آفتاب
ایلنا گزارش می‌دهد؛

«عملیات پترزبورگ» چرا و چگونه اجراء شد؟ + نقشه و تصاویر

«عملیات پترزبورگ» چرا و چگونه اجراء شد؟ + نقشه و تصاویر

اگرچه مدل عملیات، زمان و شخص عمل‌کننده در حادثه تروریستی سنت‌پترزبورگ ردپای داعش را در افکار عمومی و ذهن مفسران را نمایان می‌کند اما باید گفت که جریان‌های افراطی مستقر در قفقاز شمالی، ترکستان شرقی، چچن و حتی سین‌کیانگ چین در پس این عملیات حضور داشتند.

«انفجار در متروی سنت پترزبورگ انتقام از روسیه نبوده است.» این عبارت، بخشی از اظهارات سرگئی لاوروف وزیر خارجه فدراسیون روسیه یک روز پس از انفجار بمب در متروی دومین شهر بزرگ این کشور یعنی «سنت پترزبورگ» است و اصرار دارد تا به افکار عمومی این پیام را مخابره کند که انفجار سوم آوریل ۲۰۱۷ حمله‌ای تلافی‌جویانه از سوی داعش، جبهه فتح الشام (جبهه النصره سابق) یا سایر گروهک‌های تروریستی نبوده است. در اینجاست که با گذشت دو روز از این حادثه تروریستی شاهد هستیم که هیچ‌کدام از جریان‌ها، سازمان‌ها و تشکیلات جهادی، بنیادگرایی و حتی تروریستی مسئولیت این عملیات را به عهده نمی‌گیرد و تنها نامی از داعش بر سر زبان‌ها جاری می‌شود.

تهدید پوتین توسط گروهک‌های تروریستی در فضای مجازی: به زودی شدیدتر و خونین‌تر خواهیم آمد

از این منظر باید توجه داشت که روند اجراء، تایید و حتی به عهده گرفتن عملیات‌های تروریستی در نقاط مختلف جهان با یکدیگر متفاوت است. به بیانی بهتر باید بگوییم که منطقه و نقطه‌ای که قرار است عملیات تروریستی در آنجا اجرا شود بر اساس میزان و نوع اشراف سرویس اطلاعاتی و حتی آرایش ماموران پیرامونی کشور هدف، مکان انجام عملیات و جنس آن با سایر کشورهای دیگر متفاوت خواهد. به عنوان مثال عملیات مسلحانه و حتی اجرای انفجار (اعم از انتحاری و بمب‌گذاری ثابت) در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، سومالی و کشورهای مشابه به دلیل شکننده بودن وضعیت امنیتی خیلی راحت‌تر از کشورهای اروپایی مانند آلمان، هلند و حتی روسیه خواهد بود.

رابطه سرزمینی عنصر عملیات و زمان اجرا

دلیل این ادعا را شاید عده‌ای توان بالای رصد و اشراف اطلاعاتی و امنیتی کشورهای مذکور بدانند اما واقعیت این است که وجود «عنصر بومی» در یک عملیات حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد یک اقدام خشن و سخت آن هم از نوع تروریستی خواهد بود. در اینجا نکته‌ای نهفته و آن این است که در بررسی مدل عملیات‌های تروریستی شهری مانند پاریس (نوامبر ۲۰۱۵)، بلژیک (مارس ۲۰۱۶)، ترکیه (۲۸ژوئن ۲۰۱۶) ، لندن (جولای ۲۰۰۵ و مارس ۲۰۱۷) و غیره پای یک عنصر بومی که عمدتاً به عنوان مهاجر در کشور هدف حضور داشته‌اند در میان است. دلیل این امر هم کاملاً روشن است؛ عنصر بومی که در داخل یک کشور چندین سال زندگی می‌کند بدون تردید ورودی و خروجی‌های شهر و به خصوص ناوگان حمل و نقل عمومی شهری که ساکن آن است را به خوبی می‌شناسد.

همچنین ساعت پرتردد و حتی آرایش نیروهای پلیس و امنیتی را به خوبی می‌تواند تجزیه و تحلیل کند. از این منظر در «مدل پاریس» شاهد هستیم که حملات گسترده و همچنین انفجارهای هدفمند به صورت صحیح و مطابق با نقشه‌ و سناریوی از قبل طراحی شده اجراء می‌شود و در کمال ناباوری نظام و ساختار امنیتی کشور مورد نظر در خوش‌بینانه حالت فقط می‌تواند چند دقیقه و نهایتاً چند ساعت زودتر وجود تهدید را حس کند؛ اما این به منزله جلوگیری یا خنثی سازی تمام تهدید نیست بلکه تنها می‌توان درباره آن گمانه‌زنی کرد.

مکان، مدل و نوع انفجار

در عملیات تروریستی که سوم آوریل ۲۰۱۷ یعنی دو روز پیش در متروی سنت پترزبورگ رخ داد هم چنین حالتی به صورت علنی و آشکار نمایان بود. به گونه‌ای که بمب در فاصله میان ایستگاه‌ «سنایا پلوشاد» و «انستیتو تکنولوژی» صورت گرفت که به «خط آبی» متروی سنت پترزبورگ مشهور است منفجر شد. دلیل اینکه ۱۴ نفر در جریان این انفجار کشته شدند تا حدودی مشخص است. چراکه بمب دقیقاً در وسط واگن مترو منفجر شده‌ است و روز دوشنبه هم اولین روز کاری در روسیه پس از تعطیلات شنبه و یکشنبه محسوب می‌شده و از این جهت شخص اجرا کننده عملیات می‌دانسته که در ساعات اولیه ظهر دقیقه تراکم افراد در این مسیر تا حدی است که نهایتاً ساعت ۱۴:۴۰ دقیقه بمب منفجر می‌شود.

«نقشه وقوع انفجار و کشف بمب دوم در ایستگاه پلوشاد ووستانیا»

کمی بعد یک بمب دست‌ساز دیگر در ایستگاه «پلوشاد ووستانیا» (میدان قیام) کشف و خنثی می‌شود که محتوای آن علاوه بر مواد منفجره، مقادیر زیادی ساچمه سربی بوده که دلیل استفاده از این مکمل سخت و خارجی افزایش گستره و شعاع تلفات (اعم از کشته‌ها و زخمی‌ها) بوده است. به زبانی دیگر باید گفت که در انفجارهای شهری فرد یا تیم عمل کننده تا حد توان، هدف خود را بر کشته شدن افراد و قربانی گرفتن متمرکز می‌کنند اما ساخت مواد منفجره را به صورتی پیش می‌برند که بتوانند بیشترین زخمی را در صحنه بر جای بگذارند.

«کشف بمب در ایستگاه پلوشاد ووستانیا»

گزارش‌هایی که تاکنون توسط سرویس اطلاعاتی روسیه منتشر شده است، نشان می‌دهد که این انفجار فوق انتحاری بوده است. تا جایی که «سرگئی گونچاروف» رئیس اتحادیه بین‌المللی پیشکسوتان یگان ویژه ضد تروریستی «آلفا» و عضو اتاق اجتماعی روسیه در گفت‌وگو با خبرگزاری تاس اعلام کرده بود که بر اساس بررسی صحنه انفجار، معاینه و کالبدشکافی اجساد موجود در محل وقوع حادثه و همچنین گزارش بیمارستان‌هایی که مجروحین را مورد معالجه قرار داده‌اند مشخص شده است که این حادثه یک انفجار انتحاری بوده است. چراکه اکثر مقتولان و مجروحان عمدتاً از ناحیه کمر و شکم آسیب دیده‌اند و این نشان می‌دهد که شخص عمل‌کننده یا دارای کمربند انفجاری بوده یا این که بمب را در کوله‌پشتی خود قرار داده که پائین‌ترین نقطه آن تا کمر وی ادامه داشته است.

« نقطه انفجار بمب در وسط واگن متروی سنت‌پترزبورگ»

 

عنصر عمل کننده

تنها یک روز پس از حادثه سنت پترزبورگ مشخصات فردی که عملیات را اجرا کرده بود توسط دستگاه امنیتی روسیه منتشر شد که در این بین سرویس اطلاعاتی کشورهای قرقیزستان و قزاقستان هم به کمک مسکو شتافتند و پس از بررسی‌های اولیه، بازبینی فیلم‌ها و تقاطع‌گیری داده‌ها به این نتیجه رسیدند که فرد انتحاری؛ شخصی است ۲۲ ساله به نام «اکبرجان جلیلف» است که گفته می‌شود ملیتی قرقیزی دارد و از سال ۲۰۱۵ در رستوران ژاپنی مشغول به کار بوده است. پس از انجام بررسی‌های بیشتر اصالت وی اُزبکستانی اعلام می‌شود که دارای شهروندی روسیه بوده است. در اینجا اولین کد موثر که می‌تواند در تحلیل این عملیات و ریشه‌های آن مد نظر قرار گیرد این است که شخص عمل‌کننده یکی از شهروندان جمهوری‌های جدا شده از فدراسیون روسیه بوده که به صورت طبیعی باید آن را بر آمده از آسیای میانه دانست.

«اکبرجان جلیلف، عامل حادثه تروریستی سنت‌پترزبورگ»

آسیای میانه، آشیانه تروریسم

اینکه چرا لغت و واژه آسیای میانه، آسیای مرکزی یا قلب آسیا در اینجا برجسته می‌شود و اهمیت پیدا می‌کند به این دلیل است که وضعیت امنیت فعلی این جغرافیا نسبت به سال‌های گذشته بسیار حساس‌تر و شکننده‌تر است. همگان به خاطر دارند که بدنه تشکیل دهنده صفوف ابتدایی و خط مقدم تروریست‌های داعش در سوریه و عراق را «گردان‌های انغماسی» تشکیل می‌دهند که عمده آنها اتباع منطقه قفقاز شمالی، آسیای میانه و خصوصاً چچن هستند که باید آنها را مناطق تحت سلطه اتحاد جماهیر شوروی سابق دانست که همچنان از مسکو و تزارها کینه به دل دارند.

عملکرد گردان‌های انغماسی داعش به این صورت است که این نیروها تا آخرین فشنگ موجود در اسلحه خود می‌جنگند و پس از آن دست به عملیات انتحاری زده و خود را منفجر می‌کنند و به گونه‌ای تلفیقی از نیروهای انتحاری و عناصر عادی میدانی داعش هستند. اما اینکه بگوییم داعش در پس «عملیات پترزبورگ» قرار داشته است تا حدودی می‌تواند یک تحلیل ناقص باشد. چراکه از حیث فنی، داعش تنها چند ساعت پس از انجام عملیات و نهایتاً یک روز بعد مسئولیت عملیات را به عهده می‌گیرد مگر آنکه بخواهد از «عملیات فریب روانی» برای پوشش و انحراف در تجزیه و تحلیل داده‌های دستگاه های امنیتی استفاده کند و در جبهه و نقطه دیگری دست به عملیات بزرگتر بزند که به دلیل حساس شدن سیستم و ساختار اطلاعاتی انجام آن با مشکل روبه‌رو می‌شود.

از این حیث باید گفت که مدل عملیات به دلیل بومی بودن آن به یک تسویه حساب داخلی با بازیگری عنصر بومی بیشتر شبیه است. تسویه حساب داخلی نه به معنای تسویه احزاب سیاسی داخل مسکو بلکه به معنای هشدار و اخطار یک قومیت و طیف خاص که می‌تواند رد پای چچنی‌ها و اتباع هجرت کرده از معرکه عراق و سوریه به افغانستان، تاجیکستان و به طور کلی جغرافیای قفقاز و آسیای میانه باشد. یعنی عنصر اجرای عملیات رابطه‌ای با این جغرافیا داشته و اشخاص دیگر هم عملیات را از راه دور در سنت‌پترزبورگ هدایت و راهبری کرده‌اند.

«بیعت و تشکیل شاخه داعش در ترکستان شرقی با حضور اتباع آسیای مرکزی و منطقه قفقاز»

از سوی دیگر پس از قیام مردم چچن علیه دولت مرکزی فدراسیون روسیه که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به وقوع پیوست شاهد بودیم که منحنی عملیات‌های تروریستی در خاک روسیه سیر صعودی به خود گرفت. به گونه‌ای که عملیات‌های مختلفی در ایستگاه قطار ولگاگراد، مدرسه بسلان و تئاتر مسکو از سوی گروه‌های منتسب به این منطقه صورت گرفت. همچنین در حالت فعلی عملیات‌های پراکنده‌ای در داغستان و چچن علیه نیروها و تاسیات حیاتی و نظامی روسیه صورت می‌گیرد. علاوه بر آن باید به پایه‌گذاری شاخه داعش در ترکستان شرقی و بیعت عده‌ای از این ناحیه با ابوبکر البغدادی اشاره کنیم که این موضوع هم‌ می‌تواند یکی دیگر از تهدیدهای حال و آینده فدراسیون روسیه باشد.

گزارش: فرشاد گلزاری

کد N1671456

وبگردی