حسین احمدی
کتاب «تاریخ زمینلرزههای ایران» بر مبنای دیدگاه تکتوتیک به رشته تحریر درآمده است. این اثر که به همت ن.ن.امبرسز و چ.پ.ملویل، دو تن از دانشمندان انگلیسی آگاه به تاریخ ایران و دانش زلزلهشناسی در طول دو دهه گردآوری و تدوین شده است، بهنوعی حاصل یک پژوهش گروهی در ایران، شوروی سابق، مصر و لندن است که در دو قالب تحقیق میدانی و کتابخانهای روند زمینلرزههای ایران را از دهههای قبل از میلاد تا سال 1925 م / 1345 ه.ق / 1305 ه.ش مورد بررسی قرار داده است.
بخش نخست کتاب به گردآوری دادههای مهلرزهای، منعکس شده در منابع تاریخی اختصاص یافته است و کوشش شده تا در یک بستر تاریخی و بر مبنای خط زمان فرمانروایی سلسلههای حکومتگر در ایران، سیر زمینلرزههای مناطق مختلف این سرزمین مورد تامل و بررسی قرار گیرد؛ زیرا به اعتقاد نویسندگان کتاب، تناوب و تکرار زلزلههای متعدد در یک گسل خود میتواند یکی از عناصر مهم و تعیینکننده در پیشبینی درازمدت زمینلرزهها باشد. ما میتوانیم با کنار هم گذاشتن گزارشهای مربوط به زمینلرزههای تاریخی و زلزلههای قرن بیستم به این نتیجه برسیم که شمار چشمگیری از زمینلرزههای هشتاد سال گذشته؛ یعنی پس از پدیداری دستگاهها و دانش و شیوه لرزهنگاری، در همان مناطق روی دادهاند که زمینلرزههای قدیمیتر رخ داده بودند. برای نمونه به جز زمینلرزه سال 1357 / 1978 م در طبس و بم، بقیه زلزلههای مهم در جاهایی اتفاق افتادهاند که قبلا بر اثر زمینلرزههای تاریخی گذشته نیز در هم کوبیده شده بودند.
این همخوانی نزدیک میان زمینلرزهخیزی گذشته و دوران معاصر هم تاییدکننده آن است که رویداد زمینلرزههای جدید تا اندازه زیادی با الگوی درازمدت لرزهای همساز است و هم نشاندهنده این است که رویدادهای تاریخی نیز نمونه منسجمی را از فعالیت لرزهای بهدست میدهند. درواقع دادههای مهلرزهای از منابع تاریخی و دادههای دستگاهی مکمل یکدیگرند. بخش عمده دادههای مهلرزهای از طریق منابع و مآخذ تاریخی قابلاستخراج است؛ البته احتمال ثبت شدن خبر یک زلزله بهصورت نوشته، تابعی است از بزرگی زمینلرزه و منطقهای که زلزله در آنجا روی داده است. بر همین اساس انتظار داریم که دسترسی به دادههای مهلرزهای در مناطقی که در کنار راههای اصلی قرار داشتهاند و بهویژه برای شهرهایی که در پایانهها یا در محل برخورد شبکه راهها واقع بودهاند، آسانتر باشد.
گزارشهای سیاحان خارجی به ایران در عصر صفویه بیشترین کمک را در این زمینه به ما میکنند و در حاشیه تهی بودن رویدادنامههای این دوره از هرگونه گزارش زمینلرزه، اطلاعات ارزشمندی را ارائه میکند. افزون بر این، مقداری اطلاعات نیز از اشعار و کتیبهها به دست میآید که نهتنها درباره رویداد زمینلرزهها است، بلکه اثرات آن روی ساختمانها و مناطق مسکونی را نیز مورد بررسی قرار میدهد که در برآورد شدت یک زلزله حائز اهمیت است. در دوره قاجار علاوه بر حجم عظیم دادههای زمینلرزهای منعکس شده در سفرنامهها، مطبوعات فارسی نیز بین سالهای 1899-1851م/ 1278-1230 هـ .ش. حدود 135 زمینلرزه را ثبت کردهاند که امکان باز شناختن رشته پسلرزهها را آسان میکند. همچنین آرشیو رسمی مکاتبات دولت انگلستان نیز اطلاعات زمینلرزهای را ارائه میدهد که این دادهها به نوعی با علایق سیاسی آن کشور در قرن بیستم عجین شده و عموما در اطراف سه نقطه تهران و مشهد و بوشهر متمرکز است. با وقوع زمینلرزه سال 1909م/ 1288 هـ .ش در سیلاخورآمد انجمن بریتانیایی پیشبرد دانش (BAAS) از طریق وزارت امور خارجه انگلستان از نمایندگان سیاسی خود در ایران درخواست کرد تا زمینلرزههای مهم را گزارش کنند.
بخش دوم کتاب به تامل در اطلاعات زمینلرزهای ناشی از بررسیهای صحرایی میپردازد و نویسندگان کتاب با تاکید بر اهمیت ویژه این دادهها معتقدند که هرگونه پیشرفت دانش درباره زمینلرزهها باید بر پایه دادههای مشاهدهای قابل اطمینان استوار باشد. دادههایی که به کمک آن بتوانیم به وضعیت آرمانی به کاربستن دانش نظری خود در کاملترین شکل آن نزدیک شویم و در همان حال به طور پیوسته از خطر گمراهی آن بکاهیم. بهترین راه گردآوری این دادهها بررسی صحرایی زمینلرزهها است که نه تنها فرصتی را برای به دست آوردن شناختی نزدیک از وضعیت واقعهای که در اثر زلزله به بار آمده فراهم میآورد، بلکه درک و دریافت مسائل واقعی را که زمینلرزه پدید میآورد نیز آسانتر میکند. بخش سوم کتاب به توضیح و توصیف بزرگترین زمینلرزههایی اختصاص یافته که در ایران روی داده است. در پایان این مقاله نیز گزیدهای از مهمترین آنها، از نظر زمان وقوع و میزان تلفات و خسارات آورده شده است.
اما آیا میتوان زمینلرزهها را پیشبینی یا پیشگویی کرد؟ آیا این امر در تاریخ زمینلرزههای ایران به وقوع پیوسته است؟ از لحاظ نظری واضح است که اگر پارامترهای دخیل در تنشهای پوسته زمین را بدانیم، باید بتوانیم زلزلهها را پیشبینی کنیم. عقیده عمومی در دهه 1960 و 1970م. این بود که با بررسی دقیق سابقه حرکت گسلها، الگوهایی قابل پیشبینی بهدست خواهند آمد. به علاوه تصور میشد که الگوهای غیرعادی کوتاهمدت رفتار حرکت گسلها پیش از زمینلرزه قابل پیشبینی هستند لذا میتوان روز و حتی ساعت قبل از وقوع زمینلرزه را متوجه شد. اما امروزه کاملا روشن است که پیشبینی زلزله بسیار پیچیدهتر از آن است که در ابتدا تصور میشد. یکی از موانع عمده برای چنین کاری، این است که گسلها جدا از هم عمل نمیکنند و هنگامی که در یک گسل شکستگی ایجاد میشود، تنش حاصل میتواند به گسل دیگر منتقل شود.
با این همه پیشگویی زمینلرزه یکی از مشغلههای جدی فالبینان و اخترشناسان و رمالان بوده و نمونههای بسیاری در تاریخ ایران ثبت شده است که زلزلههایی را از قبل پیشبینی کرده بودند. کهنترین پیشگوییهایی که از آن آگاهی داریم، در نامهنگاریهای سلسله سارگون در حدود سده هشتم پیش از میلاد منعکس شده است. همچنین این نکته در پیشگوییهای هاتفان نیز قابل ردیابی است. در دورههای اسلامی نیز زلزلههایی از قبل پیشگویی شده است. برای نمونه زمینلرزه سال 434 هـ .ق/ 1042م در تبریز توسط یک منجم به نام ابوطاهر شیرازی پیشگویی شد و خود نیز کوشش بیحاصلی را برای راضی کردن مردم برای ترک شهر انجام داد. زلزله سال 956هـ.ق/ 1549م در قهستان نیز توسط قاضی منطقه پیشگویی شد و او نیز تلاش کرد تا مردم را مجاب کند تا شب را در فضای باز سپری کنند. زمینلرزه سال 1001 هـ .ق/ 1593م در شهر لار در فارس نیز توسط منجمان پیشگویی شد و تنها در اینجا بود که توانستند ساکنان شهر را مجاب کنند تا شهر را ترک کنند.
در تاریخ زمینلرزههای ایران نیز به مواردی برمیخوریم که رفتار غیرعادی حیوانات سبب آگاهی مردم منطقه از بروز زلزله قریبالوقوع شده است. جالبترین مورد در این زمینه مربوط به زمینلرزه سال 1292هـ.ق/ 1875م در جور کرمان است. گفته شده که پیش از زمینلرزه شمار زیادی از جانوران شکاری از کوهستان سرازیر شده و به روستا آمدند. روستاییان نیز با تفنگ و چوب و چماق به تعقیب آنها پرداخته و زنان و کودکان نیز به تماشای آنها رفتند. درست در همین ساعت زلزلهای بهوقوع پیوست و خسارات مالی فراوانی به بار آورد اما به دلیل بیرون بودن مردم تلفات جانی نداشت. مورد زمینلرزه 1285هـ.ق/ 1868م در حصار گلی در دریاچه نمک از این نظر جالب است که قدیمیترین کوشش شناخته شده برای پیوند دادن رفتار غیرعادی حیوانات قبل از یک زلزله با خود پدیده زمینلرزه و نیز اثرات آن روی مخابرات تلگرافی است. بخش چهارم کتاب نیز اطلاعات دستگاههای زلزلهنگار را از تاریخ 1856م/ 1235هـ.ش. به بعد ارائه و دستهبندی میکند که کاربردی تخصصی در رشته زلزلهشناسی دارد. بخش پایانی کتاب، تاریخچه زلزلههای ایران را از بعد کمی و کیفی مورد ارزیابی و سنجش قرار میدهد.
منبع:
تاریخ زمینلرزههای ایران، تالیف: ن.ن.امبرسز و چارلز پ.ملویل
ترجمه: ابوالحسن رده، ناشر: آگاه، تهران، چاپ اول، 1370.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است