آفتاب
یادداشت مهمان

معاصریت نگارگری در یک نگاه/ از غلبه توریسم‌پسندی پرهیز شود

معاصریت نگارگری در یک نگاه/ از غلبه توریسم‌پسندی پرهیز شود

علی فرامرزی هنرمند نقاش معتقد است هنر نگارگری به هنر مفهومی پهلو می زند و تنها نقصان در این عرصه نگاه توریسم پسندی است که بر آن حاکم شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، علی فرامرزی نقاش پیشکسوت همزمان با برپایی دوسالانه نگارگری در باغ نگارستان یادداشتی را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده که متن آن بدین شرح است: «این یادداشتِ نقاشی است که نه تنها یک نگارگر نیست بلکه از مطالعات کارشناسانه و گسترده ای هم در خصوص نگار گری برخوردار نیست و می توان گفت بیشتر یک نگاه بیرونی است به عرصه نگارگری از یک نقاش تا نوشته ای تخصصی و عمیق. همین جا بگویم که مسلما در این روزها که دوسالانه نگارگری در جریان است می توان تحقیق و یادداشت های متنوع و بدیع تر را به خوبی یافت و بهره برد.

ظهور و بروز مدرنیسم بعد از جنگ دوم جهانی خصوصا در آمریکا و رفتن به سمت و سوی فرم گرائی صرف و در نتیجه نشاندن مفهوم نو و جدید در عوض هر محتوای دیگری در نقاشی با هر هدف و انگیزه ای اعم از حرکت به سمت و سوی آزادی مطلق و رهائی از معنا و مفهوم که واکنشی بود علیه معناگرایی قبل از جنگ اروپائی و یا به خاطر تقابل سیاسی و فرهنگی با جهان کمونیسم که بشدت ایدئولوژی را پی می گرفت؛ درهر صورت هر چه که بود پس از کوتاه زمانی از دلش آنتی تزی سر بر آورد که در حقیقت آبشخورش همان آموزه های خود مدرنیسم بود که تشویق به رها کردن گذشته و کهنه می نمود به شرط جدید و نو بودن و اینگونه بود که نوعی از هنر پا به عرصه گذارد، که امروزه به نام هنر مفهومی درست در نقطه صد و هشتاد درجه هنر مدرنیسم در حال نمایندگی کردن بخش مهمی از هنر معاصر است. (کانسپت چوال آرت) یا همان هنر مفهومی دو ویژگی بارز در برابر و تضاد هنر مدرن داراست اول: اهمیت دادن به مخاطب و بیننده و دخالت دادن او در فرایند حتی خلق اثر و دوم: نقش مهم معنا و مفهوم در اثر تجسمی تا حد نفی زیبائی و گاه خالق اثر.

نگارگری از آنجا که هنریست که بیشتر در کتاب ها و متون ادبی اعم از شعر و یا نثر پدید آمده است، لذا پیوندی دائمی و همیشگی با موضوع و محتوا داشته و دارد تا آنجا که این مهلکه را پذیرفته که بتواند عمیق ترین مفاهیم معنوی و عرفانی را که در لابلای اشعار فیلسوفانه شاعران نهفته و چند چهره شده است بیابد  و با زبان شکل، رنگ و خط برای مخاطب خود آنرا بازگو کند و از این روست که می توان آن را قدیمی ترین نوع هنر مفهومی خصوصا در مشرق زمین نامید. این سر سپردگی نگارگری به معنی، اما تفاوتی آشکار با هنر مفهومی برخاسته از پرخاشگری جنگ دوم جهانی دارد و آن اهمیت دادن و بر کشیدن امر زیبا به عنوان شهدی است که بتواند مفاهیم خود را خوشگوار به کام بیننده خود سرازیر کند و در این زمینه تا آنجا پیش رفت که وقتی با نهی مذهبی روبرو شد نوعی از هنر تزئینی خلق کرد که به دور از مفاهیم و محتوا و قصه گوئی صرفا زیبائی شناسی را نشانه رفته است که به آن نام با مسمای تذهیب نهاده اند.

بهره‌جویی نگارگری از شعر و عرفان اینگونه نبود که یکسره او را در تمام مقاطع تاریخی از پرداختن به امور عینی و روزمره باز دارد و ما در دوره هایی مشاهده می کنیم که هنرمندان  شاخص این گونه هنری به مسائل بیرونی و واقعی نیز پرداخته اند و آن را موضوع آثار خود قرار داده اند ولی آنچه که امروزه ما از نگارگری می طلبیم بیشتر آن جنبه متافیزیکی و شاعرانگی است.

در دومین نشانه هنر معاصر مفهومی که جنبه اهمیت دادن به مخاطب یا بیننده است نگارگری نیز با آن همراه است چرا که توضیح دادن و باز نمودن مفاهیم پیچیده عالم مثل و معنا را با زبان تصویر و بهره جوئی از رنگ، فرم و ترکیب بندی در بسیاری از موارد در حد بدیع و شگفت آور را وجه مسئولیت خود قرار داده و وزن، حجم، تاریکی، پرسپکتیو را که به آن جنبه خاکی می داد رابه سوئی نهاده و خود راهش را از جهتی مخالف بر گزیده است. هنرمند نگارگری در همه لحظه ها بیننده ذهنی خود را حاضر و ناظر بر لحظه های خلق اثر می داند و خود را مقید کرده به همراه کردن مخاطب در کشف شهود خود.

تنها به نظر می آید آنچه که امروزه نگارگری را از آن هدف والا دور کرده و تا حدی وجه متعالی این هنر را مورد شک قرار داده است نگاه توریسم پسندی است که انسان گاه رد آن را تا آثار معروفترین هنرمندان این عرصه می تواند بیابد. الیته ذکراین نکته ضروری می نماید که درشرایط نابسامان اقتصادی هنرمند نگارگر نیز مانند دیگر زمینه های فرهنگی و هنری راهی جز جابجا کردن مخاطب ذهنی خود از انسانی فرهیخته به فردی که بیش از هرچیز بدنبال نشانه های آشکار و دم دستی در محصول هنری است، ندارد تا بتواند به حیات عینی خود تداوم بخشد.»

کد N1594646

وبگردی