آفتاب
واکاوی

مناقشه بر سر اشتغال زنان در دوره پهلوی اول

مناقشه بر سر اشتغال زنان در دوره پهلوی اول

از سال 1314 خورشیدی راه برای اشتغال زنان در ادارات دولتی باز شد. اگرچه پیش از آن به میزان اندکی زنان در شغل معلمی و پرستاری مشغول به‌کار ...

از سال 1314 خورشیدی راه برای اشتغال زنان در ادارات دولتی باز شد. اگرچه پیش از آن به میزان اندکی زنان در شغل معلمی و پرستاری مشغول به‌کار بودند اما موضوع پیش‌آمده یعنی اشتغال زنان و برساخته شدن طبقه‌ای به نام «زنان کارمند» تا چه حد توانست آن‌طور که سر و صداهای دستگاه‌های تبلیغاتی عنوان می‌کرد، به سعادت خانواده و زن کمک کند؟ مساله آن است که با اشتغال زنان مسائل دیگری که جامعه برای آن آمادگی نداشت و برای آن فرهنگ‌سازی و بالطبع قانون‌نویسی نشده بود، پیش آمد. موضوعاتی مثل اینکه اصولا کارکردن زن در خارج از محیط خانه چقدر زن را از وظایف اصلی خویش یعنی خانه‌داری دور می‌کند؟ یا اینکه درآمد زن تا چه مقدار باید به خانواده تزریق شود و تا چه حد زن خود مالک و صاحب‌اختیار درآمد خویش است؟ سوال اساسی‌تر اینکه آیا کار کردن زن در محیط خارج از خانه یک ضرورت است یا یک تقلید؟ در کلام کامل‌تر آیا کارکردن زن در خارج از خانه به سعادت کلی خانواده (مرد، زن و فرزندان) کمک می‌کند یا به آن آسیب می‌رساند؟ از ابتدای زمانی که کار کردن زنان صورت عملی به‌خود گرفت و بالطبع آسیب‌های آن آشکار شد، مخالفت‌هایی از ناحیه مردان با آن صورت گرفت. اعتراضاتی که البته بدون پاسخ هم نمی‌ماند.

 

اولین «اما و اگر»‌ها درباره کارکردن زنان در ادارات دولتی، بلافاصله بعد از رفتن رضاشاه ازسوی جامعه مردان شکل گرفت. دور از انتظار هم نبود. معترضان، رضاشاه را موجد این جریان می‌دیدند. کسی که حالا رفته بود اما مطالعه دلایل موافقت یا مخالفت با این امر بر ما آشکار می‌کند این دو موضع از دو رویکرد مختلف نشأت می‌گرفت. مردان مخالف می‌گفتند خانه‌داری و فرزند‌پروری یک کار مهم، عمده و وقت‌گیر است. اگر این کار درست انجام گیرد، بسیاری از مشکلات حل می‌شود، بنابر این زن کارمند خواه‌ناخواه فرصت آن را ندارد که به نحوشایسته از عهده این وظیفه اصلی خویش برآید، از طرف دیگر زنان طرفدار کار کردن زنان معتقد بودند از دنیای مدرن و مقتضیات امروز نمی‌توان عقب افتاد. وانگهی زن هم می‌تواند یک کارمند خوب باشد و هم یک مادر و همسر خوب.

دو ماه و نیم بعد از رفتن رضاشاه شخصی به نام «ناصر وثوقی» در روزنامه «عرفان» وظایف اصلی زن را خانه‌داری برشمرد. او معتقد بود«زیبایی و دلپسندی زن و مرد در آن است که هریک پی همان چیزی بروند که برای آن آفریده شده‌اند. یعنی مرد مرد باشد و زن زن، وگرنه چیز هجوی از آب درخواهد آمد.» (عرفان، ش 1934، 2 آذر 1320) او پس از برشمردن عادات زشتی که زنان به آن مبتلا شده و زندگی و خانواده را فدای آن می‌کنند افزود «خدا پدر آن نیکخواهی که پای دختران و زنان را در اداره‌ها و بنگاه‌ها باز کرد بیامرزد! کار کردن و دم برابری با مردان زدن هم تازگی دستاویز خوبی برای بیکاره و بی‌هنر درست کردن و از سوی دیگر روزگار مردان را سیاه کردن است.» (همان‌جا)

چند روز بعد بانو ژاله اصفهانی، شاعر و اهل قلمی که سخنش به مطبوعات هم راه یافته بود، در همان روزنامه تلاش کرد به این اعتراض پاسخ دهد. با این مقدمه که «چندی است در روزنامه‌ها از طرف بعضی آقایان، نغمه‌های انتقاد‌آمیزی راجع به‌کار کردن زنان انتشار می‌یابد. می‌گویند زنان نباید در اداره‌ها و بنگاه‌ها کار کنند.» (عرفان، ش 1937، 9 آذر 1320) او سه دلیل را برای این امر ذکر کرده و به آنها پاسخ می‌دهد: اولا «اینکه اشتغال زنان به کارهای اداری، آنها را از خانه‌داری و بچه‌داری بازمی‌دارد.» و خود پاسخ می‌دهد«زن فطرتا خانه‌داری و بچه‌داری و گرم‌کردن آشیانه خانواده را دوست داشته و حاضر است از روی کمال‌میل در این راه فداکاری کند. چیزی که هست طرفداران این عقیده می‌خواهند زن بنده و برده صرف آنها باشد چون می‌ترسند کارکردن و آزادی او این رشته عبودیت او را پاره کرده، اجبارا به زناشویی وادارش سازند.»

دومین دلیل برای این مخالفت آن بود که «حقوقی که در ماه به زنان کارمند ادارات پرداخت می‌شود، حق مردان است و استفاده آنها از این مبالغ به زیان اینها تمام می‌شود.» درپاسخ به این شبهه نیز بانو ژاله افزود: «اگر آمار زن‌های کارمند ادارات را با مردانی که در اداره‌ها، بنگاه‌ها، شرکت‌ها و به‌طور کلی در جامعه کار می‌کنند، باهم بسنجیم به‌نظر شما چه نسبتی به‌دست خواهیم آورد؟ یک در هزار؟ نه، خیلی کمتر. آن وقت آیا پولی که به این عده قلیل می‌دهند چه لطمه‌ای به بودجه هنگفت کشور زده و کدام مرد را از نان خوردن بازمی‌دارد؟» از حق نباید گذشت پاسخ به آخرین دلیل بسیار زیرکانه و سوزناک بود: «می‌گویند کار کردن زنان، قافیه کار را برای مردان تنگ می‌کند.کاش مردان ما کارکن و بیدار باشند، کارهای ناکرده و عقب افتاده بسیار است» (عرفان، ش 1937، 9 آذر 1320)

 

- بخشی از یک مقاله به قلم مهرنوش کرمی

کد N1743610

وبگردی