آفتاب

اگر عشق نبود

اگر عشق نبود

همشهری دو - علی سیف‌اللهی: آدم‌ها بیشتر شیفته قصه‌ها هستند تا مکان‌ها. یک فضای مشخص وقتی به قصه‌ای می‌پیوندد بیشتر از همیشه جاذبه پیدا می‌کند.

جايي مثل تاج‌محل كه اسمش را با عنوان يكي از عجايب هفتگانه جديد جهان به همه مي‌شناساند، از نظر معماري چيزي بيش از مسجد شيخ‌لطف‌الله ندارد. حتي وقتي پاي مقايسه جزئيات نفسگير و زيبايي نقش‌ها باشد، وقتي بخواهي خودت را در فضا غرق كني و بي‌نفس بماني مسجد شيخ‌لطف‌الله با آن كل واحد و رازآلودي نورها و رنگ‌هايش به‌مراتب پيش مي‌افتد.

اما فرقش به سادگي اينجاست كه قصه‌ها، دست اين يكي بنا را گرفته‌اند و جهاني‌اش كرده‌اند؛ قبل از اينكه افراد با معماري مواجه شوند با داستانش روبه‌رو مي‌شوند. داستان عاشقانه‌اي كه مثل بيشتر داستان‌هاي عاشقانه تاريخي، پاياني تراژيك دارد و اندوهي در دل مي‌نشاند كه ماندگاري‌اش از شادي بسيار بيشتر است.

راهنما با غروري آشكار مي‌گويد: اين تنها بناي جهان است كه براساس عشق ساخته شده‌ است و من مي‌فهم‌ام چه ظلمي بر آن همه شاهكار معماري ما مي‌رود كه قصه‌هايشان را فقط زمزمه‌وار، سينه‌به‌سينه و از واگويه‌هاي افراد مي‌شنويم كه اگر عشق نبود چگونه مي‌شد ساخت و اينقدر زيبا ساخت. چگونه مي‌شد گنبدي افراشت و آن را بي‌آنكه خيال مرگ به دل بيفتد، آراست و براي جهانيان باقي‌اش گذاشت.

کد N1679265

وبگردی