آفتاب
پاسخ سر دبیر خردنامه به حواشی برنامه ۱۸۰ درجه؛

از ناسیونالیزم وایرانشهری، فاشیزم زاده می شود/علمایی که شهید شدند

از ناسیونالیزم وایرانشهری، فاشیزم زاده می شود/علمایی که شهید شدند

نقطه طلایی بحث بنده با آقای زیباکلام که از نظرها مغفول ماند اشتراک هر دوی ما در این نقطه نظر بود که از ناسیونالیزم و ایرانشهری فاشیزم و نژادپرستی زاده می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر پاسخ جعفر حسن خانی سردبیر ماهنامه خردنامه همشهری به حواشی به وجود آمده پس از برنامه ۱۸۰ درجه این هفته شبکه افق است. برنامه این هفته ۱۸۰ درجه با موضوع از «هویت» تا «بحران هویت» بین دو استاد دانشگاه یعنی موسی نجفی و صادق زیباکلام پخش شد که پس از آن حواشی ای در شبکه های اجتماعی به همراه داشت.

متن این جوابیه را در ادامه می خوانید.

برنامه اخیر «۱۸۰ درجه» با موضوع «هویت یا بحران هویت» با حضور اساتید بزرگوار آقایان موسی نجفی و صادق زیباکلام برگزار شد و بنده هم افتخار همصحبتی ایشان را در این برنامه داشتم، این برنامه حواشی ای در بر داشت که به نظرم آمد در این باره نکاتی را بیان کنم.

۱. بنده به دلیل آنکه از کتاب «مقدمه ای بر انقلاب اسلامی» آقای صادق زیباکلام به خصوص بخش های ابتدایی آن آموختم خود را شاگرد ایشان می دانم لذا همواره بر حفظ احترام ایشان از سوی خود اصرار دارم. این متن نیز از این قاعده مستثنی نیست. ضمنا امید دارم استاد بزرگوار به همان ساحت پژوهشگری خود بازگردد و یک آکادمیسین بماند تا هر چیز دیگری.

۲. در طول برنامه ۱۸۰ درجه آقای زیباکلام بیانی داشته اند که تلویحا و حتی قدری تصریحا چنین برداشت می شد که حاصل سیستم آموزشی رژیم پهلوی شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بودند و حاصل سیستم آموزشی جمهوری اسلامی جوانان پورشه سوار. بنده در تعریض به این سخن مدعای مستدل را طرح کردم که در طول دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس منهای شهید بزرگوار نجات اللهی یک استاد شهید هم نداشته ایم بدان معنا که اساتید برآمده از رژیم شاه در همراستایی با کنش جمعی مردم ایران برای دفاع از خواسته ها و ارزش های خود در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس خون نداده اند. با ارائه این شاخص آماری قصد بر آن بود تا دانشگاهیان قبل و بعد انقلاب با هم مقایسه شوند. آن شاخص موید خروجی سیستم دانشگاهی رژیم پهلوی بود که طرح شد و اگر فرصت برنامه اجازه می داد شاخص خروجی سیستم دانشگاهی جمهوری اسلامی با طرح اسامی اساتید شهید بزگواری چون شهید مجید شهریاری و شهید مسعود علیمحمدی تکمیل می شد .

در طول گفت و گو با این تعریض بنده، آقای زیباکلام سخن خود را تصحیح کردند و بیان داشتند: «مقصود من این نبود که شهدای دانشجو نظیر گردان شهید سیدعلم الهدی تربیت یافته شاه بودند. مگر من دیوانه ام که بگویم شاه اینان را اسلام گرا کرده بود.»

۳. جناب استاد با رندی خاصی دوگانه مقایسه دانشگاهیان و اساتید برآمده از رژیم پهلوی با اساتید و دانشگاهیان برآمده از نظام مقدس جمهوری اسلامی را به دوگانه مقایسه اساتید دانشگاه و حوزه کشاندند و پرسش کردند که روحانیت آیا شهیدی در این راه داده است بنده منهای شهید نواب صفوی که خود استاد طرح کردند مقتضی جلسه به آیت الله آقانورالله نجفی برادر جد استاد مدعو جناب آقای موسی نجفی اشاره کردم که با رضا شاه وارد مناقشه نظامی شد و جلو او ایستاد و در نهایت به طرز مشکوکی به طور ناگهانی درگذشت. در ادامه این سخن بنده، استاد بزرگوار سخن خود را محدود کرده و پرسش داشته اند که از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا بهمن ۱۳۵۷ آیا مجتهد و استاد حوزه علمیه شهید داشتیم یا نه؟ این پرسش استاد در فضای شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده ای داشت که همین امر موجب شد دست به قلم برده و این متن را به نگارش در آورده و نام اساتید و مجتهدین شهید حوزه را به میان آورم تا در حق این شهدای بزرگوار از سوی بنده اجحاف نشده باشد.

در اینجا از دو استاد حوزه و آیت الله شهید می توانم نام ببرم که در زندان شاه در میانه سال های ۱۳۳۲ تا انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند اولی آیت الله شهید سید محمدرضا سعیدی و دیگری آیت الله شهید حسین غفاری. آیت الله سعیدی در ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ و آیت الله غفاری چهارم دی ماه ۱۳۵۳ در زندان رژیم پهلوی به شهادت رسیدند. در طول دوران دفاع مقدس هم قشر روحانیت به میزان جمعیت بیشترین شهید را  در میان دیگر اقشار کشور در دفاع از ارزشهای اسلامی که حاصلش صیانت از کشور هم بود تقدیم جمهوری اسلامی و مردم کرد. این در حالی است که همچنان تاکید می کنم در دانشگاه برآمده از رژیم پهلوی منهای شهید نجات اللهی درمیان اساتید در دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس شهیدی نداشته ایم.

۴. در بخشی از گفت و گوی بنده با استاد بنده ایشان را ارجاع دادم به کتاب مقدمه ای بر انقلاب اسلامی ایشان که تقریبا ۸ سال پیش از این خوانده بودم، آقای زیباکلام در این برنامه در پاسخ به ارجاع بنده مبتنی بر کتابی که نوشته اند بیان داشتند که «هفتاد ، هشتاد درصد زندانیان سیاسی در سال های منتهی به انقلاب دانشجویان بودند که حدودا نصفشان مارکسیست بودند گروه های نظیر چریک های فدایی خلق و ... و نصف دیگر طرفداران سازمان مجاهدین ، موتلفه ، فداییان اسلام و ... و آن بیست درصد باقی مانده بینشان روحانی بود، بازاری و نویسنده بود، معلمین و کارگران هم بودند ... » در پاسخ به این سخن استاد بنده بخشی از کتاب استاد را مورد اشاره قرار می دهم و چیزی جز آن نمی گویم چرا که همه پاسخ در همین ارجاع موجود است «اگر از نظر بافت اجتماعی، مخالفین رژیم را در دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ نوعا توده ای ها و ملی گرایان تشکیل می دادند، در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ این بافت دگرگون می شود. جمع زندانیان سیاسی توده ای ، نهضت آزادی و جبهه ملی از اواخر دهه ی ۱۳۴۰ تا دوران انقلاب به زحمت به به یکصد نفر می رسد. در حالی که در اوایل دهه ی ۱۳۴۰ ما اساسا زندانی سیاسی بجز ملیون و توده ای ها نداریم، در اواسط دهه ی ۱۳۵۰ درصد این نوع زندانیان سیاسی به کمتر از دو درصد کاهش می یابد. » (منبع: زیباکلام. صادق. مقدمه ای بر انقلاب اسلامی . ۱۳۸۷ . ص ۱۳۹ )

۵. نقطه طلایی بحث بنده با آقای زیباکلام که از نظرها مغفول ماند اشتراک هر دوی ما در این نقطه نظر بود که از ناسیونالیزم و ایرانشهری فاشیزم و نژادپرستی زاده می شود. وقتی بنده بعد از تایید سخن استاد که تاکید کردند از ایرانشهری فاشیزم زاده می شود ایشان را مورد پرسش قرار دادم که چرا موضعی در این باره نمی گیرید ایشان تصریح کردند که «کار بد، بد است . نژاد پرستی ، ناسیونالیزم و فاشیزم چه روشنفکر بیان کند تحت عنوان ایرانشهری چه تحت عنوان تشیع و بغض و کینه نسبت به اهل سنت و عرب طرح شود، چه توسط داعش طرح شود در برابر شیعیان، چه آقای ترامپ بیان کند نسبت به مسلمانان ، چه هیلتر انجام دهد نسبت به یهودیان بد است؛ نژادپرستی معیوب و پلید است و باید با آن مبارزه بکنیم. بنا بر این من هر کجا که بتوانم با آن ایرانشهری که گفتید مبارزه می کنم و جلو آن می ایستم. » این آن سخن جدی بود که در این بحث باید مورد توجه اندیشه ورزان ما قرار می گرفت که کمتر بدان توجه شد.

کد N1770669

وبگردی