اگر بخواهید سال ٩٢ را نسبت به سال ٩٦ از دیده سیاست داخلی مقایسه کنید، چگونه میبینید؟
اگر منظورتان به سالهای قبل از ٩٢ نیز ختم میشود؛ بالاخره تنشهایی بود که این تنشها خسارتهای زیادی را همراه داشت که بخشی از این تنشها، مربوط به رقابتهای انتخاباتی بود که ازسال ٨٤ در داخل کشور به وجود آمد و به نظر میرسد درسال ٨٨ به اوج خود رسید.
مهمترین اشتباه آنسال را شما درچه میبینید؟
اشتباهات زیادی درسال ٨٨ از ناحیه برخی از کاندیداها صورت گرفت و برخی از این اشتباهات هم به شکل قهر در داخل جامعه به وجود آمد و اینها یک مقدار سوءتفاهمها را در داخل کشور ایجاد کرد. به نظر میرسد انتخابات در داخل ایران معمولا انتخابات سالمی است. نمونه آن را هم درسال ٩٢ و ٨٤ دیدیم. ٨٨ هم انتخابات سالمی بود ولی به عدم سلامت متهمکردن نظام انتخاباتی کشور یک رویکردی به وجود آمد که سال ٨٨ تا ٩٢ را خیلی پرتنش کرد. به نظر میرسد که اینها مسائلی بود که وجود داشت، البته رفتار خود دولت خصوصا در دور دوم دولت دهم رفتارهای تنشزایی بود.
به نظرتان مهمترین تنشی که دولت دهم داشت، با چه کسانی بود؟
عمدا با مجلس تنشهای زیادی داشت، به دلیل اینکه خیلی از کارها غیرکارشناسی انجام میشد و مجلس باید ایستادگی میکرد مثل همین موضع هدفمندی یارانهها که آن زمان بحثهایش خیلی بحثهای مفصلی بود، موضوعات دیگری نیز نبود. مثلا وزیری میخواست استیضاح بشود، یکباره میدیدیم که این استیضاح از نظر نمایندگان وظیفه آنها بود و پیگیری میکردند ولی از لحاظ دولت تلقیهای دیگری به وجود میآمد. درپس استیضاح خیلی از مسائل نیز پیش میآمد؛ ازجمله استیضاح وزیر کار و... که همین امر باعث میشد تنشهای بین دو قوا به وجود آید و همین تنش نیز به جامعه سرایت کرد. همین موضوعات باعث میشود منتظر هر اتفاقی باشیم، ولی به جرأت میتوان این تنشها دیگر نیست، الان شاهد هستیم سه قوا در آرامش و تعامل هستند و اگر اختلافنظری دارند، درغالب گفتوگو سعی میکنند موضوعات را حل کنند که همین امر درجامعه تأثیر دارد و شاهد هستیم آرامشی درجامعه و برخی از ارگانهاست. اگر روند و فضای ٨٨ تا به الان ادامه داشت، واقعا مشخص نبود به کدام سمت گرایش پیدا میکردیم و چه اتفاقی قرار بود بیفتد.
در بحث بینالمللی چگونه ارزیابی میکنید؟
از سال ٩٢ تا الان نهتنها در داخل کشور بلکه درجامعه بینالمللی نیز شاهد یک نوع نگرش باز و آرام دور از تنش هستیم که اگر نگاه و تنش ٨٨ ادامه داشت، درمنطقه و خارج از منطقه مشخص نبود. روابط ما به چه سمت و سویی میرفت که همین امر نیز جای شکر دارد، بعد از ٩٢ آرامش خاصی برای ایران مهیاست و دکتر روحانی توانست با یک تیم دیپلماسی قوی و کاربلد روابطی که هشتسال در اغما بود را یکبار دیگر رو بیاورد و توانستیم با یک بلوغ سیاسی چه در داخل و چه درخارج برسیم. برخی از تنشهای بیحاصلی که وجود داشت، آنها کمتر شده است؛ البته ما هیچگاه به نقطه صفر در تنشها نرسیدیم و قاعدتا هم نمیرسیم. به دلیل اینکه جامعه ما جامعهای هست که درمسیر مردمسالاری دینی حرکت میکند. طبیعی است که دراین مسیر و دوران گذار با چالشهایی مواجه هستیم اما به نظر میرسد خیلی چالشهایمان منطقیتر شده باشد. مثلا بین قوا اگر نگاه بکنید، درطول ٤-٣سال گذشته نه اینکه اختلاف نبود، خصوصا بین قوهقضائیه و قوهمجریه بعضی جاها اختلافات بروز کرد ولی بین قوهمقننه و قوهمجریه عمدتا اختلاف سر برنامه یا یکی دو تا لایحه بود که اختلافنظرهایی داشتیم، اینها هم یک مقدار طبیعی بود.
با توجه به اینکه چیزی به انتخابات ریاستجمهوری باقینمانده است، ارزیابی شما از ورود برخی از نامزدها چیست و باید مهمترین برنامه این افراد چه باشد؟
هرکس از این نامزدها بتواند به پاستور راه پیدا کند، باید برنامههای اقتصادی بهتری داشته باشد. مردم را به جهت اقتصادی برنامههایشان اغنا بکند. شاید در رقابتهای انتخاباتی موفقتر باشند، به هرحال همانطور که مقام معظم رهبری هم در روز اول سال جدید اشاره کردهاند، مشکل اصلی کشور ما در بحث اشتغال است. متاسفانه تعداد بیکاری ما خیلی زیاد است و حل معضل بیکاری هم جز با رونق اقتصادی سرمایهگذاری و نگاه توسعهای به کشور قابل حل نیست؛ لذا مردم دراین رویکردهای انتخاباتی نگاه میکنند چه کسی برنامه مدونتری برای حل معضلات اقتصادی کشور دارد. البته فقط نباید با این نگاه جلو برویم، باید این موضوع را نیز لحاظ کنیم که روابط بینالمللی را نیز بهبود ببخشیم. به دلیل اینکه برای بهبود و ساماندهی وضع اقتصادی باید روابط بینالمللی را رونق بدهیم که سرمایهگذاریهای خارجی بتوانند در این ایران حضور پیدا کنند و سرمایهگذاری کنند که همین امر میتواند در رونق اقتصاد ما کمک کند. امروز خیلی از اقتصادهای پیشرفته دنیا توانستند فضایی را در داخل کشور خودشان فراهم و سهم بالایی را از سرمایه خارجی در داخل کشورشان ایجاد کنند. لذا طبیعی است که حل معضل اقتصاد در ایران با شعار و صرف تکرار کلمه بیکاری و رونق اقتصادی قابل حل نیست و نیازمند به برنامه است. این برنامه هم امروز در یک دهکده منزوی قابل اجرا نیست. این برنامه امروز نیازمند این هست که ما بتوانیم درعرصه بینالمللی با دنیا کار کنیم و از ظرفیتهای دنیا هم برای توسعه کشورمان استفاده کنیم و نگاه توسعهای میخواهد. کسانی که نگاه توسعهای داشته باشند و این نگاه را بتوانند با منطق خوبی برای مردم تبیین بکنند، بیشتر میتوانند موفق شوند.
بحث برجام را در اینباره چطور ارزیابی میکنید و هر نامزدی که کرسی پاستور را به نام خود کرد، در اینباره باید چگونه اقدام کند؟
برجام یک تعهد بینالمللی چندجانبه است و جمهوری اسلامی ایران هم یک طرف این تعهد است. همانطور که بارها هم مقام معظم رهبری، هم ریاست محترم جمهوری و هم سایر مقامات عالی کشور مثل وزیر امور خارجه اعلام کردند، ما هیچگاه زیر تعهدات خودمان نخواهیم زد. رئیسجمهوری هم هر که باشد باید ادامهدهنده این مسیر باشد البته ادامهدهندگی به این معنا نیست که بعضیها شاید در برجام نقاط ضعفی هم بگیرند. ما بارها این را اشاره کردیم که شما باید برآیند برجام را نگاه کنید. بالاخره برجام هم برای جمهوری اسلامی ایران تعهداتی را ایجاد کرده که هم حقوقی در قالب آن جمهوری اسلامی ایران تعقیب میکند. مشکل ما قبل از برجام با طرفهای مذاکرهکننده این بود که شما همیشه قایل به این هستید که ایران باید تعهدات خودش را به احسن وجه در ام. پی تی. اجرا کند و حتی بگویید پروتکل الحاقی را هم اجرا کنند اما در کنار آن به حقوق جمهوری اسلامی ایران بیتوجه است. بر اثر ایستادگی ملت ایران و بعد هم مذاکرات روشمند و خوبی که دولت انجام داد ما توانستیم به یک توافقنامه بینالمللی برسیم. آمریکاییها که تصور میکردند ایران را میتوانند منزوی کنند، دیدند ایران منزویشدنی نیست و اگر آنها از این توافقنامه عقب بمانند یا توافقنامه را به نوعی دور بزنند، مورد انزوا قرار خواهند گرفت لذا این توافقنامه حاصل یک توافق جمعی ابتدا در داخل جمهوری اسلامی ایران بود، بعد همین توافق سرایت کرد به طرفهای دیگر لذا ما فکر میکنیم این مسیر باید ادامه پیدا کند. اتفاقا میتوانیم بگوییم این مسیر با اقتصاد کشور هم به نوعی گره خورده است. البته ما ظرفیتهای داخلیمان خیلی بالاست و خیلی میتوانیم کار کنیم اما این را باید بدانیم در دنیای امروز بههرحال باید از ظرفیتهای بینالمللی استفاده کرد. دنیای امروز، دنیای انزوا نیست؛ دنیایی نیست که ما بتوانیم بگوییم خودمان در یک گوشه باشیم. حتی معنای استقلالی هم که ما ابتدای انقلاب مطرح میکردیم از منظر امام هیچگاه به معنای انزوا نبوده است. زمانی که خود حضرت امام حضور داشتند، ما دولتهایی که داشتیم در پس از انقلاب ارتباطات داشتند. ما فکر میکنیم توسعه اقتصادی و رسیدن به یک اقتصاد متوازن نیازمند این است که ما در داخل کشور آرامش داشته باشیم. اگر بخواهیم در داخل کشور امنیت سختافزاری و نرمافزاری هر دو را با هم داشته باشیم، لازمهاش این است که همه ایرانیان سهیم باشند در سرنوشت خودشان و در اقتصاد خودشان. سرمایههای ایرانی که در خارج از کشور است را بتوانیم به خوبی استفاده کنیم. بخش زیادی از ایرانیان خارج از کشور هستند که این افراد، انسانهای شایسته و خوبی هستند و اقصینقاط دنیا توانمندیهای خودشان را به اثبات رساندند.
ارزیابیتان درباره ورود احمدینژاد به انتخابات چیست؟
هنوز تحلیل دقیقی ندارم که ایشان دنبال چه هستند چون تناقض هم در گفتار ایشان بود که از یک طرف ثبتنام کردند، از یک طرف گفتند من به آن تعهد اخلاقیام پایبند هستم. این دو تا را من هنوز نفهمیدم به چه معناست؟ تعهد اخلاقی به معنای منع رهبری باشد، ایشان گفتند ثبتنام نکنید ولی ثبتنام کردند، دیگر نمیتواند منعی داشته باشد. در هرحال خیلی زیبنده و شایسته نبود. در شرایط فعلی کشور با توجه به منع صریح رهبری ایشان ثبتنام کردند اما اینکه ایشان چه چیزی را تعقیب میکنند و دنبال چه هستند و چگونه است اینها، تحلیلهای فعلا متعدد و متنوعی وجود دارد که یک مقداری نیاز به زمان دارد که بشود اینها را سروسامانی داد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است