آفتاب
سفیر سابق ایران در افغانستان در گفت‌وگو با ایلنا بررسی کرد:

ابعاد مختلف عملیات‌های جدید طالبان در افغانستان/ چگونگی حل‌وفصل اختلافات توسط «اجلاس‌ بین‌الافغان»

ابعاد مختلف عملیات‌های جدید طالبان در افغانستان/ چگونگی حل‌وفصل اختلافات توسط «اجلاس‌ بین‌الافغان»

طالبان بر خلاف داعش و القاعده به دقت تحرکات افغانستان را رصد می‌کند و می‌تواند به راحتی در لایه‌های مختلف این کشور نفوذ کند.

«فداحسین مالکی» سفیر سابق ایران در افغانستان در تشریح فاز جدید عملیات‌های طالبان در افغانستان در گفت وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: عملیات‌های اخیر طالبان و عامل پیشرفت آنها در شرایط فعلی بر اساس دو فاکتور اصلی ارزیابی می‌شود: نخست، ضعف و سردرگمی نیروهای ناتو و نظامیان آمریکا در افغانستان، دوم، کاهش قدرت مرکزی در افغانستان که باعث شده داعش و طالبان بتوانند در لایه‌های مختلف افغانستان ورود پیدا کنند. چراکه عملیات‌های هوایی آمریکا و ناتو علیه طالبان نتوانسته اهدافی که طرح‌ریزی شده بود را محقق کند.   

وی ادامه داد: باید توجه داشته باشیم که داعش و سازمان تروریستی القاعده همانند طالبان نمی‌توانند در لایه‌های افغانستان نفوذ پیدا کنند و سناریوهای حود را عملی کنند اما بدون تردید طالبان بر اساس علقه‌ها و ریشه‌هایی که در بطن افغانستان دارد به دقت در حالرصد اوضاع است و می‌داند که دقیقاً چه زمانی باید دست به انجام عملیات بزند. به بیانی دیگر اشراف طالبان بر افغانستان موجب می‌شود که این جریان بتواند در این کشور فعالیت‌های خود را سازماندهی کرده و گفتمان خود را به هر نحوی که شده به دولت وحدت ملی و کل دنیا مخابره کنند.

مواضع سیاسی و اظهارات ترامپ در خصوص افغانستان که از زمان انتخابات تاکنون ادامه دارد، این مساله را نمایان می‌کند که آمریکای ترامپ در حوزه میدانی و سیاسی افغانستان تاکنون ناکارآمد جلوه کرده است و تمامی اظهارات وی تنها یک شعار ارزیابی می‌شود. این وضعیت موجب شده است طالبان تا حدی مدیریت افغانستان را به عهده بگیرد و نفوذ خود در حوزه میدانی را به صورت مشهود به تصویر بکشد و آمریکا تا حد زیادی به حاشیه برود.

این تحلیلگر مسائل شبه‌قاره با اشاره به برخی از ضعف‌هایی که از سوی دولت وحدت ولی افغانستان در بحث مبارزه با طالبان وجود دارد گفت: ناهماهنگی‌هایی که در دولت وحدت ملی افغانستان به وجود آمده است، باعث انسجام و بازسازی طالبان شده است. به گونه‌ای که بر خلاف تفسیر‌ها و تحلیل‌ها، پس از مرگ ملاعمر (رهبر اسبق طالب‌ها) طالبان فرصت خوبی برای بازسازی خود پیدا کرد و تا حد زیادی قوی‌تر شد. اگر از زاویه‌ای دیگر به تحولات سیاسی افغانستان نگاه کنیم به صورت رسمی می‌بینیم که صلح حکمتیار با دولت افغانستان هم نتوانست گره‌ای از اوضاع به هم‌ریخته افغانستان باز کند؛ تا جایی که حکمتیار چندی قبل ادعایی مبنی بر ریاست‌جمهوری افغانستان را مطرح کرد بود.

یکی از دلایلی که متاسفانه باعث شده تا وضعیت افغانستان تا به این حد دچار مشکل شود، عدم برگزاری اجلاس‌های سه جانبه و چهارجانبه، خصوصاً حضور پاکستان در آن این جلسات است. به صورتی که در حالت فعلی چندین سال است که این اجلاس‌ها تشکیل نشده است و امروزه به دلیل حضور روس‌ها در پرونده صلح افغانستان، بهترین فرصت برای شکل‌گیری اجماع جهانی و ملی که بتواند مشلات را حل و فصل کند وجود دارد و باید از آن استفاده کرد.

وی افزود: یکی از محورهایی که می‌توانست تا حد زیادی منازعات رخ داده در افغانستان را سر و سامان دهد، «اجلاس‌ بین‌الافغان» بود که متاسفانه این رویداد ملی هم چند سالی است که به ورطه تعطیلی کشیده شده است. در این اجلاس روساء و رهبران بسیاری از طیف‌های سیاسی، مذهبی و اجتماعی افغانستان در کنار هم جمع می‌شدند و مسئولان سیاسی کشور با آنها به گفت‌وگو و تبادل نظر می‌پرداختند که این می‌توانست چالش‌های به وجود آمده را به حداقل برساند.  

مالکی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا تشکیل «شورای عالی نجات افغانستان» در بدنه سیاسی افغانستان ایجاد شکاف و دو دستگی می‌کند یا خیر؛ بیان کرد: واقعیت این است که در افغانستان ملی‌گرایی تا حد زیادی توسط احزاب و جریانات این کشور پیگیری می‌شود و بر عدم انشقاق در این کشور تاکید و بر مذاکرات هدفمند اصرار دارند. از این منظر به نظر نمی‌رسد که تشکیل شورای عالی نجات افغانستان بحران جدیدی در این کشور ایجاد کند و به نوعی یک هم‌پوشانی سیاسی ارزیابی می‌شود. به هر حال با توجه به در پیش بودن انتخابات پارلمانی و ریاست‌جمهوری افغانستان باید همگرایی بیشتر در این کشور حاکم شود که تنها یک عزم ملی را می‌طلبد.     

کد N1747220

وبگردی