آفتاب

چرا روحانیت،دیگر آیت‎الله طالقانی و شهید مطهری ندارد؟/هاشم‎زاده هریسی: سیاست به معنی پمپاژ نفرت نیست

چرا روحانیت،دیگر آیت‎الله طالقانی و شهید مطهری ندارد؟/هاشم‎زاده هریسی: سیاست به معنی پمپاژ نفرت نیست

انتخاب نوشت: آیت الله هاشم هاشم زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه "روحانیت باید پدر باشد تا پیروز و همیشه ماندگار شود" گفت: وقتی روحانی مهربان باشد و به محرومان رسیدگی کند و دست مظلوم را بگیرد، همه او را پناهگاه می دانند؛ حالا از هر جناحی که می‌خواهد باشد.

آیت الله هاشم هاشم زاده هریسی، عضو مجلس خبرگان رهبری با آسیب شناسی درباره «روحانیت» در زمان حاضر گفت: اگر خودمان را نقد نکنیم نمی‌توانیم تکامل پیدا کنیم و خود را اصلاح کنیم.
اهم سخنان وي از اين قرار است:
*چرا جریان روحانیت، چهره هایی از جنس آیت الله طالقانی و آیت الله مطهری دیگر ارائه نکرده؟ در اوائل انقلاب و قبل از آن، روحانیونی داشتیم که چهره های علمی و مردمی بودند. چنین چهره هایی را جامعه و حوزه ها تربیت کرده و تحویل جامعه داده بود. چهره هایی از این دست الان هم حضور دارند و زنده هستند و خدمات ارائه می دهند. با این حال این سوال را می‌توان مطرح کرد که چرا این چهره ها در گذشته بیشتر نمایان بودند؟ در زمان گذشته، این چهره ها خود ساخته بودند و امروز این موضوع کمتر از قبل دیده می شود.
*در گذشته چهره هایی مانند آیت الله طالقانی که واقعا پدر بود و با پدری به انقلاب کمک کرد را داشتیم؛ یا امثال شهید مطهری و شهید بهشتی را داشتیم که از لحاظ علمی و فضیلت های اخلاقی نمونه بودند.
*اگر خوش بین مطلق باشیم و اعتقاد به نقدپذیری نداشته باشیم، سرمان به دیوار می خورد و آن وقت تازه به خودمان می آییم و دیگر پشیمانی سودی ندارد. در واقع، این مسیر به بن بست می خورد.
* قبلا فضای علمی، علمایی، اخلاقی و مردمی بود. روحانیت دغدغه مردم را داشتند و برعکس. روحانیت خود را برای مردم اماده می کرد و می‌خواست الگو باشد و نتیجه اش می‌شد اقای طالقانی. نه مدرک بود، نه مقام؛ فقط خودساختگی بود و آن نیروهایی که ظرفیت بالایی داشتند، همین‌طور خود ساخته می امدند و نتیجه اش شهید مطهری و بهشتی ها و ایت الله طالقانی ها می‌شد.
*اگر سیاست، سیاست بازی شود، در شان روحانیت نیست، اگر مشغول اینکارها شویم و حوزه ها را مشغول آن کنیم، وسائل اخلاقی و تربیتی و خودسازی اش از بین می رود و حوزه ها وارد معرکه گیری ها می‌شوند و روحانیت را مشغول می‌کنند. در نتیجه کم کم چهره های مردمی و اخلاقی کمتر می شود.
* اگر خودمان را نقد نکنیم نمی‌توانیم تکامل پیدا کنیم و خود را اصلاح و مشکلات را حل کنیم. آسیب شناسی موضوع خوبی است که خود روحانیت باید ان را آغاز کند. اگر خودمان نکنیم قطعا دیگران خواهند کرد. مخصوصا الان که فضای مجازی غوغا می‌کند و در اختیار ما نیست. اگر می‌خواهیم از بار فضای مجازی علیه روحانیت بکاهیم باید خودمان شروع به نقد و اسیب شناسی کنیم.
*نباید به نقدها راجع به روحانیت حساس باشیم. البته روحانی های مردمی و با اخلاق و متشرع و متدین و دلسوز زیاد داریم که کارهای خیر می‌کنند، اما اشتباهات و لرزش های زیادی وجود دارد که یکی از آنها صد مورد خوب از بین می‌برد.
*دانشجوها و اقشار مردم باید با روحانیت انس داشته باشند. امام می‌گفتند از روحانی نباید بترسند هر روحانی که‌ از از او می‌ترسند، دیگر آن «روحانیت» خود را از دست می‌دهد.
* اگر برخی از تریبون های مقدس با توپ و تشر با مردم سخن برانند و حرفی بزنند که عده ای فرار کنند و نارحت و دلشکسته شوند، آن وقت روحانیت خواهد شکست. روحانی نباید جناحی و گروه باز باشد. باید صدای محبت داشته باشد. سیاستی که به معنای اخلاق و جذب مردم باید سرلوحه باشد و لاغیر. سیاست این نیست که معرکه گیری کنیم و نفرت و خشونت پمپاژ کنیم. خصوصا از طریق تریبون های مقدس.
*امردم با هیاهو و توپ و تشر، سلمان و ابوذر نمی‌شوند بلکه بدتر می‌شوند. جذب مردم هم هنر می‌خواهد هم علم هم مهارت هم حلم و تحمل هم دلی به اندازه دریاها.

2727

کد N1764053

وبگردی