آفتاب

ماجرای 15 میلیون نفری که در انتخابات 96 شرکت نکردند/ آنها چه می خواهند؟

ماجرای 15 میلیون نفری که در انتخابات 96 شرکت نکردند/ آنها چه می خواهند؟

در انتخابات 96، حدودا 23 میلیون رای به روحانی، و 16 میلیون رای به رئیسی رسید، و با احتساب دیگر رقبا و آرای باطله و... 41 میلیون نفر از 56 میلیون واجد شرایط رای، در انتخابات حضور یافتند. این یعنی 15 میلیون نفر از مردم در انتخابات شرکت نکرده اند. این 15 میلیون نفر چه می خواهند و چه می گویند؟

در انتخابات 96، حدودا 23 میلیون رای به روحانی، و 16 میلیون رای به رئیسی رسید، و با احتساب دیگر رقبا و آرای باطله و... 41 میلیون نفر از 56 میلیون واجد شرایط رای، در انتخابات حضور یافتند. این یعنی 15 میلیون نفر از مردم در انتخابات شرکت نکرده اند. این 15 میلیون نفر چه می خواهند و چه می گویند؟
به گزارش آفتاب، ضیاء مصباح در روزنامه شرق نوشت: 
در انتخابات اخیر آمار واجدین و حائزین شرایط ٥٦‌ میلیون نفر اعلام شد که بیش از ٤١ میلیون نفر رأی دادند. مابقی؛ یعنی حدود ١٥ میلیون نفر برابر ٢٦/٨ درصد واجدین شرایط رأی‌دادن در صحنه حضور نیافتند.
آنان چه می‌گویند و چه می‌خواهند؟ به‌عبارت‌دیگر جمعیتی برابر با طرفداران اقای رئیسی، به گردونه گزینش رئیس‌جمهور مملکتشان نیامدند و در صحنه انتخابات نبودند.
اگر٦/٨ درصد این جامعه را به دلایل مختلف و موجه همچون: بیماری، مسافرت، سالمندی، گرفتاری‌های روزمره و...  از این گردونه خارج کنیم، ٢٠ درصد معادل بیش از ١١ ‌میلیون نفر؛ یعنی حدود یک‌پنجم صاحبان رأی، وارد این عرصه نشدند.
طرفداران تغییر با تعریف آقایان رئیسی و قالیباف، فقط حامیان این دو نامزد بودند که در عرصه انتخاب و متظاهر یا معتقد به شعارهای آنها، فعالیت کردند و به دلایل فردی یا گروهی در صحنه برگزیدن رئیس قوه اجرائی سازمان‌یافته، منظم و با داشتن قدرت مانور و تریبون و دسترسی به بودجه‌های فراوان به شکل هماهنگ و باانگیزه و هدف در این مسیر حضور داشتند. از سوی دیگر حامیان دولت تدبیر و امید معادل ٤٢ درصد واجدین شرایط رأی‌دادن به استمرار مدیریت دولت یازدهم گرایش عملی نشان دادند و به‌علاوه، آرای خاکستری هم راهی سبد رأی آنان شد.
در انتخابات ٢٩ اردیبهشت همه رأی‌دهندگان باانگیزه قوی مشارکت در این عرصه حاضر شدند و در ایفای نقش اجتماعی در حد توان کوشیدند و با تعاریفی بر مبنای استدلال خود و تشکیلاتشان، صحنه را تا اعلام نتایج به حریف واگذار نکردند.
حال در این میان باید پرسید ٢٠ درصد واجدین شرایط - که حداقل در یک‌ماهه اخیر هیچ توصیه، تلنگر و تذکری بر آنان اثرگذار نبود و نشد - در کجای جامعه سیاسی، فرهنگی قرار دارند؟
بی‌تفاوتی در باره این عزیزان، مطلقا مناسب نیست.
برخی از آنان، برگزاری انتخابات به شیوه فعلی و با مکانیسم‌های نظارتی خاص ایران را اثرگذار نمی‌دانند.
برخی از اعضای این بخش از جامعه، با تعهدی که در قبال ملت احساس می‌کنند تحت هر شرایطی به بازی وارد نشده، تن به تبلیغات نداده‌اند، درحالی‌که به‌مراتب بیش از نگارنده و مخاطبان دارای عرق ملی و دلواپس ملک و ملت‌اند. برخی از این افراد، رأی‌دهندگان را بازی‌خورده می‌دانند. آنان معتقدند وقتی «آزادی مطبوعات» کماکان با معیارهای قانون مطابق نیست، «آزادی اجتماعات» بدون ‌تردید از واکنش‌های سازمان‌یافته در امان نیست، «نقش احزاب» با تعاریف رایج در کشورهای منطقه خودمان و مزایای تفکر و تصمیم جمعی که در انتخابات شوراهای شهر و روستا به‌خوبی توانمندی خود را نشان دادند، در انتخابات فرد اول اجرائی کشور در نظر گرفته نمی‌شود و «حقوق شهروندی» هنوز به شکلی که باید پیگیری نمی‌شود و حتی «تعهد به انجام تمام‌وکمال سوگند ریاست‌جمهوری» که در جایی دیگر به آن خواهیم پرداخت، با موانعی  روبه‌روست می‌توان در انتخابات شرکت نکرد.
ممکن است ما استدلال‌های آنها را نپذیریم، اما دولت روحانی در دوران تصدی جدید خود برای این بخش از جامعه چه برنامه‌ای دارد؟
نکند آنان جلای وطن را دنبال کنند که در گذشته نه‌چندان‌دور، موجی فراگیر شد. 
کد N1706851

وبگردی