به گزارش آفتاب، روزنامه شهروند نوشت: سخنگوی ستاد انتخاباتی حسن روحانی دیروز و ساعتی پس از انصراف قالیباف از حضور در انتخابات گفت که دست هواداران آقاي قاليباف را به گرمي ميفشاريم و ستاد روحانی آمادگی میزبانی از حامیان قالیباف را دارد اما فارغ از اینکه حامیان قالیباف در عمل به سمت روحانی میآیند یا رئیسی یا هیچکدام از کاندیداها، نکتهای که باید بیش از این، مورد توجه قرار گیرد آن است که چه کسی پاسخگوی این گروه از حامیان و رأیدهندگان که با توجه به نوع گفتمان انتخاباتی قالیباف، عموما از میان آرای خاکستری و بهدنبال شعارها و وعدههای انتخاباتی پرادعاترین کاندیدای این انتخابات به سمت او جلب شدند، خواهد بود!
قالیباف که تا روزها و ساعتهای آخر ثبتنام هنوز صحبتی از اعلام کاندیداتوری نکرده بود، از همان نخستین نطق انتخاباتیاش که پس از نامنویسی و در محل ستاد انتخابات وزارت کشور انجام شد، شدیدترین انتقادها را علیه دولت مستقر و روحانی مطرح کرد. شهردار تهران که بعد از مدتها سکوت در برابر چهار بحران رسانهای و سیاسی «املاک نجومی»، «تفحص مجلس از شهرداری تهران»، «پلاسکو» و «استخدامهای مترو» که تنها در بازه زمانی ٩ ماه منتهی به انتخابات اتفاق افتاد، برای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کاندیداتوری میکرد، حاضر به پاسخگویی به سوالات خبرنگاران نشد و صرفا در بیانیهای اعلام کرد: امروز یعنی ۲۶ فروردینماه ۱۳۹۶، من، محمدباقر قالیباف به شما تعهد میدهم با توکل به خداوند منان و به پشتوانه شما «دولت مردم» را تشکیل دهم و در یک دوره چهارساله با انقلابی اقتصادی درآمد کشور را ٢ و نیم برابر افزایش دهم، ۵میلیون شغل ایجاد کنم، نظام مالیاتی را به نفع ۹۶درصد مردم تغییر دهم و از همه مهمتر برنامهای مدون و دقیق برای حل مشکلات فوری اقشار کمدرآمد اجرا کنم. به عمل کار برآید، به سخندانی نیست. قالیباف درحالی به سوالات خبرنگاران پاسخ نداد که در بخش دیگری از خطابهاش به مردم گفت: اگر اینجا بودید سوالی را صریح از من میپرسیدید که قالیباف، قبلیها هم همین حرفها را میزدند. روی چه حسابی باید به حرفهای شما اعتماد کنیم؟ او ادامه داد: پاسخ من به دغدغه بحق شما یادآوری یک نکته است که این حرفها را قالیباف میزند و شما او را کاملا میشناسید، با همه قوتها و ضعفهایش.
قالیباف این یک مورد را راست گفت. مردم او را میشناختند و به همین خاطر هم در دو انتخابات ریاستجمهوری سالهای ٨٤ و ٩٢ به او رأی ندادند اما شناختی که از قالیباف وجود داشت با آنچه امروز در میان مردم مطرح است، متفاوت بود. قالیباف امروز دیگر نه قالیباف ٨٤ است، نه قالیباف ٩٢ و نه حتی قالیباف همین چند روز تبلیغات انتخاباتی. البته از ابتدا هم صحبتهایی از انصراف او در روز پایانی و به نفع کاندیدای اصلی جمنا یعنی رئیسی بود اما آقای شهردار طوری وارد عرصه انتخابات شد که گویا جز برای خدمت به خلق هدف دیگری نداشته و حتی در جریان مناظرهها به جهانگیری بهخاطر همین مسأله که قرار است به نفع روحانی کنار برود، بشدت تاخت و او را متهم کرد که آمده تا وقت مردم را بگیرد و آرای آنها را منحرف کند! حال آنکه جهانگیری جز در چارچوب برنامههای تدوینشده دولتی که معاون اول رئیسجمهوریاش بود، حرفی نزد و از آنسو اما قالیباف بر دولت خود نام «مردم» گذاشت و با طرح گفتمانی مغایر با وحدت و انسجام ملی، جامعه را به دو قطب ٤درصدی زالوصفت و ٩٦درصدی زحمتکش تقسیم کرد. قالیباف که شعارش را بر دوگانه سیاه - سفید «عملگرایی» در مقابل «حرفدرمانی» بنا نهاده بود، در تبلیغات انتخاباتیاش به شعار و کلام محدود نماند و پا در عرصه عمل گذاشت. یک روز سامانه اینترنتی «کارانه» را افتتاح کرد و از مردم خواست برای پیدا کردن شغل مناسب، در این سامانه که عنوان «ملی» بر آن جعل شده بود، ثبتنام کنند و روز بعد با راهاندازی سایتی مشابه برای «ساماندهی مسکن مهر» اموال عمومی و مسکنهای ساختهشده توسط دولتهای نهم، دهم و یازدهم را به حراج گذاشت! سایتی که درحالی «کارانه» نام گرفت که با توجه به انتقاد شدید دستگاههای نظارتی و اجرایی، باید بر آن نام «خلافکارانه» میگذاشت. سایتهایی که یکی از سوی وزیر کشور و دیگری از سوی وزیر مسکن «غیر قانونی» اعلام شد. رئیس مجلس و بسیاری از نمایندگان نیز نسبت به شعارهای عجیب این کاندیدای انتخابات درباره افزایش سه برابری یارانهها واکنش منفی نشان دادند و این شعارها و اقدامات را مغایر با قانون دانستند. علی لاریجانی نهتنها شعار انتخاباتی قالیباف را خارج از حیطه اختیارات یک کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری، بلکه اساسا خارج از محدوده وظایف دولتها دانست و نسبت به این رفتار انتخاباتی غیراخلاقی هشدار داد.
با این همه، آنچه پایانی بود بر این شیوه هنجارشکنانه تبلیغات انتخاباتی، نه شکست در انتخابات بود، نه ناتوانی پس از پیروزی احتمالی! قالیباف پیش از آنکه «مردم» درباره «دولت»ش نظر بدهند، خود را کنار کشید. مردی که آمده بود، پایانی باشد بر شعارهای بیپشتوانه، بیش از همه حرف زد و کمتر عمل کرد! قالیباف حالا یک چشم به معاون اولی دولت احتمالی رئیسی و سپردن چند وزارتخانه به دوستانش دارد و چشم دیگر به قائممقامی آستان قدس رضوی! قالیباف از ابتدا هم نیامده بود که رئیسجمهوری شود. بماند که شاید معامله بزرگ آقای شهردار با دوستان اصولگرایش، آنها را وادار به حمایت از او در انتخابات بعد کند.
قالیباف در شرایطی قدم به کارزار انتخابات گذاشت که هیچ اصولگرایی حمایتش نکرد و با این حال، چنانکه نظرسنجیها در روزهای پایانی تبلیغات شهادت داد، موفق شد با شعارهای واهی به اندازه رئیسی که نامزد اصلی جمنا بود، رأی بخرد و درنهایت نیز به نفع این کاندیدای اصلی کنار بکشد تا بار شکست احتمالی رئیسی را هم تحمل نکرده باشد! اما اصولگرایان ناچارند از او بهخاطر اینکه رفیق نیمهراه بوده، تشکر هم بکنند و بیش از آن، در راههای بعدی، همراهش باشند!
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است