آفتاب

پیامها و پیامدهای اهتزاز پرچم کردستان در کرکوک

پیامها و پیامدهای اهتزاز پرچم کردستان در کرکوک

صلاحدین خدیو


1. بورژوازی ترکمن، بروکراسی عرب و پرولتاریای کرد، توصیف یک فعال چپ ایرانی از ویژگیهای جمعیت شناختی کرکوک در اوایل دهه هشتاد سده گذشته میلادی است.
ترکمنها به شیوه ای سنتی بازار و کسب و کار را در دست داشتند. کردها از دهه پنجاه با رونق صنعت نفت از روستاهای اطراف راهی مرکز شهر شدند و محلات کارگری آن را بنا نهادند.
ماهیت فرقه ای رژیم بعث و بویژه حساسیت شدید آن روی کرکوک و مداخلات عرب سازی، عربها را در سطوح فوقانی و میانی دیوان سالاری شهر و استان قرار داده بود.
این مناسبات پس از سال 2003 عمیقا دستخوش تغییر شد. کردهای تعریب شده بازگشتند و سلطه عربها بر مراکز قدرت شهر و استان خاتمه یافت.
اکنون اما نه طبقه کارگر انقلابی و نه بورژوازی تجاری، بلکه بروکراسی حاکم بر کرکوک پرچم کردستان را بر فراز نهادها و ادارات این شهر به اهتزاز درآورده است.
این امر محقق اما نمی شد بی برتری نسبی کردها در شورای استانی کرکوک و استانداری کرد که از  رهبران متنفذ اتحادیه میهنی کردستان و عضو جناح قدرتمتد آن است.


2. کرکوک رسما جزو اقلیم کردستان نیست، اما با فروپاشی ارتش عراق در جریان حمله داعش و پیشروی پیشمرگان کرد در مناطق مورد منازعه عملا دست کردها افتاده است.
یک متمم قانون اساسی عراق، معروف به ماده 140 پیش بینی کرده بود که سرنوشت کرکوک و دیگر مناطق مورد اختلاف از طریق همه پرسی تا سال 2007 روشن شود.
دولت مالکی از اجرای این بند سرباز زد و این مساله به یکی از اختلافات پیچیده میان کردها و بغداد تبدیل شد.
سال 1974 نیز مذاکرات ملا مصطفی بارزانی و صدام حسین بر سر تعیین حدود و ثغور ناحیه خودمختار بر سر کرکوک دچار بن بست شد. سعایت شاه ایران هم البته بی تاثیر نبود.
سال 1983 نیز هنگامی که مذاکرات طالبانی و صدام به توافق نزدیک می شد، " سندرم کرکوک " در کنار مداخله سلبی ترکیه مانع از انعقاد توافق شد.


در سال 1991 هنگام قیام کردها، نیروهای اتحادیه میهنی پس از نبردی سخت کرکوک و پایگاه هوایی معروف آن را از چنگ ارتش عراق در آوردند، اما کوته زمانی بعد با ضد حمله مشترک ارتش عراق و مجاهدین خلق عقب نشستند.
در تحولات پس از آن هم، کرکوک خارج از محدوده منطقه پرواز ممنوع قرار گرفت. احتمالا تضمینی برای عدم تجزیه عراق و تبدیل نشدن خودمختاری کردها به انفصال نهایی از بغداد.
مروری بر این سوابق نشان می دهد که اختلاف بر سر کرکوک همیشه پاشنه آشیل رسیدن به یک توافق پایدار میان کردها و دولت عراق بوده است.


3. کردها کنترل نظامی کرکوک را در کف دارند. شورای استانی هم رای به برافراشتن پرچم کردستان در کنار پرچم عراق داده است.
آیا این به معنای نزدیک شدن کردها به رویای الحاق کرکوک به اقلیم است؟
قطعا این اقدام به نفع تثبیت، تعمیق و تداوم وضعیت دی فاکتوی موجود است و دست کردها را در تحولات آتی پیش می گذارد.
اما الحاق کرکوک به اقلیم کاری آسان نیست و مستلزم طی یک فرآیند پیچیده و چند لایه حقوقی است.
فرآیندی که اصل و اساس آن بستگی به وجود  اراده های سیاسی موافق دارد.
شورای استانی کرکوک زمان مناسبی را برای افراشتن پرچم اقلیم انتخاب کرده است. مرحله پایان حاکمیت سرزمینی داعش و گشوده شدن مجدد پرونده های مورد اختلاف میان اربیل و بغداد.
پیام کردها روشن است: زمان به آسانی به عقب باز نمی گردد!


4. کرکوک را باید در تابلوی رقابتهای داخلی کردها هم نگریست.
فارغ از  ملاحظات خرد و کلان فراوان، باید اذعان نمود کە این اتحادیه میهنی است کە پرچم کردستان را در کرکوک بالا برده است.
چند سالی است که حزب دمکرات پرچمدار میهن پرستی کردی شده و با طرح شعار استقلال تلاش کرده در قله ناسیونالیسم کردی بایستد و رقبای داخلی ـ گوران و اتحادیه ـ و خارجی ـ پ.ک.ک ـ را پشت سر بگذارد.
اکنون اتحادیه میهنی در آستانه انتخابات آینده می تواند ادعا کند که به شعار دادن اکتفا نکرده و عملا گوی سبقت را از رقیب ربوده است.
استقبال محتاطانه حزب دمکرات از این اقدام و تلاش برای کاستن از اهمیت آن را باید در این چارچوب تفسیر نمود.
مخالفت صریح و ستیزه جویانه ترکیه نیز دلیل دیگری است که پارتی را به اندیشه و احتیاط بیشتر وادار می کند.
نکته قابل تامل اینجاست در حالیکه حزب دمکرات در نقش مدافع پرشور و سازش ناپذیر ایده استقلال ظاهر شده، نقد موضع ترکیه درباره کرکوک را به یک مسئول درجه دوم خود ـ علی عونی ـ آنهم در یک سایت اینترنتی کم مخاطب سپرده است.
یحتمل با این هدف که اگر در آینده آبها از آسیاب افتاد، این موضع " کردی " را در آرشیو داشته باشند.
کرکوک به اندازه سلیمانیه " شهر اتحادیه میهنی " نیست، ولی یقینا نسبت عاطفی آن بااتحادیه عمیقتر از نسبت پارتی و اربیل است.
در داخل اقلیم کردستان برداشت افکار عمومی از احزاب حاکم تحت تاثیر متغیرهای اقتصادی و معیشتی است. اما در مناطق کردنشین خارج از اقلیم، عناصر اصلی سازنده

دیدگاە مردم ماهیتی سیاسی، استعلایی و میهن پرستانه دارند.
خاطرات شورانگیز مردم کرکوک از نبردهای پیشمرگان اتحادیه در نیمه دهه هشتاد و اوایل دهه نود در این استان هنوز زنده است.
مضاف بر آن آماج اصلی حملات مرگبار انفال منطقه گرمیان و پایگاههای اتحادیه در حوالی کرکوک بود که سیمای رنجدیده آن را اکنون نیز می توان در شمایل زنان سیاهپوش آن دید.
مخلص کلام در کنار سایر عوامل نباید از اهمیت ابعاد تبلیغاتی اقدام اتحادیه میهنی در منطقه ای که به صورت سنتی هودار آن است غافل شد.

 
*تحلیلگر مسائل سیاسی و بین الملل

49310

کد N1671082

وبگردی