آفتاب

بی تخم تو می‌شویم بیمار!

بی تخم تو می‌شویم بیمار!

وقعی تو بنه به بینوایان/ بر ما نظری بکن تو سالار/ تخم تو طلای صد عیار است/ هستی همه اعتبار بازار...

 

به بهانه گران شدن تخم مرغ


ای مرغ عزیز لطف فرما
از این همه ظلم دست بردار
دوری مکن آنچنان که بی شک
بی تخم تو می‌شویم بیمار

با یاد گذشته های شیرین
یک بار دگر تو تخم بگذار
این خیل عظیم عاشقان را
در حسرت تخم خویش مگذار
ای قوَّت ِ جان خسته ما
ای روشنی تمام ابصار
جانم به فدای زرده تو
ای چهره ماندگار ادوار

ما را به چه جرم می چزانی؟
از کی شده ای تو مردم آزار؟
با دانه درشتها نشینی
جاگیر شدی به صدر اخبار!
وقعی تو بنه به بینوایان
بر ما نظری بکن تو سالار!

تخم تو طلای صد عیار است
هستی همه اعتبار بازار
آن لحظه که تخم می گذاری
تکرار شود هزار و صد بار
زیبایی آن لحظه بعید است
گنجد به زبان وصف اشعار

تخم تو به دست ما نیاید
هستیم اگر چه ما خریدار
محروم شدیم از وجودت
از شدت فقر و فرط اِعسار
در عالم وهم، دستهامان
شاید برسد به تخم سرکار!

مجید مرسلی
6060

 

کد N1809140

وبگردی