آفتاب

دادگاه بنیتا | جلسه دوم دادگاه بنیتا | متهم جدید پرونده بنیتا کیست؟ | رابطه متهم جدید با قاتل بنیتا

دادگاه بنیتا | جلسه دوم دادگاه بنیتا | متهم جدید پرونده بنیتا کیست؟ | رابطه متهم جدید با قاتل بنیتا

دادگاه بنیتا | جلسه دوم دادگاه بنیتا با حضور یک متهم جدید برگزار شد. متهم جدید پرونده قتل بنیتا، در جلسه دوم محاکمه عاملان قتل بنیتا به عنوان مطلع حاضر شد تا زوایای پنهان پرونده قتل بنیتا را روشن کند. او درباره ارتباط خود با قاتل بنیتا در روز حادثه گفت: «من مهدی را در قیامدشت پیاده کردم و رفتم... من ماشین را ندیدم بچه را هم ندیدم. روحم خبرندارد که این اتفاق افتاده است»

بیشتر بخوانید: جلسه اول دادگاه بنیتا .


بیشتر ببینید: فیلم دادگاه بنیتا .


متهم جدید پرونده قتل «بنیتا» به عنوان مطلع در دادگاه حضور یافت.
در دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده قتل بنیتا، قاضی محمدی کشکولی در خصوص بازداشت متهم جدید این پرونده گفت: احمد. د به‌عنوان یکی از افراد در صحنه سرقت به اتفاق ۲ همدستش در محل سرقت خودرو حضور داشته و به لحاظ اینکه همزمان با این افراد دستگیر نشده بود، تحقیقات تکمیل نشده و پرونده وی در مرحله رسیدگی در دادسرا است.
وی افزود: در این مرحله چون هنوز موارد دادسرایی و کیفرخواست صادر نشده است این فرد به‌عنوان مطلع در دادگاه حضور دارد.
متهم جدید این پرونده با اعلام قاصی محمدی کشکولی،به‌عنوان مطلع در جایگاه حضور یافت و به معرفی خود پرداخت و گفت: احمد. د مجرد، تحصیلات دیپلم، شغل راننده، سابقه مواد مخدر دارم، به اتهام نگهداری مصرف ۵ گرم شیشه به ۵ سال حبس در زندان محکوم شدم و به مواد مخدر اعتیاد ندارم.
وی در خصوص روز حادثه گفت: من با مهدی در زندان بودیم، زودتر از او آزاد شدم، او بعد از من آزاد شد. آن شب به من زنگ زد که من در خاوران بودم،‌ با هم در میدان آقا نور ساعت ۵ صبح قرار گذاشتیم.
متهم ردیف سوم این پرونده گفت: مهدی به من گفت که برای تهیه جنس پیش محمد برویم، در بین راه مهدی بهانه آورد که محمد جوابم را نمی‌دهد، ماشینم خراب نبود و هیچ احتیاجی به دزدی ندارم.
وی در ادامه دفاعیات خود اطهار داشت: مال سرقتی هم نمی‌خرم،‌ آن روز ساعت ۹ صبح روز حادثه به آرایشگاهی رفتم. هنگامی که از آرایشگاه خواستم خارج شوم مهدی با من تماس گرفت و پیشم آمد و از من تقاضای ۳ هزارتومان پول کرد که آن پول را به پیک موتوری داد. تا مسیری او را به خانه رساندم. در بین راه مهدی با محمد صحبت کرد، از مهدی پرسیدم چه شده است؟ گفت محمد ماشین روشن را دزدیده است. من بعد از آن اتفاق دیگر او را ندیدم و ۳۸ روز در کمپ بودم.
قاضی خطاب به متهم تذکر داد: حرف‌های شما با مهدی متناقض است.
متهم در پاسخ مدعی شد: من مهدی را در قیامدشت پیاده کردم و رفتم.
قاضی گفت: شما شنیدید که بچه را دزیده است چرا به بچه کمک نکردید.
متهم پاسخ داد: من ماشین را ندیدم بچه را هم ندیدم. روحم خبرندارد که این اتفاق افتاده است.
متهم مدعی شد که روز گذشته خود را به ماموران معرفی کرده است.
ادامه دارد....

کد N1764987

وبگردی