به گزارش ایلنا، سخنرانان حاضر در جلسه، نازنین سهامیزاده (بازیگر و کارگردان تئاتر)، شهرام گیل آبادی (عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما و کارگردان تئاتر یک دقیقه و ۱۳ ثانیه) و نجمه گودرزی (پژوهشگر جنسیت و هنر) بودند که هرکدام از زاویهای به مبحث مورد نظر یعنی نوع بازنمایی جنسیت در عرصه نمایش، تئاتر تعاملی، تئاتر اجتماعی و مستند پرداختند.
آگاهی جنسیتی در تولید متن و محتوای بیشتر آثار نمایشی، مشاهده نمیشود
سخنران اول پنل، نجمه گودرزی محقق جنسیت و هنر، بحث خود را اینگونه آغاز کرد: این روزها اجتماعی شدن اجتناب ناپذیر شده است. از تلفن همراه که روزی وسیلهای ارتباطی سادهای بود تا فضای عجیب و غریب مجازی اجتماعی که دنیای خبرها و ویدیوها را دگرگون ساخته است، از این رو عرصه نمایش هم دستخوش این دگرگونیها بوده است «.
گودرزی ادامه داد: همانطور که بقیه هنرها این تغییرات را در خود جای دادهاند، تئاتر اجتماعی هم مقوله جدیدی برای بیان مسایل اجتماعی است. ابزاری که هم روشنفکرانه و عمیق است و هم اجتماعی شدنش به جذب مخاطبان بیشتری کمک میکند. ژانر اجتماعی تئاتر، نگاهی جامعهشناختی به مسایل دارد. به میان مردم میرود، درد آنها را میبیند و میشنود و روشنگری میکند، دغدغه ایجاد میکند و خوشبختانه این دغدغه جمعی است، در واقع درد مشترک اجتماعی است که همه به نوعی مسئول آن هستیم. این مسئولیت اجتماعی، منجر به آگاهی سازی و رهایی بخشی میشود و مگر نه اینکه کل مجموعه علوم انسانی و هنر بدنبال این هدف غایی انسانی هستند؟
او خاطرنشان کرد: بین رشتهای بودن از مزایای جدید علم است. اینکه رشتههای مختلف به کمک هم بیاید و در راه تکامل قدم بگذارند، اتفاق مبارکی است به شرط آنکه درست اتفاق بیفتد نه اینکه برساخت مجددی باشند بر همهٔ مشکلات پیشتر. حتی گاهی تصور میشود گروههای که قدرت و ابزار بیشتری دارند بواسطهٔ نفوذ و ارتباطات، مسائل را به نفع خود بازتولید میکنند. و از گروههای در حاشیه، دیده نشده و آسیب دیده برای تثبیت موقعیت موجود استفاده میکنند.
گودرزی یادآور شد: بیشتر تئاترهای که اخیرا به روی صحنه رفتهاند، در خوشبینانهترین حالت بازتابی از وضعیت اجتماعی بودهاند و رویکرد بازنمایی اصلاحی و تقویتی در آنها کمتر مشاهده شده است. بازنماییهایی که صورت گرفته به نوعی نرمتر کلیشهها را تقویت کرده است. به طور مشخص در حوزه جنسیت، آگاهی جنیستی در تولید متن و محتوا در بیشتر آثار وجود نداشته است و بازتاب مسایل اجتماعی به صورت سطحی بوده است. ردپای تحقیق و پژوهش در تئاتر اجتماعی بسیار کمرنگ و غیر متخصصانه است و آن هدفی را که از این ژانر، مد نظر است تامین نمیکند. در واقع نگاهی صرفا هنری و فانتزی و دراماتیک برای خلق یک نمایش اجتماعی کافی نیست.
او تصریح کرد: تئاتر اجتماعی نو پا و هنوز در حال آزمون و خطاست و با همهٔ نقاط ضعف و قدرتی که دارد ابزاری موثر و جذاب است که با کمکهای جامعهشناسان و پژوهش گران عرصه هنر آینده روشنی خواهد داشت. در این میان موضوع زنان و جنسیت هم برجسته و مهم است. همه افرادی که دغدغه آگاهی بخشی دارند، به سراغ قشرهایی از جامعه میروند که طرد شده و یا کمتر مطرح شدهاند. مضامین مرتبط با حوزه زنان وجنسیت هم از این دست هستند. مشکلاتی که شاید در نظر ساده و قدیمی باشند، اما پرداختن به آنها با ارزش است. حقوقی که میتوانند با بازنمایی درست، مطرح شده و ایجاد پرسش کنند. عمقی از مسایلی که در گذر زمان راه حل شدن را طی نکردهاند.
این پژوهشگر حوزه جنسیت و هنر، درپایان اینگونه اظهار داشت که: خوشبختانه هنرمندان و اندیشمندان، این نقاط درد را، مرکز توجه خود قرار دادهاند و با سیل مخاطبان هم مواجه شدهاند. نمایشهایی با این مضامین به ویژه در حوزه زنان، گاهی رکورد فروش بلیت را میشکنند و با این هجمهٔ درد همذات پنداری میکنند. این خبرخوش نتیجه زحمات کسانی است که دغدغه مندند و به قول شاملوی بزرگ دشواری وظیفهٔ انسانی را پذیرفتهاند. حال که اقبال عمومی به عرصه هنرهای نمایشی بیشتر شده و تماشاخانههای خصوصی هم این امر را تسهیل کردهاند، وظیفه همه ما پژوهشگران این حوزه است که این فرصت ایجاد شده برای آگاهی سازی را مغتنم شماریم. همچننی گودرزی به محتوای تاتر یک دقیقه و ۱۳ ثانیه نقد کرد و به نظر او این محتوا فقط بازنمایی از زنان خاصی بود که مشکلات آنها فقط بازنمایی شده بود و عمق آگاهی بخشی نداشت.
دغدغه من در ساخت این نمایش انسانی بود
سخنران دوم این جلسه، شهرام گیل آبادی، کارگردان نمایش یک دقیقه و ۱۳ ثانیه بود. این تئاتر با محوریت آسیبهای اجتماعی و بازنمایی روزمره زندگی زنان از اقشار آسیب پذیر اجتماعی بود که بخشهایی از آن در ابتدای سخنان او نمایش داد شد.
گیل آبادی سخنان خود را اینگونه آغاز کرد که: شاید ذهنیتی از تعریف تئاتر داشته باشیم. اما کلا ما در هنر دنیا از فصل بازنمایی عبور کردیم و بجای دیگر رسیدیم. بیشک سوشال مارکتینگ هم ما را راهنمایی میکند. مثلا هنوز هم شاید جالب باشد که تلویزیون هنوز هم ۶۸درصد مخاطب جدی دارد و انچه پژوهش نیاز دارد فهم چنین موضوعاتی است. برخی اتفاقات و نمایش آنها، حتما نیاز به آمار دارند و در همین جامعه ایرانی هم ما هنوز درگیر جلب مخاطب عام هستیم. چراکه مطابق آمارها تئاتر سه درصد جامعه را جذب میکند و تئاتر هنوز هم همه گیر نیست، چیزی نیست که پرمخاطب باشد. این تئاتر نیاز اجتماعی را براورده میکند و با دغدغههای متعدد مواجه است.
کارگردان تئاتر خاطرنشان کرد: وقتی تئاتر فضا و تئاتر اجتماعی را میپذیریم، پس پذیرفتهایم که از بخشی از اطلاعات مخاطب هم کمک بگیریم. در حقیقت در شیوه تئاتر تعاملی مخاطب گنجینه ارزشمندی است که بخشی از اگاهیها با آن به اشتراک گذاشته شده و تماشاگر فعال میشود. در نظر سنجی درباره تئاتر یک دقیقه و ۱۳ ثانیه، به نتایجی جذاب رسیدیم که یک مرکز پژوهشی انجام داد. تمام شرایط و حواشی و حتی خصوصیات اخلاقی کارگردان، خود میتوانند منجر به شکل گیری اثر هنری خاصی شوند. پس صاحب اثر از بخشی از وجود خود برای خلق اثر کمک میگیرد. اما در کنار آن نظرات متفاوت هم میتوان کمک گرفت د خلق اثر، اما این روایت سازنده و خالق اثر است در نهایت و روایت او است، نه دیگری!
گیل آبادی ادامه داد: زمانی در نقد مدرن عبور از فضای نقد جاری ما را رسانید به تولید معنای نشانگر، مثلا اینکه یک رمان و روایت به زبان زنانه است. اما امروزه ما وارد فلسفه شبکهای شدهایم. نگاه من در تئاتر به یقین انسانی است و خط کشی جنسیتی را چندان قبول ندارم. سه محله مورد بررسی بود که متوجه شدیم آمار زنان کارتن خواب در حال افزایش است. در یکسال چهاربرابر زنان کارتن خواب اضافه شدند، به همن دلیل زنان انتخاب شدند و حساسیت جنسیتی در انتخاب کاراکترهای زن یک دقیقه و ۱۶ ثانیه که همه زن بودهاند، نبوده است. پس اگر مردان بیشتر بودند به آنها پرداخته میشد. بازنمایی در تئاتر یک تکنیک است. اساس این تئاتر اینتراکتیو فرانمایی بوده و من هم ادعای کالبد شکافی اجتماعی ندارم چراکه کارکرد این فرانمایی دنبال حرکت ذهنی ایجاد کردن در مخاطب است.
در نظر سنجی درباره این نمایش، مطابق یافتهها این نتیجه حاصل شد که ذهن اکثریت تماشاگران درگیر موضوع شده است. بعد از دیدن نمایش هم بسیاری معتقد بودند که بیشتر با پدیده کارتن خوابی، مشکلات زندگی زنان و مشارکت اجتماعی آشنا شدند. اما به هرحال من دغدغه جنسیت در پرسوناژهایم نداشتم. بلکه اگر لازم بود براساس اهمیت موضوع کارتون خوابی اقشار مختلف، از کاراکترهای مرد انتخاب میکردم.
در پایان این پژوهشگر و کارگردان تئاتر اینگونه اظهار داشت که: به هرحال گرچه جامعهشناسان کمتر تا به الان ورود کردهاند، اما امیدواریم که حضور آنها و همکاریها پر رنگتر شود.
تئاتر مستند اجتماعی یکی از بهترین ابزار برای بیان معضلات زنان است
سخنران آخر این نشست، نازنین سهامیزاده، بازیگر و کارگردان تئاتر بود. سهامیزاده مبحث خود را با تاکید بر ژانر تئاتر مستند، اینگونه آغاز کرد که: تئاتر اجتماعی نزدیکترین نوع تئاتر به مردم و مخاطبان اصلی تئاتر است ولازمهٔ زمان امروز است تئاتری که مخاطب به آن نیاز دارد. تئاتر یک رسانه زنده است و میتواند با جسارت دردها و معضلات اجتماعی و ابعاد تاریک آنها را بیان میکند و به همین دلیل تاثیرگذاری بیشتری دارد و میتواند نقش مهمی در آگاه سازی مردم جامعه داشته باشد. وظیفه هنرمند به تصویر کشیدن زوایای کور و مبهم مشکلات اجتماع است و باید سوالات سختی که دیگران ترجیح میدهند مطرح نشده باقی بمانند را مطرح کرده و دغدغهها را اجتماعی کند. همزمان با وارونه جلوه دادن برخی حقایق که منجر به سقوط میزان صداقت در حوزه عمومی شده، بطور همزمان تئاتر مستند رونق بسیاری پیدا کرده که این مسئله تصادفی نیست. تئاتر مستند ذاتا تئاتر اعتراض، فریاد و یا حتی انقلاب است.
زاده خاطرنشان کرد: تئاتر مستند به ارائه همان چیزی میپردازد که روزنامه نگاری موفق به ارائه آن نشده و در این زمان به آن احتیاج فراوان است. ذات تئاتر مستند بازنمایی یک مساله است. ما سعی میکنیم به حقیقت نزدیک شویم اما هیچگاه به حقیقت مطلق نمیرسیم. بلکه واقعیت را با میل و منظور رسیدن به حقیقت مطالعه میکنیم. حقیقت منشوری است که ما هیچگاه نمیتوانیم از آن زاویهای که در آن نشستهایم، به تمام زوایای آن اشراف داشته باشیم. پس دائما جای نگاهمان را باید تغییر دهیم تا به زوایای بیشتری اشراف پیدا کنیم.
به باور سهامیزاده، این مسئله درباره موضوعات مرتبط با زنان نیز صادق است. چراکه در تئاتر اجتماعی و مستند امروز، میبینیم که بصورت آشکارتری به موضوعات اجتماعی و معضلات پرداخته میشود. آسیبها و مسائلی که شاید تا چندسال قبل اجازه بازنمایی آنها نبود، در ژانر مستند میتوانند به تصویر کشیده شوند و در این زمینه جای فعالیتهای گستردهای با محوریت زنان وجود دارد. از طرفی او معتقد است که وقتی بطور مشخص در تئاتر زنانه، نگاه جنسیتی از جانب نمایش سازان نباشد، در واقع کارشان را درست انجام ندادهاند.
سهامیزاده به نقد از سخنان شهرام گیل ابادی درباره تاکید او بر فراجنسیتی بودن آثارش هم پرداخت و گفت: در حقیقت با مثال زدن از تئاترهایی مثل شلتر و... که به زنان کارتن خواب پرداختهاند و البته بطور مشخص به زنان که تحت تبعیض مضاعف جنسیتی هستند، به این مسئله که لازم است در تئاتر اجتماعی نگاه جنسیتی داشت و البته زنان را جداگانه مورد توجه در بازنمایی و فرانمایی قرار داد پرداخت.
همچنین سهامیزاده گفت: زن بودن و زنانگی کردن درجامعه من دشوار است. زنی فعال بودن دشوار است. زنی فعال بودن دشواری وظیفه است. به عنوان یک زن مشکلات جنسیتیام را هر روز در جامعه لمس میکنم و زنانی را میبینم که با چه مشکلات جنسیتی روزگار میگذرانند بدون آنکه صدایشان به جایی برسد. صحنه، موقعیتی است که میتوانم آن در اختیار هم جنسانم قرار دهم تا حرفهایشان را بزنند. به صدایشان قدرت دهم تا گم نشود در اینجامعه جنسیت زده و برای منی که حوزه فعالیتم تئاتر مستند اجتماعی است به گمانم یکی از بهترین ابزار را برای بیان این دشواریها در اختیار دارم.
او ادامه داد: البته که در حوزه مشکلات زنان در جامعه به طرق مختلف توسط کارشناسان تاکنون کم صحبت نشده اما به عقیدهٔ من اگر بخواهیم از هر معضلی درک صحیحی داشته باشیم نباید تنها به کسانی اکتفا کنیم که درباره ان موضوع نظری کارشناسانه دارند. بلکه باید به سراغ کسانی رفت که تجربه مرتبط با آن مشکل را دارند. افرادی که با مشکلاتی درگیرند اما رسانهای برای بیان آن ندارند. تئاتر مستند اجتماعی به عقیده من یک رسانه دموکراتیک است و این قدرت را دارد که صدای این افراد را فریاد کنند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است