به گزارش خبرنگار مهر، تکیهای به وسعت یک تاریخ، دالانی کوچک ابتدای گذری قدیمی در محلهای کهن آنهم در میانه شهر شاهرود اینجا تکیه بازار است، نامش نشان میدهد روزگاری اینجا رونقی داشته صدای کوبیدن چکش بر روی سندان، صدای خشخش مسگران، نوای اره خراطان، جیرجیر چرخ سفالگران و صدای شاطر نانوایی که با نوایی خاص صدا میزند «نوبت کیست؟» هنوز اینجا شنیده میشود از لابهلای آجرهای قدیمیاش.
عاشورا نامی به بلندای تاریخ
قدمتش را بیش از ۳۵۰ سال ذکر میکنند برخی روایات میگوید ۴۵۰ سال، اما هرچه هست تاریخش به بلندای عزاداری امام حسین(ع) در بین مردم شاهرود است نخستین گام که به داخل میگذاری یکباره فضای بزرگ روبرویت ظاهر میشود انگارنهانگار از دالانی سه متری گذشتهای بهیکباره دهانهای وسیع و دوار در دوطبقه که میاندارش ستونی بزرگ برای برپایی سقف پارچهای است و طبقه فوقانی اش مکانی برای تجمع بانوان در مقابلت ظاهر میشود.
تکیه بازار بوی تاریخ میدهد ... کافی است کمی دقت کنی. وقتی در میانه این بنای تاریخی دوار میایستی کافی است دور خود چرخی بزنی انگار مرکز دنیایی و تاریخ و روایتگرانش دورتادورت نشستهاند کسانی که طی این سه و نیمقرن آمدهاند و رفتهاند ... برخیشان نامی از خود بجای گذاشتهاند و برخی دیگر در عین بینامی به دیار باقی شتافتهاند اما آنچه مانده شکوه و عظمت تکیه است به بلندای نامش به بلندای قداستش که همه عشق به حسین(ع) در زیر سقفش جمع میشود.
گوشه سمت چپ راهپلهای باریک و قدیمی با آجرهای سفالی مربعی که این روزها دیگر نشانی از آنها نیست مفروش شده وقتی بر روی آن گام مینهی ناخودآگاه به یاد قدمهایی میافتی که پیش از تو در اینجا گرد راه بر پا کردهاند بزرگان، علما، فقها، شهدا، نامداران، مسئولان و خادمانی که امروز در بین ما نیستند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است