البته او گفت كه 30ميليون را بايدبه دوستش كه در دادگاه است بدهد بدهم و خودش از من دستمزدي نميگيرد. من 6 ميليون تومان به او دادم و قرار شد بقيه پول را در چند نوبت به او پرداخت كنم. پس از اين او امروز و فردا ميكرد و اصرار داشت مابقي پول را هم به او بدهم تا زمينه آزادي برادرم زودتر فراهم شود. كم كم به او مشكوك شده بودم كه ناگهان اميد ناپديد شد و ديگر از او خبري پيدا نكردم.
طرح شكايتهاي مشابه
در حالي كه مأموران تحقيقات گستردهاي را براي شناسايي مرد كلاهبردار آغاز كرده بودند با چندين شكايت مشابه ديگر هم روبهرو شدند كه همگي حكايت از اين داشت پسر جوان به شيوههاي مختلف بعد از آشنايي با زنان و دختران در تلگرام و شبكههاي اجتماعي ديگر از شهروندان كلاهبرداري ميليوني كرده است. يكي از شاكيان كه دختر جواني بود، گفت: مدتي قبل در فيسبوك با مرد جواني به نام اميد آشنا شدم. او خودش را مهندس و مدير يك شركت بازرگاني معرفي كرد. چند روزي از آشنايي ما نگذشته بود كه به من ابراز علاقه كرد و پيشنهاد ازدواج داد تا اينكه روزي مرا براي شام به رستوراني دعوت كرد. وقتي داخل خيابان او را ديدم پيشنهاد داد ابتدا براي حرف زدن به داخل پاركي برويم و من هم قبول كردم. وقتي سوار تاكسي شديم او آب ميوهاي به من تعارف كرد و من هم خوردم. ساعتي بعد داخل پارك احساس سرگيجه شديدي به من دست داد كه اميد مرا به نزديكي خانهمان رساند و از من خداحافظي كرد. وقتي حالم بهتر شد ديدم انگشتر و ساعت 34ميليون تومانيام داخل دستم نيست.بلافاصله با اميد تماس گرفتم و او مدعي شد، كه حالم بد بوده و ساعت و انگشتر را از دستم بيرون آورده و الان هم به صورت امانت پيش او است. چند روز بعد او ساعت و انگشتر را براي من پس فرستاد، اما بعداً متوجه شدم ساعت و انگشتر تقلبي است و او ساعت و انگشتر گرانقيمتم را سرقت كرده است.
اخاذي از مادر و دختر جوان
يكي ديگر از شاكيان گفت: چند ماه قبل با مرد جواني در اينستاگرام آشنا شدم. او خودش را فرد با نفوذي به من معرفي كرد و مدعي شد شركت بزرگي دارد. مدتي از آشنايي ما گذشت و او به خانه ما رفت آمد ميكرد. در اين مدت او به صورت پنهاني به عكسها و فيلمهاي خصوصي من و دخترم دسترسي پيدا كرده و از همه آنها كپي گرفته بود. پس از اين او هميشه از من و دخترم به بهانههاي مختلف اخاذي ميكرد.
كلاهبرداري از صرافي
در حالي كه تحقيقات براي دستگيري متهم ادامه داشت مأموران در بررسيها بعدي دريافتند مرد كلاهبردار در سال93 از صرافي مبلغ 22هزار و 500 دلار كلاهبرداري كرده است. بررسيها نشان داد متهم با اجاره كردن چند ساعتي آپارتماني در شمال تهران با صرافي تماس گرفته و مقداري دلار سفارش داده است. مرد صراف هم دلارها را با پيكي به آدرس داده شده ميفرستد كه در ادامه متهم وي را داخل خانه جا ميگذارد و با دلارها فرار ميكند. صاحب آپارتمان در شرح ماجرا گفت: ساعتي قبل مردي از طرف يكي ازبنگاههاي املاك با من تماس گرفت و خواست كه آپارتمان من را براي چند ساعت در قبال 400هزار تومان اجاره كند. او گفت كه مهماني از امريكا دارد كه ميخواهد با او قرارداد تجاري ببندد و نميخواهد به هتل برود. من هم اعتماد كردم و كليد آپارتمان را به او دادم تا اينكه فهميدم آن مرد شياد و كلاهبردار بوده است.
كلاهبرداري 820 ميليوني از دو شاكي
مأموران همچنين در سال 93 با دو شكايت ديگر مواجه شدند كه مشخص شد متهم با فروش خودروی سرقتي لندكروز مدل بالايي به دومرد پولدار مبلغ 820ميليون تومان كلاهبرداري كرده است.
در حالي كه هر روز به تعداد شاكيان مرد كلاهبردار اضافه ميشد مأموران دريافتند متهم از سوي يكي از شاكيان شناسايي و دستگير شده است.
چند روز قبل متهم در بازجوييها به جرم خود اقرار كرد. متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است