آفتاب
بازخوانی مهر؛

نماز جمعه در شعر فارسی/ نمایشگاهی از «ایّاک نَعبُد...»

نماز جمعه در شعر فارسی/ نمایشگاهی از «ایّاک نَعبُد...»

شانزدهم ربیع الاول، سالروز نخستین نماز جمعه اقامه شده در اسلام است؛ نماز جمعه‌ای که در شعر برخی از شاعران پارسی گو نیز تفسیر و تنظیم شده است.

خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ:  امروز شانزدهم ربیع الاول، یادآور شانزدهم ربیع الاول سال نخست هجری قمری و سالروز اقامه نخستین نماز جمعه اسلام توسط حضرت ختمی مرتبت (ص) در مدینه است؛ روزی که پس از سالها، با روز جمعه مصادف شده است.

سنگر نماز جمعه البته یکی از سنگرهای مستحکم آخرین و کامل ترین دین الهی است؛ جایی که در آن، نشانه های متعددی از معنویت و وحدت اسلامی به چشم می خورد.

ویژگی‌های متعدد نماز جمعه، شاعرانی از ایران عزیز اسلامی را هم بر آن داشته تا این همایش باشکوه هفتگی در سرتاسر جهان اسلام را به تماشا بنشینند و درباره آن، به نظم بگویند:

نماز جمعه می دهد به ما نشان ره خدا

اگر که در رهش رویم، شویم ز دام غم رها

ادا نماز جمعه کن چو عابدان پارسا

پس از نماز کن دعا که حاجتت شود روا

یکی از این شاعران، استاد حبیب الله چایچیان متخلص به « حسان »  است که درباره این اجتماع معنوی عظیم امت اسلام با عنوان « میعادِ امّت » ، چنین می سراید:

به هم پیوسته، صفهایش سراسر

جوان و پیر و مرد و زن، برابر

خروشان لشکر قرآن و عترت

که افکنده ست دنیا را به حیرت

نماز جمعه، مشتی سخت و محکم

که فرق دشمنان کوبیده در هم

صلای ضدّ تبعیض نژادی ست

نمازی، هم سیاسی، هم عبادی ست

غریو دوری از ننگ و اسارت

جمیع اهل ایمان را بشارت

نماز جمعه، یک قدرت نمایی ست

ستاد لشکر کافرزدایی است

نماز عشق و ایمان و تعهد

نمایشگاهی از " ایّاک نعبد "

شعارش، جنگ با مستکبران است

ندایش، ننگ بر غارتگران است

نفسها گرم، از " الله اکبر "

ز نام حضرت " مهدی " ، معطر

" حسان " ! هر کسی توفیق یابد

به این میعادِ امت می شتابد

و اکنون شعری از امیر عظیمی را با هم به تماشا می نشینیم؛ شعری که با اذان شروع می شود؛ با یاد کردن از حضرت بقیت الله الاعظم (عج) در روز جمعه به پایان می رسد و البته تعبیر " میقات نبرد " را نیز برای سنگر نماز جمعه به میان می آورد:

اذان، گلبانگ زیبای عبادت
مرا تا اوجِ بودن، می کشاند
قلم را جوهر بانگ موذّن
چنین سمت سرودن می کشاند

اذان وقتی که می گویند یعنی
جماعت! این صدای بی نیاز است
زمین بگذار هر کاری که داری
بگو با خود دگر وقت نماز است

عجب زنگار دل را می زداید
اذان دلنواز روز جمعه
وجودم نور می گیرد، می آیم
به میقات نماز روز جمعه

حماسه در حماسه، شور در شور
نماز جمعه میقات نبرد است
ببین سیمای شیطان در مصلّا
چنان برگی تکیده، زردِ زرد است

نماز جمعه یعنی عبد بودن
خلاصه نیست در گوشه نشینی
به دور از جامعه خلوت گزیدن
چه اسلامی! چه ایمانی! چه دینی!

نماز جمعه یعنی آی مردم!
جهان جولانگه یک گلّه گرگ است
همیشه یادمان باشد برادر
که استکبار شیطان بزرگ است

نماز جمعه یعنی ای برادر
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
صدای کینه را ساکت کنیم و
سرود دوستی ها را بخوانیم
 

نماز جمعه یعنی با ولایت
گره خورده سه حرف اصلی دین
سقیفه؛ بمب می ریزد به روی
صدای خنده ی طفل فلسطین

لباس کفرباف دست داعش
تن اسلام ما را پیر کرده
نماز جمعه یعنی آی مومن!
چرا مهدیّ زهرا دیر کرده

شعر بعدی، شعری از ابوالقاسم علوی است که روز جمعه را زمان تجدید بیعت یک مسلمان می داند:

بکن تجدید بیعت روز جمعه

دگر ایام؛ وقت کسب و کار است

خطیب جمعه در هنگام خطبه

مسلّح بودنش یک کارزار است

به خطبه گوش دادن با جماعت

بیاناتش چو درّ شاهوار است

بیا در جمع یاران ای مسلمان

حضور سبزتان دار و ندار است

به هنگامی که دشمن در ستیز است

تو هم آماده شو یاران سوار است

بِنِه پا در رکاب توسن خویش

یقین دارم که مهدی در کنار است

" ابوالقاسـم " بُوَد دائم ثناخوان

خصوصا روز جمعه، جان نثار است

و این هم شعری از محسن رحیمی که بر اساس روایت مشهور، اقامه نماز جمعه را حج فقیران امت محمد (ص) می خواند و با اشاره به نماز جمعه های اقامه شده توسط رهبر حکیم انقلاب اسلامی، چنین می سراید:

روز جمعه! غرفه ها باید ببست

روبروی تیر دشمنها نشست

پا به پای مرد جمعه، همچو شیر!

حیله و مکر عدو باید شکست

روز جمعه غرشی باید کشید!

حرفهای مرد جمعه را باید شنید

در صفای سینه ی سید علی

روزهای سخت مولا را بدید

گوش جان بر خطبه های یار داد

جان برای سیّد غمخوار داد

از صفای صحبتش بیدار شد

با نگاه بی ریایش یار شد

مرد جمعه! ما همه یار تو ایم

تک به تک مشتاق دیدار تو ایم

در نماز جمعه! جنگ آموختیم

در کلاس عشق درد اندوختیم

یک طرف، حج فقیران خوانده اند

خار اندر چشم دیوان خوانده اند

نیزه در دست امام و صف، طویل

مایه رشک یهودان خوانده اند

از غرور و غیرت و مردانگی

در تعجب، آن حسودان مانده اند

و پایان بخش این بازخوانی، شعری از محمد حاجی پور با تخلص " صالح " خواهد بود؛ شعری که در آن از نماز جمعه، با عنوان عید مومنین یاد شده و به سوره جمعه در قرآن هم اشاره داده است:

بُوَد دستور ایزد بهر انسان          

نماز جمعه عید مومنین است

به فرمان خدا گردید واجب         

نگر یک سوره در قرآن چنین است

نماز جمعه ذکر و حال باشد     

 ببین با صالحین، او همنشین است

به روز جمعه ما را پاک سازد         

  که با لطف خدا آنجا قرین است

نماز جمعه باشد هادی خلق            

 به سوی حق مسلمان را رهین است

ببندد دست ابلیس خطاکار      

 همان شیطان که بر ما در کمین است

مُصلّاها پُر از ذکر و توسل       

چنین آوای وحدت دلنشین است

به هر گامی جهنم دور گردد      

  نماز جمعه خود خُلد بَرین است

 کُنَد  " صالح " نماز جمعه را وصف

  عبادت را نگر او برترین است

کد N1578540

وبگردی