آفتاب

آخرین جلد از «قهرمانان المپ»چاپ شد/خون المپ در کتابفروشی ها جوشید

آخرین جلد از «قهرمانان المپ»چاپ شد/خون المپ در کتابفروشی ها جوشید

پنجمین جلد مجموعه «قهرمانان المپ» نوشته ریک ریوردان با عنوان «خون المپ» با ترجمه ثمین نبی پور منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «خون المپ» به عنوان پنجمین و آخرین جلد مجموعه «قهرمانان المپ» به قلم ریک ریوردان به تازگی با ترجمه ثمین نبی پور توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب، دویست و یکمین عنوان مجموعه «رمان نوجوان» است که این ناشر چاپ می کند.

عشق، شکست و فداکاری، ۳ عنصر اصلی داستان کتاب های «قهرمانان المپ» هستند. هفت دورگه، الهه انتقام جو و ارتشی از هیولاهای بی رحم و نامیرا شخصیت های اصلی این مجموعه هستند. پیش از کتاب پنجم، مجلدات اول تا چهارم این مجموعه با نام های «قهرمان گم شده»، «پسر نپتون»، «نشان آتنا» و «سرای هادس» چاپ شده اند.

ریوردان، داستان‌های قهرمانان المپ را ابتدا به عنوان قصه‌های پیش از خواب دخترش تعریف می‌کرد اما این مجموعه پس از چاپ، به یکی از آثار شناخته شده فانتزی قرن بیست و یکم تبدیل شد. این نویسنده پیش از شروع متن داستان کتاب پیش رو، نوشته است: تقدیم به خواننده های بی نظیرم. به خاطر عذرخواهی بابت آخرین غافلگیری کتاب قبل متاسفم. سعی می کنم در این کتاب خبری از آن پایان های نامشخص نباشد. خب راستش، شاید فقط یکی دوتا... آن هم چون دوست تان دارم.هفت دورگه به دعوت پاسخ خواهند داد. جهان با آتش یا توفان نابود می شود. عهدی که تا آخرین نفس حفظ خواهد شد. و دشمنانی که در کنار دروازه های مرگ کنار هم خواهند ایستاد.

در «خون المپ»، هیزل از بزرگ ترین گردهمایی اشباح خبیث خبر می دهد اما جیسون از هیچ چیز به اندازه سر و کله زدن با یک مشت شبح پلید دیگر بدش نمی آید. حالا که سرنوشت نبردشان در خطر است، خدمه کشتی آرگودو باید تصمیمی سرنوشت ساز بگیرند. اگر اشتباه کنند، شکست می خورند و همراه با این شکست تمام جهان به نابودی کشیده می شود. این رمان در ۵۸ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

غول آهسته جلو می آمد و به جیسون فرصت کافی می داد که به هیبتی زره پوش و عضلانی خیره شود که مثل یک ساختمان سه طبقه بلند بود و آرام آرام بر سرش سایه می افکند.

جیسون از سر راه نیزه جا خالی داد و با کمک شبح توفانی اش تندی جلو رفت و شمشیرش را در پای خزنده مانند غول فرو کرد. پولی بوتس نعره کشید و تلوتلو خورد. ایکور طلایی از زخم جاری شد.

جیسون فریاد برآورد: «کیم! تو واقعا همین رو می خواهی؟»

از قیافه الهه توفان ها معلوم بود حسابی حوصله اش سر رفته. از روی تنبلی دیسک فلزی اش را چرخاند: «قدرت بی پایان؟ چرا که نه؟»

جیسون پرسید: «قراره بهت خوش هم بگذره؟ اصلا گیریم تو کشتی ما رو در هم کوبیدی. همه خطوط ساحلی کره زمین رو هم نابود کردی. وقتی جیا تمدن های بشری رو از روی زمین محو کنه، دیگه کی باقی موی مونه که از تو بترسه؟ تو باز هم بی نام و نشان باقی می مونی.»

پولی بوتس رو به جیسون کرد: «تو مثل یک آفت هستی، پسر ژوپیتر. به زودی له خواهی شد.»

جیسون کوشید رعد و برق بیشتری احضار کند. هیچ اتفاقی نیفتاد. اگر یک بار دیگر با پدرش رو به رو می شد، دادخواست افزایش مجوز استفاده روزانه از آذرخش را تقدیمش می کرد.

این کتاب با ۵۶۰ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

کد N1780927

وبگردی