طبابت در ایران تاریخی دیرینه دارد بنا به آثار باستانی و برخی کتیبههای بهجا آمده، ایرانیان نخستین مراکز درمانی و به تدریج مجهزترین و بزرگترین مرکز آموزشی – درمانی را در خاورمیانه پدید آوردند که اروپاییان نیز تدریجا از منافع و مزیتهای آن برخوردار شدند. بنا به روایت مورخان از مدرسه جندی شاپور اطبای حاذق به اطراف کشور و حتی کشورهای همجوار گسیل میشدهاند. اما در دوره غفلت و بیخبری پادشاهان قاجار وضع اجتماعی و علمی ایران رو به قهقرا رفت. در قرون اولیه اسلامی نیز بزرگانی همچون جرجانی، بوعلی سینا و رازی تاثیری شگرف بر رشد و گسترش دانش طبابت داشتهاند.
گاسپار روویل، افسر و دیپلمات فرانسوی که در دوره فتحعلیشاه به ایران اعزام شده در سفرنامهاش گزارشی از وضعیت طب و جراحی در آن دوران بهدست داده که از نظرتان میگذرد. هنگامي كه اطبا به بالين مريض خوانده ميشوند، ابتدا به نوعي از كتابهايي كه فهم آن مشكل و خطوطشان ناخوانا است مراجعه مينمايند و ضمن پيچوتاب دادن به خود و درآوردن اداواصول سخنان مرموزي ادا ميكنند و به بيمار توصيه مينمايند كه اين سخنان را تا آنجا كه برايشان ميسر است تكرار نمايند. سپس در روي بعضي نقاط بدن، اجساد پوستكنده سگ يا گربه يا افعي يا كلاغ یا حيوانات مشابه ديگري را ميگذارند و معتقدند كه بدينوسيله افسون مرض را از بين ميبرند. اطبا به ندرت خون گرفتن را تجويز ميكنند، اما در صورتي كه آن را لازم تشخيص دهند به اولين دلاكي كه در كوچه برخورد كنند متوسل ميشوند و از او ميخواهند كه مريض را حجامت بنمايد. دلاك فورا دستبهكار ميشود و چنانچه وسيله ديگري در اختيار نداشته باشد محل حجامت را با طناب ميبندد و نيشتر درازي كه به شكل قمه است به بدن مريض فروميكند. شگفتآور آنكه با اين عمل هيچوقت كسي ناقصالعضو نميشود. اطبا با تنقيه، زالو انداختن، به كاربردن وسيله براي سر بازكردن زخم، بادكش، مشمع انداختن و مرهم گذاشتن كه غالبا اثرات نيكويي دربردارد، چندان آشنايي ندارند. وضع جراحي، چنانچه امكان آن فراهم باشد، از طبابت هم بدتر است. در بيشتر نقاط ايران عمل جراحي را يهوديهايي انجام ميدهند كه بسيار كماطلاع و قابل ترحمند. علم آنها محدود به گذاشتن روغن و مرهم بر روي هرنوع زخم است. نسخه اين داروهاي بدبو كه از پدر به فرزند ميرسد تنها پايه معلومات و منبع درآمد آنها است. اين جراحان از همان دارويي كه براي معالجه زخم معده به كار ميبرند براي تير خوردگي هم استفاده مينمايند و از اينرو آنهايي كه بهبودي حاصل ميكنند، بايد شكرگزار طبيعت باشند زيرا داروهاي اين جراحان جاهل تاثيري در علاجشان نداشته است. با اين حال با توجه به تجربيات گستردهاي كه جراحان با مردم ميكنند، ميتوانند اندكي حاذقتر از آنچه هستند باشند. درعينحال اذعان ميكنم كه شخصا در موقعيتي قرار گرفتم كه توانستم درباره اثر بخشيدن اين مرهمها و روغنها داوري بنمايم. يكبار كه بهطور خطرناكي مجروح شده بودم و هيچگونه دسترسي به كمك نداشتم، به ناچار خود را زيردست آنها انداختم و بهطور معجزهآسايي معالجه شدم. از آنجا كه خيلي خون از من رفته بود، چنان ضعيف شده بودم كه نفهميدم چه كاري صورت دادند. اولين نتيجه عملشان اين بود كه مشاهده كردم مبتلا به قانقارياي پيشرفتهاي شدهام كه خوشبختانه در ظرف دو روز با بخار سركه رفع شد. بالاخره پس از سه ماه رنج و مرارت، جلاد يهودي من افتخار معالجه مرا به خود نسبت داد، در صورتي كه طبيعت و مواظبتهاي خودم سبب بهبودي شده بود، زيرا چنانچه به ماليدن مرهمي كه تركيبي از دنبه و چربي متعفن بود ادامه داده بودم قبل از يك ماه قانقاريا سرتاپايم را فراگرفته بود. اين اشخاص از شكستهبندي هم اطلاع ندارند و نميدانند كه عضو شكسته موقع جوش خوردن كوتاه ميشود و از اينرو چنانچه كسي دچار شكستگي عضو بشود، به سادگي او را به اميد خدا بر پشت ميخوابانند، بدون آنكه عضو شكسته را به جلو بكشند و در نتيجه پس از آنكه عضو جوش خورد مشاهده ميشود كه كج و كوتاهتر از اولش شده است.
عضوي كه در اثر اصابت گلوله شكسته شده باشد، تقريبا مرگآفرين است. اين پزشكان ناوارد اشخاصي را كه از اين طريق جراحت برداشتهاند، به حال خود رها ميكنند و اظهار ميدارند كه اين عارضه را علاجي نيست. در جنگ اصلاندوز در حدود پنجاه سرباز نگونبخت و يك سرهنگ به نام جعفرقلي خان كه فرزند يكي از اربابهاي بزرگ ايران بود دچار اين عارضه شدند. دكتر گورينك جراح بسيار ماهر انگليسي مامور مراقبت از آنها شد و چون هيچيك دچار نقص عضو نشدند همكاران ايراني وي چنان بر سر خشم آمدند كه در همهجا شهرت دادند كه دكتر انگليسي با شيطان عهد و پيمان بسته است، ولي اين امر مانع مراجعه مریضها و مجروحان نشد بهطوري كه وصف شهرتش حتي به اعماق حرمسراي وليعهد هم رسيد و هربار كه مريض واقعي يا ساختگي با امراضي از قبيل سردرد، اختناق رحم، ناراحتي اعصاب و غيره در حرمسرا پيدا ميشد، به دنبال او ميفرستادند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است