آفتاب
گزارش ایلنا از کرمانشاه در روز سوم زلزله:

ترافیک کمک‌های مردمی در جاده‌های کرمانشاه/امدادرسانی به روستاهای نقاط مرزی پس از سه روز

ترافیک کمک‌های مردمی در جاده‌های کرمانشاه/امدادرسانی به روستاهای نقاط مرزی پس از سه روز

ضعف کمک رسانی در ازگله به اندازه‌ای مشهود است که بخشدار و شهردار آن نیز همصدا با مردم بر این مساله تاکید دارند، زلزله‌زدگان همچنان در زمینه‌های مختلف دچار مشکلات جدی هستند و از طرفی نمی‌دانند، دقیقا قرار است تا چه زمانی درخیابان و پارک شب را به روز برسانند، یکی از زلزله‌زدگان می‌گوید:"هیچ وقت تا این اندازه از زمستون بدم نیومد از اینکه زمستون بیاد از اینکه زمستون امسال هیچ سقفی نداریم؛ ما امید هم نداریم."

به گزارش خبرنگار اعزامی ایلنا به مناطق زلزله‌زده، جاده پرپیچ و خم است و آفتاب سوزنده؛ درست بر عکس سرمای استخوان‌سوز شب گذشته، اما از همه مهمتر صف ماشین‌هایی است که در اندازه‌های کوچک و بزرگ در انتظار باز شدن جاده هستند. ناگهان مردی فریاد می‌زند:"جاده بسته نیست این ترافیک کمک‌های مردمی از همه نقاط کشور است."

سه روز از حادثه زلزله غرب کشور می‌گذرد آمارهایی که از جانب مردم در خصوص تعداد کشته شدگان، جان باختگان اعلام می‌شود با آمارهای رسمی متفاوت است، شاید به همین خاطر است که تا یک خبرنگار می‌بینند سریع می‌گویند، چرا دروغ منتشر می‌کنید.

طبق آخرین بررسی‌های صورت گرفته شهری که بیشترین آسیب را از حادثه زلزله متحمل شده سرپل ذهاب و ازگله است، اما بیشتر از آن باید به روستاهای این دو شهرستان اشاره کرد که بدون اغراق با خاک یکسان شد و تا 48 ساعت پس از حادثه هیچ امدادرسانی به آنها صورت نگرفت، در صورتی که طبق گفته مردم سبک بودن مصالح ساختمانی در روستاها امکان زنده ماندن افراد را در صورت امدادرسانی به موقع افزایش می‌داد.

مردم روستاهای دشت ذهاب و توابع ازگله به تنهایی با دست‌های خود آوارها را کنار زدند، اجساد را بیرون کشیدند و عزیزان خود را دفن کردند، و در این بین زلزله‌زدگانی بودند که اعضای خانواده خود را که زیر آوار گرفتار شده و هنوز زنده بودند؛ از زیر آوارها بیرون کشیدند، اما به دلیل نبود امکانات پزشکی و نرسیدن امداد جانباختند و آنها را به خاک سپردند.

روستاهای توابع ازگله سه روز در انتظار امداد

جاده باریک و پرپیچ و خمی که به ازگله منتهی می‌شود، مملو از ماشین‌هایی است که پارچه کمک‌های مردمی روی آنها نصب شده است، اما آنچه که بیشتر از هر چیزی جلب توجه می‌کند، کلمه تسلیت است که در ابعاد بزرگ، درست جلوی ماشین‌ها نصب شده است. با همه اینها نمی‌توان از تعداد ماشین‌های کمک‌های مردمی غافل شد به طوری که صفی طولانی از مهر نقاط مختلف کشور را می‌توان در یک لحظه و در یک نقطه از کشور مشاهده کرد و به همین خاطر است که یکی از مردم روستاهای آسیب‌دیده قبل از اینکه از تعداد فوت‌شدگان خانواده خود بگوید از رسانه‌ها درخواست می‌کند که پیام تشکر آنها را به مردم برسانند. جمله‌ای  به دفعات در مناطق زلزله زده شنیده می‌شود؛"اگر مردم نبودن چه بلایی سرمون میومد؟"

تعدادی از روستاهای نزدیک به سرپل ذهاب تا نیمه شب گذشته هیچ کمکی از سازمان‌ها و یا ارگان‌ها دریافت نکرده بودند؛ اما در ساعات پایینی شب گذشته این روستاها به چادر مجهز شدند؛ روستاهای توابع ازگله سه روز پس از حادثه شانس این را دارد که نیروهای امدادی سراغشان را بگیرد؛ این یعنی ساکنان این منطقه حتی یک چادر برای فرار از سرمای سخت شب نداشتند.

در ساعات اولیه وقوع زلزله کمک‌های مردمی به ویژه از سنندج به این مناطق ارسال شد، اما در این منطقه خبری از امدارسانی و آواربرداری‌های اصولی نبود.

امام عباس اولیا یکی از روستاهای توابع ازگله است که صبح امروز شانس حضور امدادگران را داشته است، اما به گفته مردم کمک‌های مردمی از ظهر دیروز به این روستا ارسال شده است.

در میان هیاهوی زنانی از روستا که داغ عزیزی را بر دوش دارند، پسرکی حدود هشت ساله با یک گاز پیک‌نیک کوچک در دست سریع به سمت یکی از چادرهایی که ساعتی پیش نصب شده است، قدم برمی‌دارد. خواهر کوچک پسرک درست کنار خاکستر آتش شب گذشته در حال بازی است. پسرک لحظه‌ای در کنار خواهرش به خاکسترها نگاه می‌کند و بدون هیچ مقدمه‌ای می‌گوید:"خواهرم خیلی ترسیده بود." بعد به سمت مادرش می‌رود و بسته‌های کمکی را در چادر جای می‌دهد.

سه روز از حادثه گذشته است و چادرها تازه به دست اهالی روستای امام عباس اولیا رسیده است روستایی که صددرصد با خاک یکسان شده است.

یکی از اهالی روستا می گوید: "سالها طول کشید تا این خونه رو بسازیم؛ اما حالا با خاک یکسان شده، امید داشتیم که زودتر به کمک ما بیان؛ اما انگار فراموش شده بودیم. اگر مردم نبودن چه اتفاقی می‌افتاد؟"

مرد به کامیون‌هایی اشاره می‌کند که برای کمک آمده‌اند با پلاک سنندج؛ پلاکی که در طول جاده نیز به دفعات مشاهده می‌شود. یک زن همینطور که بسته‌های آب را جا به جا می‌کند، می‌گوید: "اگر نیروهای امدادی زودتر رسیده بودن، شاید اصلا این روستا کشته هم نداشت. به مردم بگید؛ وسایل گرم‌کننده بفرستن، ما می‌تونیم غذا نخوریم، اما نمی‌تونیم تو این سرما دووم بیاریم، هرچی میگذره سردتر میشه ما هم دووم بیاریم، بچه‌هامون نمی‌تونن تحمل کنن."

ضعف کمک رسانی در ازگله به اندازه‌ای مشهود است که بخشدار و شهردار آن نیز همصدا با مردم بر این مساله تاکید دارند، زلزله‌زدگان همچنان در زمینه‌های مختلف دچار مشکلات جدی هستند و از طرفی نمی‌دانند، دقیقا قرار است تا چه زمانی درخیابان و پارک شب را به روز برسانند، یکی از زلزله‌زدگان می‌گوید:"هیچ وقت تا این اندازه از زمستون بدم نیومد از اینکه زمستون بیاد از اینکه زمستون امسال هیچ سقفی نداریم؛ ما امید هم نداریم."

مرد سر بر می‌گرداند تا گریه‌اش شکار دوربین نشود. یک پزشک داوطلب در همان لحظه تاکید می‌کند که در روزهای آینده مردم با مشکلی جدی‌تر از گرسنگی مواجه می شوند؛ سرما و بیماری‌های عفونی پس از زلزله.

گزارش و عکس: یاسمن خالقیان

کد N1792271

وبگردی