روزنامه شهروند با اشاره به پایان مهلت تبلیغات انتخاباتی نوشت:
تبليغات انتخاباتي تمام شد و فردا مردم ايران پاي صندوق رأي ميروند و سكاندار دولت را براي ٤سال آينده تعيين ميكنند. خوشبختانه برآوردهای اولیه نشان میدهد كه در دور اول نيز رئيسجمهوری انتخاب ميشود. در اين يك ماهي كه غرق در فعاليت انتخاباتي و پيگيري اخبار آن بوديم، شايد حواسمان به مسائل منطقه و جهان نبود. شور و شوق انتخابات و اينكه همه نگاهها به چشمان و دستان مردم جلب شده است، مانع از آن بود كه به اطراف خودمان توجه کافی كنيم. شايد اگر در يك كشور ديگر بوديم و بهعنوان ناظر و نه بازيگر به انتخابات ايران نگاه ميكرديم، حس و حال ديگري داشتيم. واقعيت اين است كه نگاه ما در داخل بيشتر متوجه بداخلاقيها و جزييات رفتاري بود كه برخي از افراد مرتكب شدند، ولي نگاه بيروني تا حدي فرق دارد.
آنان ميبينند يك بازي قاعدهمند و جذاب براي وزنكشي سياسي و حل اختلاف سیاسی در ايران جريان دارد. فرآيندي كه در هيچيك از كشورهاي منطقه نيست و به قول مقام معظم رهبري ساير كشورها نيز حسرت آن را ميخورند: «در انتخابات نامزدهای متعددی هستند؛ هر کدام حرف میزنند، نظر میدهند و هر کدام طرفدارانی دارند. یک نفر از این جمع بالاخره رأی میآورد اما برنده اصلی در این ماجرا -هرکس که رأی بیاورد- ملت ایران است. برنده اصلی نظام جمهوری اسلامی است. فضای آزادی را جمهوری اسلامی به ما داد؛ اگرچه بعضی ناسپاسی میکنند و از همین فضای آزاد استفاده میکنند و آزادی را نفی میکنند؛ این ناشکری است. در کشور بحمدالله فضای آزاد هست، فضای حضور مردم هست، فضای تأثیر رأی مردم در انتخاب رئیسجمهوری و مدیران شهری هست؛ این خیلی باارزش است. ملتهایی که در منطقه ما دولتهایشان تحتالحمایه رژیم آمریکا هستند، حسرت انتخابات را میخورند؛ برایشان یک رویاست که وارد صحنه بشوند، چند نفر با هم بر سر ریاست اجرایی کشور رقابت کنند، بعد مردم حق داشته باشند رأی دهند.»
واقعيت اين است كه اگر از بيرون به ماجراي انتخابات ايران نگاه كنيم، آن را مصداقي از قدرت مردم ايران و حضور مدني آنان در عرصه سياست ميبينيم. قدرتي كه پيامي روشن براي ساير كشورهاي جهان دارد كه با اين ملت نميتوان و نميبايد با زبان زور سخن گفت. كشورهاي پيشرفته جهان كه خود را منادي دموكراسي ميدانند در برابر اين پديده ايران دچار بحران فكري و تحليلي ميشوند. آنان از يكسو خود را حامي كشورهايي معرفی ميکنند كه رأي و نظر مردم بر آنها حاكم است و از سوي ديگر در حمايت از مرتجعترين كشور منطقه يعني عربستان سعودي از هيچ كوششي فروگذار نميكنند. كافي است ميان رفتار غربيها در برابر عربستان و ساير رژيمهاي مشابه آنها، با رفتار آنان در برابر ايران مقايسه كنيم تا به ميزان صداقت آنان در شعارهايي كه ميدهند پي ببريم.
آنچه در هر انتخاباتي مهم است، وجود حدي از بداخلاقيهاست كه طبيعت رقابت نيز هست. حتي در ورزش ازجمله فوتبال هم حدي از خطا و دادن كارت زرد و قرمز را ميپذيريم. بازي بدون خطا خيلي هم به رقابت جدي تبديل نميشود. هرچند برخي از خطاها ناپذيرفتني است، ولي در هر حال پس از پايان بازي يك تيم برنده و يك تيم بازنده ميشود و طرفين با يكديگر دست ميدهند و روبوسي میکنند و ميروند. فارغ از اينكه چه كسي يا چه تيمي برنده شود، سازماندهنده مسابقه در هر حال برنده است و در اينجا حكومت و نظام سياسي است كه برنده اصلي است. چرا كه از يكسو پذيرفته قدرت خود را متكي به قدرت مردم کند و از سوي ديگر يك بازي قاعدهمند را شكل دهد و اعتبار خود را براي تداوم اين بازي حفظ كند.
بنابراين مستقل از اينكه كدام نامزد برنده شود، نظام سياسي ايران پيشاپيش برنده اين بازي است. نظامی که هیچگاه چیزی جز مردم نخواهد شد. برنده شدن نظامي كه متكي به آراي ملت باشد، به معناي برنده شدن مردم است. افزايش قدرت مردمی حكومت مهم است و هنگامي كه اين قدرت متاثر از حضور و اراده مردم باشد، مطلوبترين اتفاق براي هر كشوري است. اميدواريم از روز شنبه آرامش، همدلي و همراهي دوباره بازگردد و مثل مردمي كه به تماشاي مسابقه فوتبال رفتهاند، بازنده و برنده آرام به خانهها ميروند و زندگی را با فضای جدید دوباره آغاز ميكنند تا رقابت بعدي.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است