آفتاب

فيدل و ايران/ همه چیز درباره روابط رهبر انقلاب کوبا با ایران انقلابی

فيدل و ايران/ همه چیز درباره روابط رهبر انقلاب کوبا با ایران انقلابی

ديدار‌های فيدل كاسترو با مقامات ايراني از همان صدر انقلاب و به خاطر اشتراك نظرهاي موجود در راستاي مبارزه با امپرياليسم آغاز شد. در شهريور سال ٥٨ ابراهيم يزدي در هاوانا با كاسترو ديداري صميمانه داشت و يك سال و نيم بعد هيأتي از مجلس شوراي اسلامي كه به كوبا رفته بودند تا در كنفراس بين‌المجالس شركت كنند، با كاسترو ديدار كردند.

«کاسترو به سمتِ آقای خامنه‌ای می‌آید. در مقابلِ اتاق ملاقات به همدیگر می‌رسند. کاسترو می‌خواهد دست بدهد اما با تعجب می‌بیند که آقای خامنه‌ای به جای دست راست، دست چپ را جلو آورده‌اند. کاسترو با دست چپ دست می‌دهد و در حالی‌ که هنوز دست آقای خامنه‌ای را در دست دارد، سؤال می‌کند: علت این که شما با دست چپ دست دادید، چیست؟ آقای خامنه‌ای دست راستشان را کمی بالا می‌آورند، به آن نگاه می‌کنند و می‌گویند: این از ضایعات انقلاب است! کاسترو که متوجه ماجرا شده، دست چپ آقای خامنه‌ای را به نشانه محبت فشار می‌دهد و با افتخاری همراه با شرم می‌گوید: این ضایعات تاریخی و جاودانه است.»

روزنامه شرق نوشت: «فيدل كاسترو، رهبر انقلاب كوبا كه از آگوست گذشته در انظار عمومی ديده نشده بود، در ٩٠سالگي درگذشت و جسدش نيز بنا بر آيين‌هاي رايج در كوبا سوزانده خواهد شد. مراسمي براي گراميداشت او برگزار مي‌شود و يك هيأت كه به گفته بهرام قاسمي، سخنگوي وزارت امورخارجه، هنوز مشخص نيست در چه سطحي باشد، از طرف جمهوري اسلامي براي شركت در اين مراسم راهي كوبا مي‌شود.

ایران و کوبا روابط سياسي خود را به صورت رسمي از ٤١ سال قبل (آذر ۱۳۵٤) آغاز كردند. سفيران دو كشور استوارنامه‌هاي خود را تقديم كرده و در همان سال در جريان بيست‌وپنجمين كنگره حزب كمونيست شوروي ديدار دوستانه‌اي ميان هيأت نماينده حزب توده ايران و هيأت نماينده حزب كمونيست كوبا برگزار شد. همين ديدار بود كه روابط دو كشور را تيره و تار كرد. نزديكي چپ‌گرايان مخالف محمدرضا پهلوي به كوبا به جايي رسيد كه برخي چريك‌هاي مخالف نظام حاكم در ايران به كوبا رفته و آموزش نظامي مي‌ديدند. به‌ همين‌ دليل روابط ايران و كوبا پيش از انقلاب اسلامي خيلي جان نگرفت و يك‌ سال بعد از تأسيس سفارتخانه‌ها (١٣٥٥) قطع شد. قطع روابط نيز چندان طولاني نشد و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي از سر گرفته شد. سفر ابراهيم‌ يزدی، وزير خارجه دولت موقت، به هاوانا (١٣٥٧) براي شركت در اجلاس سران كشورهاي غير متعهد باب آن را گشود و با حمايت كوبا از انقلابيون خوب پيش مي‌رفت اما جنگ ايران و عراق و موضع كوبا كه به ‌خاطر وابستگي به شوروي از عراق حمايت مي‌كرد، از گرماي روابط كاست. به‌ هر‌ حال سفارت ايران در هاوانا از سال ١٣٦١ كار خود را شروع كرد و مقام‌های دو كشور با اتكا به مشتركات ايران و كوبا در عرصه‌هاي سياسي در راستاي تقويت روابط گام برداشته‌اند. در سه دهه گذشته سه رئيس‌جمهوری از ايران به كوبا سفر كرده و حتي فيدل كاسترو نيز يك بار براي ملاقات با مقامات ايراني به تهران سفر كرد.

ميهمانان فيدل كاسترو  در سال‌های اول انقلاب

ديدار‌های فيدل كاسترو با مقامات ايراني از همان صدر انقلاب و به خاطر اشتراك نظرهاي موجود در راستاي مبارزه با امپرياليسم آغاز شد. در شهريور سال ٥٨ ابراهيم يزدي در هاوانا با كاسترو ديداري صميمانه داشت و يك سال و نيم بعد هيأتي از مجلس شوراي اسلامي كه به كوبا رفته بودند تا در كنفراس بين‌المجالس شركت كنند، با كاسترو ديدار كردند. ناطق‌نوری كه آن زمان نماینده مجلس بود در کتاب خاطرات خود به اين سفر اشاره كرده و مي‌نويسد: «در سال ٦٠ قرار شد هیأتی از طرف مجلس در بین‌المجالس کوبا شرکت کنند. فکر می‌کردیم هر چه تعدادمان بیشتر باشد، بهتر است. در این هیأت از نمایندگان اهل سنت، اسحاق مدنی بود، از اقلیت‌ مذهبی، بیت اوشانا بود که بعد توده‌ای از آب درآمد. از خانم‌ها، سرکار خانم دستغیب بودند و چندتا شیخ و سید و کت‌وشلواری که اسامی آنها در ذهنم باقی مانده ‌است. آقایان: سیدابوالفضل موسوی تبریزی، سیدمحمد خاتمی، امامی‌کاشانی، دکتر ولایتی، دکتر مهاجرانی، محمدی، بشارتی، دعایی، دکتر زرگر، فخرالدین حجازی و الویری. اول خیال می‌کردیم چون خود کوبایی‌ها دعوت کرده‌اند، پذیرایی و هتل رایگان است لذا سه حیاط بغل هم گرفتیم. روز بعد آمدند و گفتند که اجاره‌اش این مقدار است، مجبور شدیم دو تا حیاط را تخلیه کنیم و همگی در يک حیاط مستقر شویم. گاهی اوقات تا سالن اجلاس پیاده می‌رفتیم و برای عابرین ترکیب ما جالب بود. یکی عمامه سفید، یکی سیاه و یک خانم چادری. مردم خیلی نگاه می‌کردند. روز افتتاح کنفرانس، ما، عراقی‌ها و اسرائیلی‌ها کنار هم بودیم، چون بر اساس حروف الفبا ترتیبش را تنظیم کرده بودند. در افتتاح مراسم چند تا دختر کوچک آوردند، رقص و پایکوبی کردند و رفتند. بعد ١٢ساله‌ها آمدند. سپس زنان و دختران جوان آمدند و دسته‌جمعی رقص و پایکوبی کردند. مانده بودیم چه کار کنیم. آقای موسوی‌تبریزی با عصبانیت و ناراحتی گفت: «گرفتار مجلس معصیت شدیم.» با گریه گفت: «خدایا چه گناهی کردیم که اینجا گرفتار شدیم؟» بعد از پایان مراسم، می‌خواستیم نماز بخوانیم. فکر کردیم با به‌ راه‌ انداختن نماز جماعت، تبلیغ اسلام و انقلاب می‌شود. آمدیم وسط بلوار روی سبزه‌ها به امامت آقای امامی‌کاشانی نماز جماعت برگزار کردیم. خبرنگاران خارجی ریختند فیلم و عکس تهیه می‌کردند و ما هم خنده‌مان گرفته بود و فکر می‌کردیم این کارها، صدور انقلاب است.»

سیدمحمد خاتمي نيز درباره اين دیدار با كاسترو كه در حاشیه کنفرانس بین‌المجالس هاوانا انجام شد، گفته بود: «هنگامی که در ملاقات با فیدل کاسترو از تروریست در ایران و موج ترورها که به وسیله منافقین این مدعیان چپ‌روی و ترقی‌خواهی در ایران صحبت شد کاسترو نیز همان‌ طوری که ما معتقدیم دقیقا این اعمال را دسیسه‌های امپریالیسم آمریکا دانست و آنها را توطئه‌هایی که از سوی سیا و شیطان بزرگ علیه انقلاب اسلامی ایران طرح‌ ریزی شده تلقی کرد. فیدل کاسترو در این ملاقات گفت که انقلاب شما منحصر به‌ فرد است و تنها انقلابی است که به نیروی سلاح متکی نبوده ولی بزرگ‌ترین قدرت نظامی منطقه را از پای درآورده و این به خاطر برخورداری شما از فرهنگ اصیل اسلامی است و خود او اقرار می‌کند این چیزی که شما باید قدر این را بدانید و سعی کنید این اسلام انقلابی به دیگر کشورها نیز سرایت کند. شما رسالت دارید که این انقلاب و مایه‌های اصلی آن را که اسلام اصیل و مترقی است به دنیا برسانید.»

يك سال بعد سفارت ايران در هاوانا كار خود را آغاز كرد و در سال ٦٢، ميرحسين موسوي، نخست‌وزير وقت به همراه محمد صدر، محمد عادلي و محسن امين‌زاده به كوبا سفر كردند. در سال ٨٠ هم كه فيدل كاسترو به ايران سفر كرده بود با آيت‌الله هاشمي‌ رفسنجاني نيز ديدار كرد.

دست‌دادن كاسترو با رهبري

اجلاس سران عدم تعهد در سال ٦٥ فرصتي شد تا آيت‌الله خامنه‌اي كه آن زمان رياست‌جمهوري را به عهده داشتند، در زيمبابوه با كاسترو ملاقات كنند. همان سفري كه روایت آن در كتابي با عنوان «از هراره تا تهران» منتشر شد.

در بخشي از اين كتاب که به ملاقات مقام معظم رهبري و فيدل كاسترو پرداخته شده، آمده است: «کاسترو با یونیفورم مرتب نظامی، درجه‌ها و دکمه‌های طلایی به سمتِ آقای خامنه‌ای می‌آید. در مقابلِ اتاق ملاقات به همدیگر می‌رسند. کاسترو می‌خواهد دست بدهد اما با تعجب می‌بیند که آقای خامنه‌ای به جای دست راست، دست چپ را جلو آورده‌اند. کاسترو با دست چپ دست می‌دهد و در حالی‌ که هنوز دست آقای خامنه‌ای را در دست دارد، سؤال می‌کند: علت این که شما با دست چپ دست دادید، چیست؟ آقای خامنه‌ای دست راستشان را کمی بالا می‌آورند، به آن نگاه می‌کنند و می‌گویند: این از ضایعات انقلاب است! کاسترو که متوجه ماجرا شده، دست چپ آقای خامنه‌ای را به نشانه محبت فشار می‌دهد و با افتخاری همراه با شرم می‌گوید: این ضایعات تاریخی و جاودانه است.»

فيدل كاسترو يك بار ديگر نيز در جريان سفر خود به تهران (سال١٣٨٠) با مقام معظم رهبري ملاقات كرد. در همان سفر سري هم به آرامگاه امام خميني (ره) زد و با حسن خميني نوه او ديدار كرد. گفته مي‌شود كه كاسترو علاقه ويژه‌اي به امام خميني داشته است. به عنوان مثال حسن رحيم‌پور‌ ارغندی در اين خصوص گفته است «بنده خودم در جلسه‌اى از رئيس‌جمهور قبلى شنيدم که وقتى کاسترو آمده بود ايران، به آقاى خاتمى گفته بود که شما دو امکان بزرگ داريد که اگر در اختيار ما بود، کل قاره آمريکا را فتح مي‌کرديم، يکى اسلام و ديگرى (امام) خمينى.»

كتاب «از هراره تا تهران» نيز در ادامه روايتي كه از نخستين ديدار مقام معظم رهبري و كاسترو دارد، مي‌آورد: «در نظر کاسترو آقای خامنه‌ای با همه رؤسای‌ جمهور دیگر فرق می‌کند. او رنگ و بوی مردی را دارد که بدون کودتا و بدون رابطه با شوروی، آمریکا را در خاورمیانه زمین زد؛ رنگ و بوی امام را. کاسترو مبهوت امام خمینی است و این سید، با این لباس و با این ادبیات، برایش یادآور همان مرد است. چندین‌ بار قصد کرده بود به ایران بیاید و امام را ببیند اما شروع جنگ و حمایت شوروی از عراق دست و پای انقلابیِ بزرگِ آمریکای لاتین را بسته است. سفر به ایران به معنی مخالفت با جهت‌گیری‌های بلوک شرق است و نماد عدم تعهد در غرب، متعهد است به این جهت‌گیری‌ها!»

گفتني است يك سال قبل از اين سفر، رئيس دولت اصلاحات به كوبا سفر كرده و از كاسترو عالي‌ترين نشان كوبا را دريافت كرده بود. رئيس دولت اصلاحات و كاسترو يك بار ديگر نيز در جريان اجلاس سران عدم‌ تعهد در كوالالامپور با يكديگر ملاقات كردند. ديداري كه دو ساعت طول كشيد زيرا به گفته قاسم محبعلي، سفير سابق ايران در مالزي كاسترو يكي از پرحرف‌ترين چهره‌هاي سياسي دنيا بود و تنظيم زمان در ديدارهاي او كار ساده‌اي نبوده است.

پيش‌بيني كاسترو درباره پرونده هسته‌اي

دیگر رئيس‌جمهوري ايران كه رابطه خوبي با كشورهاي آمريكاي لاتين داشت و دو بار هم به كوبا رفت، محمود احمدي‌نژاد بود. سفر نخست در چارچوب شركت در اجلاس سران عدم‌ تعهد و سفر دوم يك ديدار دوجانبه بود. احمدي‌نژاد و كاسترو در اين ملاقات (سال ١٣٩٠) بيش از سه‌ ساعت درباره مهم‌ترین مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای به‌ ویژه موضوع تبعات نظام ناعادلانه حاکم بر جهان، ضرورت خلع سلاح هسته‌ای، تقویت روابط ملت‌های انقلابی، تلاش برای برپایی صلح و امنیت در جهان و مقابله با انتشار گازهای گلخانه‌ای و... گفت‌وگو كردند.

گفتني است در سال ٨٩ خبرگزاري آسوشيتدپرس نوشت: «یک روزنامه‌نگار آمریکایی که به کوبا سفر کرده و ملاقات‌های طولانی با کاسترو داشته، در مطلبی در وب‌سایت آتلانتیک مدعی شده که رهبر انقلاب کوبا در ملاقات با وی، انتقاداتی را نسبت به احمدی‌نژاد بیان کرده و گفته که رئيس‌جمهوری ایران گرایش‌های یهودستیزانه دارد.»

آن‌ طور كه جفری گلدبرگ نوشته بود، پیش‌بینی كاسترو از آینده بحران اتمی ایران اين بود كه «اين مشکل (بحران اتمی ایران) به سمت حل‌شدن نمی‌رود؛ چرا که حکومت ایران پروایی از رودرروشدن با تهدیدهای پیش‌رویش ندارد. حکومت ایران یک تفاوت عمده با حکومت انقلابی کوبا دارد و آن خاصیت مذهبی‌ بودنش است و تجربه نشان داده که پسر رهبران مذهبی کمتر اهل سازش هستند.»

حسن روحاني، رئيس دولت يازدهم، سومين و آخرين رئيس‌جمهور ايراني است كه با كاسترو ملاقات كرده است. پيش از او، محمدجواد ظريف، وزير خارجه، در جريان سفر منطقه‌اي خود به آمریکای‌ لاتین‌، به كوبا رفت؛ سفري كه با نودمین سالگرد تولد كاسترو هم‌زمان بود.»
کد N1561513

وبگردی