آفتاب

ناجیان در آسمان

ناجیان در آسمان

همشهری دو - بهاره جلالوند: هوا آنقدر سرد است که توان ایستادن را از آدم می‌گیرد ولی با وجود سوز سرمای زمستانی، از دور مردانی را می‌توان دید که در کنار هلی‌‌کوپترهای بزرگ آهنین مشغول کار هستند.

برخي ديگر از آنها كه لباس‌هاي سفيد بر تن دارند، سريعا سوار هلي‌كوپتر مي‌‌شوند و با به حركت در‌آمدن ملخ‌هاي هلي‌كوپتر، بدون هيچ معطلي‌اي، زمين را ترك مي‌كنند. با نگاه از فاصله دور، دقيقا نمي‌توان فهميد كه در آن حياط بزرگ پر از هلي‌كوپتر چه مي‌گذرد. اصلا با خود مي‌پرسي اين همه هلي‌كوپتر براي چه در يك‌جا جمع شده‌اند و هزار و يك سؤال ديگر كه هرچه در ذهنت مرور كني، به جواب دقيقي براي آنها نخواهي رسيد؛ مگر اينكه كمي نزديك‌تر بروي تا متوجه شوي در آنجا چه مي‌گذرد. مسئولان سازمان امداد و نجات هلال احمر كشور، براي اينكه بتوانيم با كار تيم پرواز هلي‌كوپترهاي امداد و نجات آشنا شويم، به ما اجازه همراهي با تيم پرواز را در مانور ايمني در برابر زلزله كه در شهرستان شهريار با همكاري آتش‌نشاني و اورژانس برگزار مي‌شود، داده‌اند. تمام كارهاي تيم پرواز در اين مانور، كاملا مشابه يك عمليات امداد و نجات واقعي است.

  • همه مشغول كارند

هوا خيلي سرد است و سوله‌هاي بزرگ، به‌نظر گرم‌تر از بيرون مي‌رسند. داخل سوله‌ها هم آنقدرها گرم نيست ولي ديدن هلي‌‌كوپترهاي كوچك و بزرگ كه در سوله‌ها قرار دارند، حسابي توجه آدم را جلب مي‌كند. خودشان به اين سوله‌هاي بزرگ، آشيانه مي‌گويند. كمي آن طرف‌تر چند نفر با لباس‌هاي سبز رنگ مشغول بررسي فني بخش‌هاي مختلف هلي‌كوپتر هستند و آچار در دست به كارشان ادامه مي‌دهند. ساختمان خالي از هرگونه زرق و برق است و همه مشغول انجام دادن كار خودشان هستند و در عين حال، آمادگي كامل را براي شرايط اضطراري و امدادرساني دارند.

  • وقت طلاست!

اينجا ثانيه‌ها و دقيقه‌ها ارزش خاصي دارند و همه بسيار منضبط هستند چون هر دقيقه‌، مي‌تواند در نجات جان يك انسان تأثير داشته باشد. عقربه‌ها جلو و جلوتر مي‌روند تا اينكه مركز كنترل و هماهنگي عمليات‌ها (‌EOC) كه كارش فرماندهي عمليات‌هاي مختلف است، دستور پرواز را صادر مي‌كند. بعد از آن، كار امدادهوايي آغاز مي‌شود و 4نفر به‌عنوان تيم پرواز، قرار است براي امدادرساني راهي شهريار شوند. خلبان، كمك خلبان، مهندس پرواز و مهندس فني، آماده هستند تا هماهنگي‌هاي مختلف با فرودگاه مهرآباد، انجام شود. بعد از هماهنگي‌ها، هلي‌كوپتري كه از قبل توسط مهندس فني بررسي شده است، آماده پرواز مي‌شود. خلبان، كمك خلبان و مهندس پرواز، بدون هيچ معطلي به سمت هلي‌كوپتر مي‌دوند و خوب مي‌دانند كه جلو رفتن عقربه‌‌هاي ساعت چقدر حياتي است. مهندس فني در حياط كنار هلي‌كوپتر ايستاده تا در زمان روشن شدن هلي‌كوپتر، باز هم از سلامت آن مطمئن شود. خلبان، كمك خلبان و مهندس پرواز سوار هلي‌كوپتر شده‌اند و هر كدام روي صندلي مخصوص خود نشسته‌اند و هلي‌كوپتر را روشن و آماده پرواز مي‌كنند. جلوي هلي‌كوپتر آنقدر كليدهاي مختلف وجود دارد كه باورش براي آدم سخت است كه تيم پرواز چطور در شرايط اضطراري و با آن همه هيجان و استرس، يادشان مي‌ماند كه كدام كليد را بايد حركت بدهند. بالاخره هلي‌كوپتر روشن مي‌شود و صداي ملخ‌ها و موتورهاي آن، كل فضا را پر مي‌كند، به‌گونه‌اي كه كم كم صدا به صدا نمي‌رسد. هلي‌كوپتر آماده پرواز و رفتن به محل حادثه است. مهندس فني هم سريعا سوار هلي‌كوپتر مي‌شود و خلبان باتجربه، آن را با تمركز فراوان و با دقت از روي زمين بلند مي‌كند. در اين پرواز غير از تيم 4 نفره پرواز، فقط تيم دو نفره ما به عنوان خبرنگار و عكاس، مسافران هلي‌كوپتر است؛ به اين دليل كه پرواز براي يك مانور برگزار مي‌شود و در اين ماموريت همراه بودن تيم پزشكي امداد ضروري نيست. خلبان مي‌گويد: «در ماموريت‌هاي واقعي فقط زماني كه لازم باشد تيم پزشكي همراه ما مي‌آيد و اغلب در محل حادثه به آنها مي‌رسيم و مصدومان را تحويل مي‌گيريم».

  • مقصدمان شهريار است

وقتي هلي‌كوپتر از روي زمين بلند مي‌شود هيجان و وحشت خاصي وجود آدم را فرامي‌گيرد به خصوص اگر بار اولي باشد كه سوار هلي‌كوپتر شده‌اي. هلي‌كوپتر با هواپيما خيلي فرق دارد؛ درست انگار روي هوا ايستاده باشي! حالا تصور كنيد كه سوار هلي‌كوپتري باشيد كه به سرعت در آسمان در حال حركت است؛ آن هم نه براي تفريح بلكه براي امدادرساني. مهندس پرواز علاوه بر اينكه حواسش به داخل كابين است گاه‌گاهي با مهندس فني صحبت مي‌كند خلبان و كمك خلبان هم كه گوشي دارند با ساير افراد گروه صحبت مي‌كنند كه چون داخل كابين هستند، ديده نمي‌شوند. هلي‌كوپتر در حال نزديك شدن به شهريار است؛ درست جايي كه مصدوم در آنجا چشم اميدش را به آسمان دوخته و فرصت انتقال او با ماشين وجود ندارد.

  • لحظه فرود را به‌خاطر بسپار

هلي‌كوپتر به شهريار و محل وقوع حادثه نزديك مي‌شود، جمعيت زيادي آن پايين ايستاده‌اند و به غول فلزي‌اي كه ناجيان آسماني در آن هستند، چشم دوخته‌اند. ماشين‌هاي آتش‌نشاني و آمبولانس‌ها از آن بالا خيلي كوچك به‌نظر مي‌رسند و هلي‌كوپتر قرار است كنار آنها روي زمين بنشيند. پرواز با هلي‌كوپتر، هر لحظه‌اش با خطر همراه است و سختي‌هاي خاص خودش را دارد اما لحظه نشستن روي زمين، از هر لحظه ديگري حساس‌تر و خطرناك‌تر محسوب مي‌شود به‌ويژه در شرايطي كه باند مخصوص، براي هلي‌كوپتر وجود ندارد و جمعيت زيادي هم آن پايين در تكاپو هستند. كوچك‌ترين اشتباه مي‌تواند گران تمام شود و جان تيم پرواز و شايد تعدادي از جمعيت روي زمين را به خطر بيندازد. هلي‌كوپتر به زمين نزديك مي‌شود و با نزديك شدنش به زمين، خاك همه‌جا را پر مي‌كند، در چنين شرايطي نفس‌ها به شماره مي‌افتد و ضربان قلب بالا مي‌رود چون قرار است هلي‌كوپتر بنشيند. خلبان باتجربه حواسش به همه‌‌چيز هست و كمك خلبان، مهندس پرواز و مهندس فني هم حسابي تمركز كرده‌اند تا اگر متوجه چيزي شدند به خلبان اطلاع بدهند. هلي‌كوپتر به آرامي و با دقت و بدون هيچ مشكلي روي زمين مي‌نشيند و امدادگران كه از آمدن هلي‌كوپتر بسيار خوشحال هستند، مصدوم را به سرعت داخل هلي‌كوپتر مي‌آورند و خلبان، محل حادثه را ترك مي‌كند و مصدوم به بيمارستان منتقل مي‌شود.

  • بازگشت به آشيانه

هلي‌كوپتر امداد پس از يك روز سخت و بعد از چند ساعت امدادرساني، به سمت آشيانه‌اش بازمي‌گردد. با اينكه عمليات امداد و نجات، سخت و پرهيجان بوده است ولي در چهره هيچ‌كدام از تيم پرواز، خستگي ديده نمي‌شود. آنها خوشحال هستند چون توانسته‌اند يك‌بار ديگر به‌موقع به محل حادثه برسند و فردي را نجات بدهند. اين داستان، هر روز براي آنها ادامه دارد ولي تكراري نمي‌شود. پروازهاي ديگري هم دارند كه در كوه، بيابان و... است كه خطرات بيشتري نسبت به اين پرواز دارد اما آنها هر خطري را به جان مي‌خرند تا بتوانند كمكي به ديگران كرده باشند.

  • سختي‌ها تمام نمي‌شوند

عباس گودرزي كه همكارانش او را كاپيتان صدا مي‌كنند، درباره برخي از مشكلات جسمي‌اي كه در اثر پرواز، براي افراد تيم به‌وجود مي‌آيد، مي‌گويد:«صدايي كه در هلي‌كوپتر ايجاد مي‌شود بسيار زياد است و شايد خيلي از افراد تصور كنند ما به‌دليل داشتن گوشي، اين صدا را نمي‌شنويم درحالي‌كه اين صدا در گوش ما نيز با شدت كمتري مي‌پيچد. براي همين است كه به مرور زمان، تيم پرواز دچار افت شنوايي مي‌شوند. ساعت‌ها نشستن روي صندلي هلي‌كوپتر آن‌ هم با حركت‌ها و ضربه‌هايي كه به بدن وارد مي‌كند، مي‌تواند مشكلاتي چون بيرون زدگي ديسك كمر و آرتروز را در پي داشته باشد. بسياري از ما، دچار سردردهاي شديد و مشكلات جسمي زيادي مي‌شويم. فقط كسي مي‌تواند اين مشكلات جسمي و خطرات ناشي از اين شغل را تحمل كند كه عاشق كارش باشد ضمن اينكه از نجات جان ديگران و امدادرساني، لذت ببرد».

  • پرواز تكراري نمي‌شود

عباس گودرزي؛ استاد خلبان
از حدود سال 1362به‌عنوان خلبان، پرواز مي‌كردم و در زمان دفاع‌مقدس نيزمسئوليت پرواز با هلي‌كوپتر شناسايي را برعهده داشتم. پرواز با هلي‌كوپتر در زمان جنگ، كاملا با هلي‌كوپتر امداد متفاوت است و هر كدام سختي‌هاي خاص خودش را دارد ولي تجربه پرواز در زمان جنگ باعث شده كه خيلي راحت با هلي‌كوپتر امداد پرواز كنم. مي‌توانستم پرواز با هواپيماي مسافربري را به‌عنوان شغلم انتخاب كنم، اما هلي‌كوپتر، بيشتر حس پرواز را منتقل مي‌كند ضمن اينكه مي‌توان جان افراد را هم نجات داد. همه مسئوليت‌هاي هلي‌كوپتر در زمان پرواز در نهايت با من است كه خلبان يك هستم و به همين دليل براساس چارت، كتاب و راهنماي پرواز، بايد بهترين عملكرد را داشته باشم تا هم تيم پرواز و هم امدادگران و هم مصدومان سالم به مقصد برسند. شايد خيلي از افراد تصور كنند كه پرواز براي ما تكراري مي‌شود و همه پروازها مشابه يكديگرند ولي اين باور كاملا نادرست است و هيچ پروازي مشابه پرواز ديگر نيست. پروازهاي ما هر كدام سختي‌هاي خاص خودشان را دارد ولي پرواز در كوهستان، بسيار سخت محسوب مي‌شود چون هم ارتفاع زياد است و هم به‌شدت باد مي‌وزد ولي براي نجات جان افراد، با برنامه‌ريزي قبلي، هر خطري را به جان مي‌خريم چون وظيفه ما امداد و نجات همنوعان است.

  • استرس اين شغل قابل توصيف نيست

محمدتقي بيات؛ مهندس پرواز
حدود 8سال است كه به‌عنوان مهندس پرواز هلي‌كوپتر امداد هلال احمر فعاليت مي‌كنم. اين شغل مانند هر شغل ديگري، مشكلات و مسائل مخصوص به‌خودش را دارد. استرسي كه ما در اين شغل آن را تجربه مي‌كنيم از حد تصور فراتر است و نمي‌توان آن را توصيف كرد. رفتن به كوهستان با هلي‌كوپتر 25متري، آن هم در ارتفاع، خودش استرس‌زاست؛ حالا وقتي پاي جان يك انسان نيز در ميان باشد اين استرس افزايش هم پيدا مي‌كند. ما تيم پرواز بايد بتوانيم استرس خود را مديريت كنيم چون كوچك‌ترين اشتباه مي‌تواند حادثه و در نهايت مرگ تيم پرواز، امدادگران و مصدومان را در پي داشته باشد. كار ما يك كار تيمي محسوب مي‌شود و هر يك از ما بايد وظيفه خود را به درستي و با دقت، براساس آموزش‌هايي كه از قبل ديده‌ايم، انجام بدهيم. يكي ديگر از مسائلي كه ما به‌عنوان تيم پرواز هلي‌كوپتر امداد با آن مواجه مي‌شويم ديدن تصادفات و جرح است كه شايد خيلي‌ها تصور كنند براي ما اين مسئله عادي مي‌شود درحالي‌كه ديدن ناراحتي مردم هيچ وقت عادي نخواهد شد و برايم ناراحت‌كننده و دلخراش است. تأثيري كه اتفاقات تلخ و دلخراش مي‌تواند روي زندگي بگذارد، اجتناب‌ناپذير است اما از طرف ديگر حس كمك به همنوع و تأثير مثبت آن روي زندگي نيز دوچندان خواهد بود و همين مسئله، تأثير سوء سوانح تلخ را تا حدود زيادي مي‌تواند كاهش بدهد.

  • علاقه كه باشد، خسته نمي‌شوي

محسن مهراب‌زاده؛ كمك‌خلبان
از حدود سال1370 خلبان هستم و در حال حاضر هم كنار خلبان يك فعاليت مي‌كنم. وظايف كمك‌خلبان در يك هلي‌كوپتر امداد، كاملا مشابه خلبان است و تنها يك تفاوت اساسي وجود دارد كه خلبان‌يك، سرپرستي پرواز را برعهده مي‌گيرد و مسئوليت اصلي پرواز با او است. البته در پرواز همه گروه بايد در كنار هم بهترين عملكرد را داشته باشند. خلباني شغل سختي است و در زمان پرواز بايد حواست به همه‌‌چيز باشد و بدون علاقه واقعا نمي‌توان در اين شغل دوام آورد چون براي افرادي كه علاقه‌اي به آن ندارند، خسته‌كننده خواهد بود. يك خلبان هميشه در هر پرواز، تجربه‌هاي جديدي را مي‌آموزد و هر پرواز، متفاوت با ديگري است و براي همين نمي‌توان تنها به تجربه‌هاي قبلي تكيه كرد. گاهي با توجه به نوع ماموريت، ممكن است تا 8ساعت در آسمان پرواز كنيم كه واقعا چنين كاري سخت محسوب مي‌شود و تا كسي آن را تجربه نكند نمي‌تواند ميزان اين سختي را درك كند. اينكه مي‌توانم سهم كوچكي در امدادرساني به همنوعان خود داشته باشم و در حوادث كمكي كنم، واقعا برايم لذتبخش است و حس مفيد بودن براي جامعه را در من ايجاد مي‌كند و خوشحالم كه كمك خلبان هلي‌كوپتر امداد هستم.

  • هميشه درگير كار هستيم

محمد تبريزيان؛ مهندس فني
36سال است كه مسئوليت مهندس فني هلي‌كوپتر را برعهده دارم. به‌طور كلي مهندس فني بايد تمام نقص‌هاي احتمالي‌اي را كه ممكن است هلي‌كوپتر داشته باشد، بررسي كند تا خداي ناكرده، در زمان پرواز اتفاقي نيفتد. كار ما آنقدر‌ها هم كه از دور ساده به‌نظر مي‌رسد، ساده نيست و سختي‌هاي بسياري دارد و بايد ساعت‌ها در هر شرايطي، هلي‌كوپتر را بررسي كنيم و اگر مشكلي داشته باشد آن را برطرف كنيم. هميشه هم در يك جاي مسطح و راحت كار نمي‌كنيم. بارها پيش آمده كه در جاي خاكي و پر از پستي و بلندي، مشكلات هلي‌كوپتر را برطرف كرده‌ام و از نظر روحي هيچ خستگي‌اي احساس نكرده‌ام چون به كارم عشق مي‌ورزم. گاهي در روزهاي پركار حدود 12ساعت وقت براي بررسي و رفع نواقص هلي‌كوپترها گذاشته‌ام. دوري از خانواده يكي از مشكلات اين شغل به‌حساب مي‌آيد و بيشترين زمان دوري از خانواده‌ام، حدود 3‌ماه آن هم در مرز افغانستان بوده است. كسي كه مي‌خواهد در شغل مهندس فني موفق باشد، بايد دائما مطالعه كند و بدون داشتن اطلاعات به روز، نمي‌توان كار را به خوبي پيش برد. ما تيم پرواز، هميشه به نوعي درگير كارمان هستيم و وقت زيادي را صرف كارمان مي‌كنيم و چون خدمت به مردم را انتخاب كرده‌ايم، همه اينها را هم به جان مي‌خريم.

  • دوري از خانواده سخت است

محمدرضا نبي؛ سرپرست مهندسين پرواز
35سال از فعاليتم در كارهاي هوايي مي‌گذرد و 20سال است كه مهندس پرواز و استاد هستم. از سال1361 تا سال 1366، شغل اداري داشتم كه هيچ ارتباطي با شغل فعلي‌ام نداشت تا اينكه به‌دليل علاقه زياد به پرواز، با تلاش و سختي‌هاي بسيار توانستم وارد اين شغل شوم. يكي از مهم‌ترين سختي‌هاي شغل ما، مسئله دوري از خانواده است و تمام زحمت‌هاي خانه و امور خانواده را همسرم برعهده دارد. بارها پيش آمده كه براي مدت طولاني از خانواده‌ام دور بوده‌ام و حتي يك‌بار حدود 3‌ماه را در خارج از كشور به سر ‌بردم. شرايط شغل من و همكارانم به‌گونه‌اي است كه در بسياري از مناسبت‌ها مانند عيد نوروز زياد نمي‌توانيم در كنار خانواده‌هايمان باشيم چون احتمال وقوع حادثه در اين ايام بيشتر مي‌شود. كار تيم پرواز هيچ وقت تعطيلي ندارد و در برف، باران، تصادفات، كوه، دريا و... بايد امدادرساني انجام شود. افرادي كه در اين شغل كار مي‌كنند بايد مرتبا در حال مطالعه باشند و دائما امتحان‌هاي خاصي را پشت سر بگذارند ضمن اينكه بايد به‌صورت سالانه حتما با شبيه‌ساز نيز پرواز كنند تا آمادگي كامل را در شرايط امدادرساني داشته باشند.

  • كار ما سرما و گرما نمي‌شناسد

علي گودرزي؛ مهندس فني
5سال از فعاليتم به‌عنوان مهندس فني مي‌گذرد. من مهندسي مكانيك خوانده‌ام و در صنعت، فعاليت مي‌كردم و به‌دليل علاقه‌اي كه به تعمير و نگهداري هواپيما داشتم، پس از تحصيل در رشته تعمير و نگهداري هواپيما، كار خود را به‌عنوان مهندس فني هلي‌كوپتر شروع كردم. اوايل تصور نمي‌كردم كه كار امداد هوايي تا اين حد سخت باشد و تصور مي‌كردم كه بين پروازهاي معمولي و پروازهاي امداد و نجات، تفاوت چنداني وجود ندارد. مسئوليت مهندس فني، مانند ساير تيم پرواز بسيار زياد است اما مهندس فني بايد بسيار دقيق باشد و هرگونه خطا مي‌تواند گران تمام شود. مهندس فني بايد هميشه هلي‌كوپتر را براي پرواز آماده نگه دارد تا هيچ ايراد و اشكالي وجود نداشته باشد. همه قسمت‌هاي هلي‌كوپتر بايد به دقت بررسي شود. علاوه بر اين، تعمير و نگهداري هلي‌كوپتر نيز برعهده مهندس فني است. اين شغل سرما و گرما نمي‌شناسد و بارها شده كه در باران، برف و يخبندان و در شرايط بسيار سخت كار كرده‌ام. همه سختي‌ها و خستگي‌هاي ناشي از كار، در برابر تأثير مثبتي كه مي‌توان براي مردم داشت و در شرايطي كه مستاصل شده‌اند و امكان هيچ نوع امدادي جز امداد هوايي وجود ندارد، ناچيز مي‌شود. شايد خيلي از افراد تصور كنند زماني كه ما به ماموريت امدادي مي‌رويم، حقوق بيشتري دريافت مي‌كنيم درهرحالي‌كه بين پروازهاي معمول و پروازهاي امدادي از نظر حقوق دريافتي، هيچ تفاوتي وجود ندارد و تيم‌هاي پرواز امدادهوايي به‌دليل علاقه و عشقي كه به مردم دارند، جانشان را به خطر مي‌اندازند.

کد N1607150

وبگردی