آفتاب

مرد مرموزی که از کردستان آمده بود/آوازه‌خوان نابغه‌ای که در تاریخ ناپدید شد+صوت

مرد مرموزی که از کردستان آمده بود/آوازه‌خوان نابغه‌ای که در تاریخ ناپدید شد+صوت

از آن شب‌هایی بود که فضلا و ادبا و اعیان تهران در خانه یکی از رجال پایتخت دور هم جمع بودند. تازه آواز قمرالملوک وزیری به پایان رسیده بود؛ که صدای آوازی بالا‌تر از صدای قمر بلند شد و این آغازی بود برای ورود مردی مرموز و لاغر اندام به تاریخ موسیقی ایران که تا آن شب کسی چیزی از او نشنیده بود...

به گزارش خبرنگار ایلنا، از آن شب‌هایی بود که فضلا و ادبا و اعیان تهران در خانه یکی از رجال پایتخت دور هم جمع بودند. تازه آواز قمرالملوک وزیری به پایان رسیده بود و همه از حض آن به وجد آمده بودند و گپ می‌زدند؛ که ناگهان صدای آوازی بالا‌تر از صدای قمر بلند شد و همه سرهای حاضران به جستجوی صاحب صدا به این سو و آن سو شروع به چرخید کرد. صدایی غرا و پرتحریر با حالت‌هایی که نزدیک به آوازهای ردیف دستگاهی بود اما حالت‌ها و پیچیدگی‌هایی اضافه‌تر داشت و کردی می‌خواند؛ و این آغازی بود برای ورود مردی مرموز و لاغر اندام به تاریخ موسیقی ایران که تا آن شب نه کسی چیزی درباره او شنیده بود و نه شیوهٔ اجرایش به گوش کسی آشنا می‌آمد.

مردی ترکه‌ای با گونه‌هایی فرو رفته و سبیلی کوتاه شده که تلاش می‌کرد کمی از لاغری صورتش را پنهان کند. این مرد که کنجکاوی حاضران را به خود جلب کرده بود، سیدعلی اصغر کردستانی نام داشت.

می‌گویند تابستان ۱۳۰۷ یا ۱۳۰۸ تنها یک ماه در تهران ماند و چند صفحه با صدای او ضبط شد که این صفحات نشان از نابغه‌ای بی‌تکرار در موسیقی آوازی کشورمان دارد. تنها همین چند صفحه ضبط شده باعث شده نام سیدعلی اصغر کردستانی در آسمان موسیقی ایران جاودانه باشد. پس از این حضور یک ماهه سید در تهران؛ او دوباره به کردستان بازگشت تا تمام روایت تاریخ موسیقی ایران از او به همین چند صفحه و چند روایت افسانه‌گونه و متضاد محدود شود و دوباره در غبار تاریخ ناپدید شود.

اطلاعات محدود و ضد و نقیضی درباره سیدعلی‌اصغر کردستانی وجود دارد که می‌گوید او بین سال‌های ١٢۵۵ تا١٢۶٠ خورشیدی در روستای صلوات‌آباد در نزدیکی سنندج به دنیا آمده و گفته می‌شود در سال ۱۳۱۵ درگذشته است، اما تاریخ دقیق درگذشت این خواننده مشخص نیست. سید با بانویی به نام ماه‌شرف خانم ازدواج کرده بود و ثمرهٔ ازدواجش سه پسر به نام‌های سیدعبدالاحد، سیدمسیح و سیدعلی‌اشرف و دو دختر به نام‌های زهرا و شرافت بوده‌است.

زنده‌یادعباس کمندی (موزیسین و شاعر و پژوهشگر کورد) در کتاب کم‌حجمی با عنوان «سیدعلی اصغر کردستانی» که در سال ۱۳۶۴ منتشر شده؛ درباره این خواننده و مسافرت‌ کوتاه مدتش به تهران آورده است: «... یک شب در تهران و در منزل یکی از رجال مملکتی با حضور دولتمندان و هنرمندان و ادبای تراز اول، جشنی بر پا می‌شود سردار اعظم، سید را همراه با خود به آن جشن می‌برد. یکی از خوانندگان آن جشن، قمرالملوک بود... بعد از خاتمهٔ آواز قمر، سید از طرف سردار اعظم به حاضرین معرفی و از وی تقاضای خواندن می‌شود... سید صدای خود را یک گام بالا‌تر از صدای قمر وسعت داده و با تمام قدرت شروع به خواندن می‌کند و تمام اهل مجلس و خصوصاً موسیقیدانان را به تعجب و تحسین وامی‌دارد...»

ظاهرا سیدعلی اصغر کردستانی با مخارج سردار اعظم حدود یک ماه در تهران می‌ماند؛ با اینکه حدود چند قطعه بیشتر از این خواننده باقی نمانده اما عباس کمندی نوشته است: «(سیدعلی اصغر کردستانی) در یک شرکت صفحه پرکنی به نام پلیفون حدود سی آهنگ متفاوت، همراه ارکستر بر صفحهٔ گرامافون ضبط کرد. نوازندگانی که سیدعلی اصغر را در این ضبط همراهی نموده‌اند مشخص نیستند مگر اینکه با دسترسی به آرشیو صدا و سیما بتوان به چیزی دست یافت. اما به گفته سیدعبدالاحد، پدر همواره از دو نوازنده به نام‌های کمال تار زن و حسن کمانچه‌نواز به نیکی یاد می‌کرده است. صفحات سید بعد‌ها در بین متنفذین کردستان پراکنده و به مرور زمان به علت دست به دست شدن تعدادی از آن‌ها از بین رفت بعد از تاسیس رادیو سنندج در سال ۱۳۲۷ یا ۲۸ از خانوادهٔ آصف دیوان به دست آمد و جهت استفادهٔ عموم کپی‌برداری شد...»

گفته می‌شود در دوره دوم ضبط صفحات پُلیفُن در ایران یعنی سال ١٣٠٧ و انتشار صفحات در سال ١٣٠٨، روندی برای دعوت از هنرمندان، ضبط صفحه و قرارداد با آن‌ها صورت گرفت.

در اواخر تابستان ١٣٠٧ نماینده کمپانی پُلیفُن در ایران یعنی «عزرا می‌رحکاک و اولاده» اولین آگهی تبلیغاتی خود را «با نمره اعلان» ٧٧٢ در صفحه اول روزنامه اطلاعات، برای دعوت از هنرمندان به منظور ضبط صفحه منتشر کرد. بازخوانی متن این آگهی خالی از لطف نیست. در این آگهی چنین آمده است:

 «بشارت – عن‌قریب ماشین برای پر کردن صفحات پلیفون خواهد رسید لذا بعموم آرتیست‌های ایرانی اخطار می‌شود در صورت مایل بودن بحبس صوت خود قبلاً به کمپانی پُلیفُن «عزرا میر حکاک و اولاده» خیابان چراغ برق یا سبزه میدان به تجارتخانه اساسی مراجعه فرمایند. مشتریان محترم ما بایستی متذکر باشند که این مرتبه صفحات پلیفون با ماشین برق پُر خواهد شد. البته تصدیق می‌فرمائید صفحات سابق پُلیفُن تا چه اندازه رضایت خاطر آنان را جلب نموده ولی بس باز ما قناعت نکرده این مرتبه ماشین برق را که خیلی جدید است با بهترین مکانیک که معروف در تمام دنیا است برای مشتریهای محترم خود تهیه نمودیم، امید است این خدمت ما مقبول عامه شود.»

سیدعلی اصغر کردستانی نیز چند ماه بعد یعنی ششم آبان ماه ۱۳۰۷ قراردادی را برای ضبط صفحه با عزرا میرحکاک امضا می‌کند. در متن این قرارداد آمده است:

 «آقای سیداصغر شهابی خلف مرحوم آقای سیدنظام الدین صلوات آبادی با آقای حیّم حکاکی بغدادی حاضر شدند. آقای شهابی ملتزم شد از تاریخ حال که ۶ آبان ماه ١٣٠٧ الی مدت یکسال که ۶ آبان ماه ١٣٠٨ می‌باشد موازی ده صفحه دو رو از آواز و صدای کُردی برای آقای حیم پرکرده در مقابل مبلغ هفتاد تومان نقد رایج، و نیز ملتزم شد در این مدت یکسال مرقوم، تا ده

قطعه «دَردی هِجران» از سید علی اصغر کردستانی را در اینجا می‌توانید بشنوید:

قطعه «آی له له‌نجو لار» از سید علی اصغر کردستانی را در اینجا می‌توانید بشنوید:

گزارش: سعید اداک

کد N1811163

وبگردی