آفتاب

گفته‌ها

گفته‌ها

وقتی به نیویورک رسیدم شعف برم داشت. متروی مرتفع، کار خوبی که با هل-گیت کرده بودند، همه‌چیز به دلم می‌چسبید. دیدم خیابان‌ها در نیویورک خیلی ...

وقتی به نیویورک رسیدم شعف برم داشت. متروی مرتفع، کار خوبی که با هل-گیت کرده بودند، همه‌چیز به دلم می‌چسبید. دیدم خیابان‌ها در نیویورک خیلی خیلی کثیف هستند، ولی مردم خیلی خیلی تمیز. یک بار اجلاس کنگره را دیدم و جلال و وقار آن انجمن مرا خیلی تحت‌تاثیر قرار داد. در سفرهایم در آمریکا، چیزهای حیرت‌آور زیادی دیدم که حاکی از پیشرفت فراوان مردم بود. متوسط هوش و سواد مردم آمریکا، به عقیده من، به مراتب بالاتر است از عوام الناس اروپا. در سانفرانسیسکو از پالاس هتل به حیرت افتادم. ساختمان باشکوهی است. کتابخانه‌ها هم بسیار عالی هستند...

 

شگفتی مرا در نظر مجسم کنید وقتی در حال قدم زدن در یکی از خیابان‌های سانفرانسیسکو چشمم به ساختمانی می‌افتد که آن‌چنان شرقی ناب می‌زند، آن‌چنان مرا به یاد خانه و سرزمین پدری‌ام می‌اندازد که من نمی‌توانم جلو خودم را بگیرم و به داخل نروم تا این شبح شرق بر کرانه‌های غرب شما را از نزدیک ببینم. به من گفتند که اینجا یک حمام است، گرمابه جدید. بعد مرا به داخل اتاقک‌های حمام بردند. چه گچ‌بری‌هایی، چه ترتیب کاملی برای پخش گرما، تعداد و غنای تزئینات اتاقک‌ها، چنان بود که از هرچه پیشتر دیده بودم، چه در قاهره، چه در استانبول و چه در مملکت خودم، سر بود.

- به نقل از خاطرات میرزا محمدعلی محلاتی،
مشهور به حاج سیاح

کد N1571132

وبگردی