عشق به ايران و اهلبيت؛ عامل اتحاد
علي يونسي يكي از سخنرانان اين مراسم درباره خليج هميشه فارس گفت:« عشق به امام حسين، سرمايه بزرگ ملي محسوب ميشود و مهمترين عامل انسجام ملي است. عشق به ايران و اهلبيت پيامبر، دو موئلفه انسجام، وحدت و بقاي هويت ملي هستند. اين سرمايههاي بزرگ عامل ماندگاري مردم ايران هستند. هر خطري كه هويت ايراني ما را تهديد كند، امنيت كشور را تهديد كرده است.
ايرانستيزان در طول تاريخ، قبل و بعد از اسلام و هماكنون، هميشه در تلاش هستند تا ايران، خود را كمتر نشان دهد. حقيقت اين است كه اگر ميشود زمين را ناديده گرفت، سرزمين ايران را نيز ميشود ناديده گرفت. تاريخ بشر،تمدن و مدنيت با ايران شكل ميگيرد. يك غفلتي كه اتفاق افتاده اين است كه امروزه فرزندان ايرانزمين، ازگذشته خود اطلاعات كمي دارند. اين غفلت و بياطلاعي سبب گسست هويتي نيز شده است».
خليج فارس تنها يك اسم نيست
دستیار ویژه رییسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، ادامه داد:« خليج فارس تنها يك اسم نيست. حساسيت ايرانيها نيز تنها براي اسم خليجفارس نيست. اين همه اهتمام و حساسيت در اين سرزمين براي اين نيست كه بگوييم خليجفارس از گذشته تا الان هميشه خليج فارس بوده است. اهميت آن در معناي اسم نهفته است. بسياري از نقاط جغرافيايي مانند دريا، جنگل و كوير، ممكن است چند اسم داشته باشند و همزمان همه آنها كاربرد داشته باشد.
بسياري از كشورها چند اسم دارند. اسم تاريخي و فعلي آنها؛ بهعنوان مثال «اكباتان» نام تاريخي شهر همدان است.
برخي از اسامي نيز رسمي و بينالمللي هستند و اسناد رسمي درباره آنها وجود دارد. اسامي ملي نيز در فهرست نامهاي جغرافيايي وجود دارد كه مردم آن سرزمين از اين اسامي استفاده ميكنند. برخي از نامها نيز محلي هستند و كاربرد آنها براي مردم محلي است. بهعنوان مثال مردم مازندران و گيلان، نميگويند جنگل مازندران يا جنگل گيلان بلكه آنها در زبان محلي خود به آنها تنها جنگل ميگويند. براي مردم محلي مشخص است كه اين اسم به كدام نقطه جغرافيايي اشاره دارد. همچنين هنگامي كه بوميان كوير ايران ميگويند كوير، يعني منطقهاي كه به آن بخش تعلق دارد اما مردم ايران به كوير ميگويند، كوير ايران.
درباره درياي خزر نيز همين وضعيت وجود دارد. درگذشته اقوامي در سواحل شمالي يا غربي درياي خزر زندگي ميكردند كه اطلاعاتي درباره آنها وجود ندارد. طبق شواهد و مدارك نام رسمي درياي خزر كاسپين است اما غربيها در اسناد و مداركشان آنجا را درياي خزر مينامند. درياي مازندران نيز كاربرد بسياري دارد. هيچكدام از اين اسامي رژيم حقوقي و مالكيت درياي خزر را مشخص نميكند. تعيين مالكيت يا رژيم حقوقي تابع يك فرايند، مقررات و ضوابط خاص است.
نام اين دريا، خزر، مازندران يا كاسپين هرچه باشد، اين اسامي بهدلايل خاص ذكر شدهاند و ما حق تغيير آنها را نداريم. گاهي در كشوري بهدلايلي خاص، اسم محلي انتخاب ميكنند اما اسم بينالمللي آن تغيير نميكند. خليج فارس يك اسم تاريخي و بينالمللي است. حالا اگر چنانچه مردم محلي براي راحت صحبت كردن اسم را نگويند، دليلي بر فارس نبودن آن نيست؛ مانند اينكه مردم مازنددران بگويند جنگل. اگر مردم جنوب، خليج بگويند منظور اين نيست كه اسم آن خليج فارس نيست. اگر مدتها مردم منطقه جنوب در محاورات خود اسم خليج فارس را به كار نميببرند، اين اتفاقي معمولي است و ريشه تاريخي، بينالمللي و ملي ندارد».
جعل عنوان خليج عربي توسط مصريان
علي يونسي تصريح كرد:« براساس تحقيقات صورت گرفته مردمان اين منطقه تنها در مكالمه از خليج استفاده ميكنند اما در نوشتن همواره خليج فارس را بهكار ميبرند. دنيا آنجا را به نام خليج فارس ميشناسد و اين دليل محكم تاريخي دارد. هنگامي كه تمدن پارسيان آنجا شكل گرفت، تمدن ديگري وجود نداشت. نميخواهيم وجود مردمان جنوب خليج فارس را انكار كنيم. اعراب ساكن شبهجزيره عربستان، با ظهور اسلام براي اولين بار مدنيت و شهرنشيني را تجربه كردند. قبل از آن هرگز وجود نداشته است. هميشه تابع قدرتهاي ديگر بودند. بيشتر تابع قدرت ايران بودند. اينجا مردمان پارس دولت و حكومت داشتند. همه دنيا اينجا را به نام پارس ميشناسد. تمام كتب جغرافيايي عرب و روم و يونان، غرب، شرق، هند ، تمدنهاي شناخته شده آن موقع بينالنهرين، همه آنها اينجا را بهنام مركز پارس ميشناسند. بنابراين اين يك واقعيت است كه رخ داده و همه اسناد آن نيز موجود است. حتي يك سند تاريخي براي خليج عربي وجود ندارد. اين نام صد درصد جعلي است و كمتر از يك قرن مطرح شده است. در آن زمان رقابت شديدي مابين مصريان و ايرانيان وجود داشت كه مصريان براي رقابت آن را جعل كردهاند».
قانون
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است