رابطه نامشروع با زن همسایه | عاقبت خیانت به قتل رسید!

رابطه نامشروع با زن همسایه | یک راننده کامیون جسد یک زن و پیکر نیمه جان یک مرد را در خارج از شهر پیدا میکند و بلافاصله با پلیس 110 و اورژانس تماس گرفت و ماجرا را به آنان اطلاع داد.

به گزارش آفتاب و به نقل از رکنا، زمستان سال 92 بود که مردی با نگرانی خودش را به پلیس رساند و ادعا کرد همسرش از خانه خارج شده و به طرز مرموزی گمشده است.
این مرد که ناصر نام دارد وقتی با دستور بازپرس پیش روی افسر تحقیق نشست گفت:همسرم آذر وقتی من سرکار بودم به من زنگ زد و گفت می خواهد به خانه دوستش فریبا برود و شب بر می گردد .
وی افزود:ساعت 9 شب بود که به خانه رفتم نیامده بود به موبایلش زنگ زدم خاموش بود تا اینکه نیمه شب شد و به خانواده اش اطلاع دادم دوستش فریبا را از طریق خواهرزنم پیدا کردیم و فهمیدیم او صبح با هواپیما به تهران رفته و اصلا در اینجا نیست نمی دانم چرا آذر به ما دروغ گفته بود خیلی داغونم و نگران زندگی ام هستم.
ماموران با توجه به دروغ پردازی آذر در رفتن به خانه دوستش به بررسی موبایل این زن پرداختند و ردپایی از یک پسر به نام محسن به دست آوردند که در همسایگی آنها زندگی می کرد.
پیامک ها نشان می داد که آذر و محسن ارتباط پنهانی دارند و اما وقتی ماموران به در خانه این همسایه رفتند شنیدند که محسن همزمان با آذر گم شده است و آنها تصور می کردند با دوستانش به مسافرت رفته است.
ابتدا به نظر رسید که آذر و محسن برای زندگی پنهانی از شهرشان فرار کرده اند از این رو تجسس های تخصصی برای ردیابی آنان در دستور کار قرار گرفت.
صحنه ای عجیب
در این حال یک راننده کامیون جسد یک زن و پیکر نیمه جان یک مرد را در خارج از شهر پیدا میکند و بلافاصله با پلیس 110 و اورژانس تماس گرفت و ماجرا را به آنان اطلاع داد.
هنوز 12 ساعت نگذشته بود که محسن در بیمارستان چشم باز کرد و در حالیکه خیلی سخت حرف می زد کوتاه گفت که شوهر آذر آنها را به این روز انداخته است.
فرار مرد همسرکش
کارآگاهان بلافاصله برای دستگیری ناصر شبانه به در خانه اش رفتند و پی بردند این مرد وقتی پی برده محسن زنده مانده است خانه شان را ترک کرده و گریخته است.
از فردای آن روز بررسی ها ی تخصصی برای ردیابی قاتل فراری آغاز شد و 33 روز بعد درحالیکه پلیس پی برده بود ناصر با ترک شهر به تهران رفته است این مرد با پای خود به نزد پلیس رفت و تسلیم شد.
ناصر که به شدت گریه می کرد در بازجویی ها گفت:من آذر را دوست داشتم اما او کاملا سرد بود تااینکه 2 ماه پیش اتفاقی پیامکی در موبایلش دیدم که عاطفی بود از آن روز به بعد رفتارهای همسرم را زیر نظر گرفتم و دیدم با پسر همسایه رابطه دارد و مدام با هم در خانه من خلوت می کنند.
وی افزود:ابتدا می خواستم شکایت کنم اما خون جلوی چشمانم را گرفته بود و تصمیم به قتل هردو گرفتم و چون می دانستم آنها چه زمان هایی در خانه من خلوت می کنند به کمین نشستم و هردو را غافلگیر کردم و با تپانچه ای که خریده بودم مجبورشان کردم لباس بیرون بپوشند و بعد سوار بر خودرویم و در حالیکه دست و پایشان را بسته بودم هردو را از شهر بیرون بردم و در آنجا باضربات چاقو هردو را کشتم تصورم این بود محسن هم کشته شده است بعد طناب ها را باز کرده و به خانه برگشتم و بعد برای گمشدن همسرم داستانسرایی کردم و این در حالی بود که از موبایل آنها به یکدیگر پیامک فرستادم که باید با هم فرار کنیم تا پلیس را گمراه کنم.
فلج شدن پسر همسایه
محسن وقتی بهبودی نسبی پیدا کرد پی برد که برای همیشه فلج شده است و دیگر نمی تواند روی پاهایش راه برود این پسر در بازجویی ها گفت:اشتباه بزرگی کردم.
وی افزود:من و آذر بخاطر دوستی او با خواهرم آشنا شدیم و هردو به هم ابراز علاقه کردیم قرار بود او از شوهرش طلاق بگیرد اما نمی دانم چرا این کار را نمی کرد ما هیچ رابطه ای با هم نداشتیم تا اینکه شب حادثه شوهرش من و آذر را که می خواستیم با هم حرف بزنیم در خانه اش غافلگیر کرد او  کلت کمری در دست داشت که واقعی بود هرچه گفت گوش کردیم و ناصر ما را به بیابان برد فکر می کردم با گلوله ما را بکشد اما او با چاقو به جانمان افتاد و من بی هوش شدم وقتی با گرمای آفتاب چشم بازکردم یک کامیون را دیدم به سختی دستم را بالا بردم و نجات پیدا کردم.
مجازات اعدام
ناصر پس از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری محاکمه و به قصاص نفس و پرداخت دیه به محسن محکوم شد و این حکم پس از بررسی در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار گرفت و مرد همسرکش در لیست اعدام قرار گرفت.
http://www.aftabir.com
کد N1822705

وبگردی