زگیل تناسلی، یک بیماری زیستی چند نشانه اجتماعی

در نتیجه از نظر دانش پزشکی زگیل تناسلی مانند سوزاک، تبخال تناسلی، سیفلیس جزو مجموعه بیماری‌های منتقله ازطریق جنسی یاSTD  طبقه‌بندی می‌شود.
با مقدمه بالا باید گفت: هرموقع هرجا زگیل تناسلی ملاحظه شد،  مگر درموارد استثنا حضور آنها حاکی از تماس جنسی فردی با فرد دیگر است. دراین بین و به همین منوال می‌توان فرض کرد؛ حداقل از هر دونفری که زگیل تناسلی دارد، یک نفر یا با افراد متعددی تماس جنسی داشته یا با کسی تماس جنسی داشته است که او با افراد متعددی تماس داشته است.
مقدمات فوق خلاصه ای‌است از مسائل زیستی این بیماری.
لیکن ابعاد این مشکل هم مثل سایر بیماری‌ها به مسائل زیستی محدود نمی‌شود و امتداد آن حوزه روانی- اجتماعی انسان را نیز درگیر می‌سازد.
نخستین مشکل زگیل تناسلی این است که با کاندوم قابل پیشگیری نیست و علت آن هم گستردگی منطقه‌ای است که می‌تواند درگیر زگیل باشد و این برخلاف ایدز است که تا حد زیادی با کاندوم قابل پیشگیری است. پس کسانی که ارتباط جنسی چندگانه هستند، درخطر ابتلا به آن هستند. دومین مشکل آن امکان انتقال حتی درغیاب ضایعه ظاهری در فرد است که این انتقال به دیگری را راحت‌تر می‌کند و انتقال بیماری را بیشتر غیرقابل پیش‌بینی می‌سازد.مشکل سوم ویروس عامل که  HPVنام دارد، جزو ویروس‌هایی است که بعد از ورود به بدن انسان در زمان طولانی و چه بسا همیشه باقی می‌ماند و این منجر به مشکل دردسرساز دیگری به نام عود مکرر دراین زگیل می‌شود. گرچه اغلب بیماران طی چند ‌سال بهبودی کامل پیدا می‌کنند ولی طی این چند ‌سال بارها و بارها زگیل بعد از درمان کامل برمی‌گردد و برای بعضی هم بهبود هیچ‌گاه اتفاق نمی‌افتد که این موارد اثر منفی زیادی درکیفیت زندگی دارد. اینجانب به کرات بیمارانی را مشاهده کرده‌ام که زگیل درناحیه تناسلی تبدیل به کابوس زندگی آنها شده، به‌طوری که به گفته خودشان کیفیت زندگی قبل و بعد آن تفاوت افت معنی‌داری پیدا کرده است. مشکل روانی ناشی از عود زگیل درمردان متأهل با نوعی از عذاب وجدان شدید هم همراه می‌شود؛ چراکه این زگیل در هر دوجنس می‌تواند سرطان‌زا باشد.احتمال خطر درخانم‌ها به‌مراتب بالاتر است و این یعنی عذاب‌وجدان مضاعف برای همسران آنها، هم به جهت خیانت و هم به خاطر ایجاد زمینه سرطان برای شریک زندگی‌شان!ازطرف دیگر، با توجه به الگوی سرطان‌زایی این بیماری که خانم‌ها را خیلی بیشتر درگیر می‌کند، زگیل تناسلی و شیوع بالای آن نماد دیگری می‌شود. از ظلم و ستمی که در حق  زنان جامعه جاری می‌شود.به قسمی که درجملات پیشین آمد، ازجهت جامعه‌شناسی بیماری زگیل تناسلی را می‌توان نشانه‌ای ازتماس‌های جنسی با شرکای متعددی دانست. گرچه ممکن است تماس متعدد در خود فرد نه و درشریک جنسی او باشد، در نتیجه ملاحظه افراد بیشتری که مبتلا به زگیل تناسلی هستند، حاکی از تغییری در رفتار جنسی اجتماع و وجود بیشتر افرادی با تماس‌های جنسی چندگانه است.ازطرف دیگر پوشیده نیست که روابط جنسی افراد درجامعه ما دچار تغییرات زیادی شده و گرچه به صورت رسمی صحبت از آنها راحت نیست و هنوز مقدار زیادی شامل تابوها و نگوهای جامعه می‌شوند، اما در بطن و عمق جامعه بشدت درمسیر تغییر واقع هستند. شیوع بالاتری از زگیل تناسلی که حاصل مشاهده روزمره اغلب پزشکان خصوصا تخصص‌های مرتبط است، تأییدی است بر صحت مسأله بالا.
دلیل این تغییر رفتار چه می‌تواند باشد
شاید بعضی ظاهربینانه این تغییر رفتار را نشانه‌ای از مدرن‌شدن جامعه بدانند، چنین دلیلی نمی‌تواند درست باشد. گرچه تحلیل این مشکل به صورت تخصصی در بضاعت و تخصص نویسنده این متن نیست، ولی به نظر می‌رسد تغییر رفتارهای جنسی درجامعه ما بیش از هرچیز نشانه بحران اخلاقی موجود درجامعه است.حقیقت آن است که ما جامعه‌ای درحال گذاریم و فاصله‌گرفتن از ارزش‌های سنتی برای بعضی به معنی فراغت از هر نوع هنجار و اصول اخلاقیست و مصیبت این‌که این بی‌اخلاقی ورود به جهان مدرن و پیشرفت تلقی می‌شود، آنچه در غرب موسوم به انقلاب جنسی شده، منشأ دیگری از سوء‌تفاهم شده است و تقلید نابجا و جاهلانه از آن ضمن این‌که بنیان‌ها و سرمایه‌های اجتماعی را به سمت تخریب برده، مشکلاتی چون زگیل تناسلی هم به ارمغان آورده است.دراین راستا ملاحظه بیشتر مردان متأهلی که به زگیل تناسلی مبتلا شده‌اند یا زنانی که ثانویه به ابتلای همسرشان درگیر زگیل تناسلی شده‌اند، هم تأییدی است بر وجود این بحران اخلاقی و هم نشانه دیگری است از روابط نابرابر زن و مرد درجامعه ما که گویا مردان درحالی از همسر خود توقع وفاداری جنسی را دارند که تنوع جنسی را حق مسلم خود می‌دانند. چنین است که شیوع بالاتر زگیل تناسلی معنایی فراتر از پزشکی و اپیدمیولوژی پیدا می‌کند. زنگ‌ها را بیش ازپیش برای کسانی که دغدغه اجتماعی دارند، به صدا درمی‌آورد./ روزنامه شهروند