آنچه یک نظام تک هژمون را تهدید میکند همتراز شدن قدرت اصلی با یک یا دو قدرت دیگر است. آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی در چند سال اخیر خطر از دست دادن موقعیت خود را به خوبی حس کرده است. روسیه با مدیریت ولادیمیر پوتین توانست وضعیت خود را متحول کند. بهرهگیری از قیمت بالای نفت و گاز در یک دهه ابتدایی قرن بیستویکم موجب شد رئیس جمهور روسیه با مدیریت بسته خود در داخل هم تحرکات مخالفان داخلی را پایان دهد و هم جایگاه روسیه در نظام بینالملل را ترمیم کند.
روسها امروز به پشتوانه منابع طبیعی و اسلحهسازی در حال توسعه نفوذ جهانی خود هستند. در حدود دو دهه ابتدایی بعد از فروپاشی شوروی سابق، فدراسیون روسیه سیاست خارجی خود را معطوف به کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز کرد؛ آنچه در دکترین این کشور به عنوان «خارج نزدیک» تعبیر میشود. اما همزمان با افزایش قدرت این کشور، در خاورمیانه خیزشهای عربی شکل گرفت. موافقت مسکو با ایجاد منطقه پرواز ممنوع در لیبی موجب شد آنها یک متحد سنتی خود در منطقه را از دست بدهند. پوتین از این حادثه درس گرفت و درباره تلاش غرب برای براندازی بشار اسد از قدرت در سوریه کوتاه نیامد.
این نقطهای بود که ایران و روسیه را بیش از هر زمانی بههم نزدیک کرد. سیاستهای ایران برای حمایت از محور مقاومت در کنار هدف مسکو برای حمایت از یک متحد سنتی موجب شد تا فصل جدیدی از همکاریها میان دو طرف شکل بگیرد. ایران و روسیه توانستند درحالی که تروریسم تکفیری در حال فتح نقطه به نقطه سوریه بود و چیزی تا تصرف دمشق نداشت ورق را برگرداند. امروز داعش و تروریسم تکفیری بیش از هر زمانی روی دومینو شکست قرار گرفته است. اما این تنها محور همکاری ایران و روسیه نیست.
روسیه اهرمی برای توازن قدرت
آغاز همکاریهای استراتژیک دو طرف به میانه دهه ۹۰ میلادی باز میگردد زمانی که فدراسیون روسیه در ابتدای شکلگیری غرق در مشکلات مالی بود و ایران به دنبال تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر که در زمان پهلوی آلمان آن را میساخت نیازمند تکنولوژی بود. اما آلمان یا سایر کشورهای غربی حاضر به همکاری با ایران نشدند تا روسیه و ایران با یک قرار داد تجاری بازی برد- برد را آغاز کنند. روابط مسکو-تهران در طول حدود ۳ دهه اخیر تقریبا قابل قبول بوده است. هرچند در روزهایی که آمریکا تحریم علیه ایران را به شورای امنیت سازمان ملل میبرد روسها به نظر آمریکا نه نمیگفتند و خبری از وتو نبود و هرچند که در تکمیل نیروگاه بوشهر یا زمان تحویل سامانه دفاع ضدموشکی S-۳۰۰ بدعهدی کردند و کار را به شکایت ایران کشاندند. با این حال ایران و روسیه در شرایط فعلی به هم نیاز دارند. فارغ از تاریخ تلخ روابط دو کشور برای ایران، دیپلماسی روحانی تلاش کرده از روسیه به عنوان یک قدرت جهانی در راستای اهداف خود استفاده کند. بدیهی است اتحاد استراتژیک با این کشور با توجه به تجربه تاریخی غیرمنطقی است اما میتوان در نبرد توازن قدرت روسها را در کنار خود داشت.
سفر قریب الوقوع روحانی به مسکو
در راستای تقویت روابط دو طرف دیروز معاون اول رئیس جمهور خبر داد سفر روحانی به مسکو قطعی شده است. اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور روز گذشته در دیدار «ایگور شووالف» معاون اول نخستوزیر روسیه، مناسبات میان دو کشور را رو به رشد ارزیابی کرد و با اشاره به تمایل و علاقهمندی جمهوری اسلامی ایران برای گسترش همکاری اقتصادی با کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا، گفت: «باید تلاش کنیم تا پیش از سفر دکتر روحانی به مسکو، مقدمات امضای توافقنامه شکلگیری منطقه آزاد تجاری میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا نهایی شود. او همچنین با بیان این که گسترش روابط و هماهنگیهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی با روسیه از اهمیت ویژهای برای جمهوری اسلامی ایران برخوردار است، به سفر قریب الوقوع دکتر روحانی به مسکو اشاره و ابراز امیدواری کرد در سفر رئیس جمهور کشورمان به روسیه، توافقات خوبی میان دو کشور حاصل شود.»
اقتصاد عامل اطمینان بخش همکاری با روسیه
درحالی که سوالاتی درباره آینده روابط با روسیه بعد از فصل دوستی ترامپ-پوتین وجود داشت بعید به نظر میرسد با مخالفتهایی که در داخل آمریکا و از سوی رسانهها و سناتورهای پرنفوذ آمریکایی با سیاست نزدیکی ترامپ به پوتین وجود دارد، روابط حسنهای میان مسکو و واشنگتن شکل بگیرد. بنابراین همکاری ایران و روسیه میتواند ادامهدار شود. یکی از مهمترین ابزارهایی که در رابطه با کشورها وجود دارد توسعه مناسبات اقتصادی است. درشرایطی که روسیه به دلیل الحاق شبهجزیره کریمه به خاک خود مورد خشم آمریکا و اروپا قرار گرفته و با تحریمها اقتصادی مجازات شده است ایران اگر بتواند اقتصاد روسیه را در بخشهای مختلفی به کشورمان گره بزند با اطمنیان بهتری میتواند نام روسیه را به عنوان یک متحد ثبت کند.
ارمان
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است