بیشتر بخوانید: ناگفته های تجاوز و قتل ستایش قریشی .
«امیرحسین» تک پسر خانواده بود که پس از کلی نذر و نیاز و بعد از چند دختر به دنیا آمد. از «شیر مرغ تا جان آدمیزاد» برایش مهیا بود. حتی برای اینکه راحت باشد درنوجوانی طبقهای از ساختمان خانه پدرش در ورامین نیز به او اختصاص داده شد.
هیچکس حق اعتراض به او را نداشت و پدر و مادر نیز برای اینکه فرزندشان ناراحت نباشد، هرگز اعتراضی به او نمیکردند. به همین خاطر حتی نمیدانستند او مدتی است مواد مخدرمصرف میکند، مشروب میخورد و....
«ستایش» وخانوادهاش هم چند خانه دورتر ازخانه پدرامیرحسین زندگی میکردند. به همین خاطر وقتی خواهران «امیرحسین» برای میهمانی خانه پدری میآمدند دخترک همسایه نیز برای بازی با بچههای آنها به آنجا میرفت. اواخر فروردین 95 بود که دختربچه همسایه افغان نزد بچههای همسن و سالش رفته بود. او آنقدر سرگرم بازی بود که متوجه رفتن بچهها و خلوتی خانه نشد. ازطرف دیگر«امیرحسین» که حال خوشی نداشت در اتاقش خوش میگذراند.
وقتی صدای ستایش از حیاط آمد وسوسهای شیطانی به جانش افتاد. خیز برداشت و دخترک را به بهانهای داخل خانه کشاند و...
مادر «ستایش»که ساعتی بعد به خاطربی خبری ازدختر کوچولویش نگران شده بود برای بازگرداندن دخترش به کوچه رفت. وقتی جلوی خانه پدر «امیرحسین» رسید چند بار در زد اما هیچکس پاسخی نداد. زن جوان که حتی تصور نمیکرد آن سوی دیوارهای خانه همسایه چه بلایی سر دخترش آمده باشد، دراوج ناامیدی آنجا را ترک کرد و سراسیمه به خیابان دوید ودخترش را صدا زد. «امیرحسین»با شنیدن صدای فریاد مادردخترک حسابی ترسیده بود. اما دیگر کار ازکار گذشته بود. «ستایش» دیگر نفس نمیکشید.
جثه دخترک آنقدر کوچک بود که در جعبه گیتار براحتی جا میگرفت. اما باید جسد را از بین میبرد تا راز جنایت هولناکش فاش نشود. به همین خاطر یک ظرف اسید پیدا کرد وآن را روی جسد ریخت. بعد هم درحالی که حسابی وحشت کرده بود موضوع را با دوستش در میان گذاشت. سرانجام هم ساعاتی بعد از جنایت، همراه پدرش نزد پلیس رفت و با اعترافهای تکاندهندهاش جزئیات قتل را فاش کرد. «امیرحسین» 17 ساله بود که به اتهام تجاوز و قتل فجیع دختر افغان پشت میلههای سرد زندان افتاد.
حالا دیگر همه پسر عزیزدردانه خانواده را با عنوان «قاتل ستایش» میشناختند. شایعهها زیاد بود. برخی کارشناسها با اشاره به سن عامل جنایت، اعدام را مجازات مناسبی برایش نمیدانستند. اما سرانجام قضات با توجه به نظریه کارشناسان پزشکی قانونی مبنی برتأیید رشد عقلی قاتل در زمان ارتکاب جرم، حکم اعدام او رابا توجه به درخواست اولیای دم صادر کردند. این حکم به تأیید رسید و در حالی که مدتی قبل وپس ازکش وقوسهای فراوان درآستانه اجرا بود، در آخرین لحظات به تعویق افتاد. خانواده «امیرحسین» که خود را در این جنایت مقصر میدانند امید دوبارهای به دست آورده بودند تا شاید اتفاقی بیفتد و خانواده ستایش از خون دخترشان بگذرند. اما تمامی تلاشهای آنها و بسیاری دیگر بینتیجه ماند و سحرگاه امروز عامل قتل دختربچه افغان برای اجرای حکم اعدام پای چوبه دار رفت.
بیشتر بخوانید: ناگفته های امیرحسین قاتل ستایش .
روایت قاتل ستایش از ماجرای قتل
امیرحسین در جلسه بازپرسی، روز حادثه را اینگونه توضیح داد: «ستایش همیشه برای بازی با تبلت خواهرزادهام به خانه ما میآمد. آن روز هم او برای بازی با خواهرزادهام آمد. وقتی خواهر و خواهرزادهام رفتند او هم رفت اما چون فکر میکرد آنها برگشتند او هم برگشت. من مشروب خورده بودم و سیاه مست بودم. وقتی دیدم او در خانه تنها است به سراغش رفتم و با وجود تقلای او، ستایش را به اجبار مورد آزار و اذیت قرار دادم.» این متهم که خردادماه 17 ساله میشود افزود: «من ابتدا قصد کشتن ستایش را نداشتم اما وقتی مادرش دم خانه آمد و صدایش کرد چون نمیتوانستم ستایش را ساکت کنم او را به طبقه بالا برده و با روسری خفهاش کردم. سپس جسد را داخل یک جعبه بزرگ باند قرار دادم و با اسیدی که قبلاً تهیه کرده بودم قصد از بین بردن جسد را داشتم که موفق به این کار نشدم. من حتی به دوستم هم زنگ زدم و او هم گفت اسید روی جسد بریزم اما چون نتوانستم جسد را از بین ببرم از خانه خارجش کردم.» امیرحسین که سن کمی دارد در اعترافات تکاندهندهاش از رابطههای غیراخلاقی پرده برداشت و گفت: «من دوست دختر داشتم و چندی پیش نیز زنی صیغه کرده بودم و با آنها ارتباط داشتم.»
بیشتر بخوانید: واکنش بازیگر زن به اعدام قاتل ستایش .
پدر قاتل ستایش چه می گوید؟
پدر «امیرحسین» که تا آخرین لحظات نیز امید خود را برای نجات تک پسرش از دست نداده بود در حالی که اشک می ریخت و خود و خانوادهاش را ملامت میکرد، گفت: «می دانم پسرم مستحق اعدام است اما امیدوارم خانواده ستایش او را به خاطر خدا ببخشند. روز سهشنبه قبل از اینکه او را به انفرادی ببرند پسرم را به خدا سپردم و خداحافظیهایم را کردم.
اما هیچوقت بهخاطر اینکه پسرم را به حال خودش رها کردم خودم را نمیبخشم. فکر میکردم با این کارها به او محبت میکنم چون او تنها پسرم بود اما نمیدانستم در تنهاییاش وکم توجهی ونظارت نکردن ما شیطان مسیرزندگی او و ما را تغییرمی دهد.»
زندگی ناهنجار قاتل ستایش
دکتر ابراهیم اسلامی، قاضی عالیرتبه دادگاه کیفری استان تهران، دراین باره به «ایران» گفت: «جنایتهایی مانند پرونده قتل «ستایش» حاصل غفلت خانواده از تربیت و آموزش نوجوانان است. در این پرونده که قاتل و مقتول هر دو کم سن بودهاند، میبینیم که یک نوجوان در محیط خانه مورد غفلت قرار گرفته است. قاتل نوجوانی است که در بین چند دختر و در خانه پدری اما مستقل از خانواده زندگی کرده و در طبقه دوم خانه در اتاقی مجزا و با حمایتهای مالی و پشتیبانی خانواده دغدغهای جز خوشگذرانی نداشته است.»
قاضی اسلامی، برضرورت آموزش و آگاهی والدین برای برخورد با نوجوانان تأکید کرد وافزود:«اگرچه نهادهای آموزشی در این باره دخیل هستند اما یک نوجوان باید بیشترین وقتش را در کنار والدینش سپری کند. «امیرحسین» اما آنقدر در تنهایی خودش رها شده بود که بدون هیچ مراقبت و نظارتی فقط در فضای مجازی روزی دو تا سه فیلم مستهجن را دانلود و تماشا میکرد. حتی او به دور از چشم والدینش، با وجود سن کم، مشروبات الکلی و مواد مخدر مصرف میکرد. این پسر نوجوان حتی در 14 سالگی با زنی بزرگتر از خودش رابطه داشته که این عمق فاجعه اخلاقی را در رفتار این پسر نوجوان رها شده و بدون نظارت نشان میدهد. به عقیده من دستگاه قضایی گرچه در زمینه پیشگیری تلاش زیادی انجام میدهد اما باید پذیرفت تنها با مجازات حتی از نوع اعدام هم نمیتوان جلوی «امیرحسین»های بعدی را گرفت.بلکه باید از دیدگاه آموزشی و تربیتی و فرهنگی این موضوع را با توجه به سن حساس نوجوانها در جامعه مورد توجه جدی قرارداد.بی تردید تا وقتی کودکان و نوجوانان بدون کنترل خانوادهها، ماهواره میبینند ودراینترنت میچرخند ودرفضای مجازی حضوری بدون نظارت دارند و از طرفی به نیازهای عاطفی ومنطقی آنها پاسخ داده نمیشود انتظار چنین بزهکاریهایی هم دور از ذهن نیست.»
چرا ستایش قربانی شد؟
خانواده «ستایش» پس ازغم بزرگی که پسر همسایهشان درمحله «خیرآباد» ورامین بر دلشان گذاشت دیگر نتوانستند حضور درآن خانه را بدون دخترک شیرینزبانشان تحمل کنند. به همین خاطر به خانه جدیدی نقل مکان کردند. «ستایش» رفت اما یک سؤال همواره وجود دارد و آن اینکه چرا ستایش قربانی شد؟ آیا قانون نقص دارد یا خود ما هستیم که زمینه بروز چنین رخدادهای دهشتناکی را ایجاد کردهایم. «ستایش» قربانی شد شاید چون «امیرحسین» رها شده بود.اما ستایش تنها قربانی این سرزمین نیست.به همین خاطرباید به نگرانیها پاسخ داد.
اما این فقط جامعه نیست که مسئول این ماجرای سیاه و پروندههای مشابه است. چرا که باید بپذیریم همه زنجیروار نقش داریم. زنجیرهای که انتهایش احساس امنیت است. چیزی که این روزها بیشتر توجه میشود. پلیس و دستگاه قضایی انتهای این زنجیرهاند و مردم با آگاهی میتوانند امنیت حیات خود را ایجاد کنند.
خانواده ستایش قاتل را نمی بخشند
وکیل مدافع خانواده ستایش نیز گفت: خانواده ستایش قریشی با مراجعه به شعبه اجرای احکام از زمان اجرای حکم مطلع شدند. پدر «ستایش» بر اجرای این حکم اصرارداشت و تا روزچهارشنبه هم تصمیمی برای بخشش قاتل نداشت.
متهم این پرونده سال گذشته در شعبه هفتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی خازنی به اتهام قتل عمد به قصاص نفس و به خاطر تجاوز به عنف به یک بار اعدام و در مورد اتهام جنایت بر میت به 74 ضربه شلاق محکوم شد. این رأی از سوی شعبه 32 دیوان عالی تأیید شد و در مرحله اجرا قرار گرفت.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است