مخاطبان مدتهاست بهنوش بختياري را با بازي در نقشهاي گوناگون طنز ميشناسند؛ با اين حال قرار گرفتن در قالب برنامه کودک برايتان اتفاقي عجيب و تازه به نظر ميرسد. اين اتفاق چطور رخ داد و چه شد که بازي در اين مجموعه را پذيرفتيد؟
خب من به کار در فضاي کودک از مدتها پيش علاقه داشتم و دلم ميخواست تجربهاش کنم. ضمن اينکه دوست داشتم نسل جديد هم مرا بشناسند و با من آشنا شوند. دليل ديگرش هم اين بود که بسياري از بازيگران توانمند و روز دنيا را ميشناسم که با وجود شهرتشان هنوز کار کودک انجام ميدهند و به بازي يا صداپيشگي در آثار مخصوص کودکان مشغول ميشوند . دلم ميخواست من هم اين کار را تجربه کنم.
فکر ميکنم بازخوردهاي خوبي را چه از جانب کودکان و چه خانوادههايشان دريافت کردهايد؛ درست است؟
بله، بازخوردهاي خوب زيادي را شاهد بوديم. دليل ادامه دادن به بازي در اين مجموعه هم همين است. اگر بازخوردها درست و مناسب نبود، قطعا نه تهيهکننده به ادامه ساخت کار رغبتي نشان ميداد و نه بازيگران حاضر به ادامه همکاري بودند. زماني بود که همه مردم در کوچه و خيابان مرا به اسم ليلون ـ نقشم در مجموعه «شبهاي برره» ـ ميشناختند، اما حالا با نام خانم چمني شناخته شدهام و از اين بابت خوشحالم.
شخصيت «خانم چمني» از سري نخست در مجموعه حضور دارد. در سري دوم تغييري هم کرده است يا هنوز همان شخصيت را ادامه ميدهيد؟
نه، کليت نقش همان است. به طور کلي کار کردن براي کودک خصوصياتي را ميطلبد که ما خيلي سعي در رعايت آن داريم. براي مثال از بداهه کاملا دوري ميکنيم. نکته ديگر اين است که بچهها عموما تغيير يک شخصيت مهربان را خيلي نميتوانند قبول کنند؛ ذهن آنها شرطي است و به همين خاطر است که ما در کارمان از تکرار زياد استفاده ميکنيم. خانم چمني مدام از فوايد ميوه خوردن صحبت ميکند، بر رعايت قانون تاکيد ميورزد و مواردي از اين دست را به کودکان گوشزد ميکند. چون همانطور که گفتم، کار براي کودکان است و با آثار فلسفي يا روشنفکرانه تفاوت ميکند. در عين حال چنين کاري مشکل هم هست، چون بچهها زود حواسشان پرت ميشود و از پاي تلويزيون برميخيزند.
لباسهاي مختلف و رنگارنگي را در اين مجموعه ميپوشيد. اين انتخاب لباسها بر چه اساسي بوده است؟
ما در اين مجموعه در خصوص قوميتهاي گوناگون صحبت ميکنيم و لباسهاي من هم هر بار بر همين اساس تغيير ميکنند. البته جالب است بدانيد بيشتر اين لباسها متعلق به خودم است. مردم از اقصي نقاط ايران به من لطف ميکنند و لباسهايي را ميدوزند و برايم ميفرستند تا در اين برنامه بپوشم. مردم به من لطف دارند و من اين مساله را هديهاي باارزش از جانبشان ميدانم.
با توجه به نقشي که در اين مجموعه ايفا ميکنيد، به نظر ميرسد بخش اصلي آموزشي بودن داستان هم بر دوش شماست…
بله، ديالوگهاي من با توجه به نوع شخصيتي که دارم، اکثرا آموزشي است. خانم چمني به نوعي به عنوان رئيس محله گل و بلبل محسوب ميشود و از ديگر نقشها جديتر است. به همين سبب حواسم هست که خيلي از طنزهاي مد نظرم را وارد نقش نکنم. ضمن اينکه مقصود ما از ساخت اين کار، فرهنگسازي بوده است و راجع به هر آن چيزي که باعث فرهنگسازي شود صحبت ميکنيم؛ از اخلاق گرفته تا قضاوت، حسادت، دروغ، ادب داشتن، توانايي نه گفتن و بسياري موارد ديگر.
چند درصد انرژيتان در اين فضا، از روحيه کودکانه خودتان نشأت ميگيرد؟
صد در صد دخيل است. من هنگامي که ميخواستم قرارداد بازي در اين مجموعه را ببندم، بشدت درگير کارهاي ديگر بودم و اعلام کردم که حتي ممکن است نتوانم به طور دائم همراه با گروه باشم؛ اما بازخوردهاي خوب و انرژي خودم به ادامه بازي ترغيبم کرد. البته اين نکته يادمان باشد که کار کردن براي کودکان اصلا به اين معنا نيست که خودت هم کودک بشوي و حرفهاي کودکانه بزني؛ نه، اتفاقا بچهها رفتارهاي جدي را بيشتر ميپسندند و دلشان ميخواهد کودک فرض نشوند.
محله گل و بلبل در سري دوم پخش خود توجهي جدي به فضاي مجازي دارد. خود شما هم از جمله چهرههاي پرطرفدار فضاي مجازي هستيد. چقدر از اين فضا شناخت داريد؟
تمام تلاش گروه ما از همان روز اول اين بوده که از شعاري شدن به دور باشيم و اين را بگوييم که فضاي مجازي اتفاقا اصلا هم بد نيست؛ فقط بايد راه استفاده از آن را بلد باشيم. البته من بشدت با حضور کودکان در بخشهايي از فضاي مجازي که مخصوص بزرگسالان است، مخالفم. الان سيمکارتهايي مخصوص کودکان به بازار آمده که دسترسيهايشان را محدود ميکند و به نظرم بايد بر حضور کودکان در فضاهاي مجازي بيشتر نظارت شود.
خودتان چقدر در فضاهاي مجازي فعاليت داريد؟
گوشي تلفن همراهي که من با خودم به سر کار ميآورم از اين نوع گوشيهاي ساده و دکمهدار است که اصلا قابليت وصل شدن به اينترنت را ندارد. اين اصرار خودم است و ترجيح ميدهم در ساعات کاري فکرم درگير فضاي ديگري نباشد؛ چون حتي يک نظر منفي يا ناخوشايند ميتواند روز آدم را خراب کند. شبها بعد از اينکه به خانه ميروم و کمي به زندگي شخصيام ميرسم، ساعتي مينشينم و گوشيام را چک ميکنم، اخبار ميخوانم، جواب برخي نظرات هواداران را که به نظرم لازم است ميدهم و فعاليتم تنها در همين حد است؛ چرا که کار برايم در اولويت است و به نظرم هر چيزي که حواسم را از کارم پرت کند، بيارزش است.
مدتي است که به نظر ميرسد گزيدهکار شدهايد و انتخابهايي محدودتر را در عرصه بازيگري داريد. دليل اين قضيه چيست؟ آيا از کيفيت نقشهايي که به شما پيشنهاد ميشوند رضايت نداريد؟
اتفاقا بر عکس، مجموعههاي تلويزيوني را دوست دارم و دنبال ميکنم و خودم را فرزند تلويزيون ميدانم. شروع کار من از تلويزيون بوده است ولي الان به دنبال تجربه کردن اتفاقات تازهتر هستم. با اين حال هنوز علاقهمند کار در تلويزيون هم هستم و اگر پيشنهاد خوبي بشود، حتما قبول خواهم کرد.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است