تحصیل ؛ هدیه تولد 25 سالگی هوادار مصدوم پرسپولیس

لحظه شماری برای آغاز فراگیری علم و دانش توسط محمدرضا از چند روز پیش در میان اهالی رسانه در مازندران پیچید ، زمانی که مدیر کل آموزش و پرورش استان بر بالین وی در بیمارستان حاضر شد و وعده داد که برای روشن کردن چراغ دانش برای محمدرضا ، معلم به بیمارستان می فرستد.
صبح امروز نیز گروههای خبری و عکاسی برای اجرای وعده های ' سیدعلی قاسمی ' فراخوانده شدند تا در انعکاس این تجربه بی نظیر یعنی دایر کردن کلاس درس در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام خمینی (ره) ساری سهیم شوند .
این اتفاق مبارک همزمان با سالروز تولد محمدرضا رقم خورد تا با برگزاری 2 جشن در یک زمان ، شیرینی آن مضاعف شود.
محمد رضا فهیمی ، هوادار دو آتیشه پرسپولیس سال 79 به عشق تماشای مسابقه تیم مورد علاقه اش راهی تهران شد. آن مسابقه که نتیجه اش برای فهیمی ضایعه نخاعی بود ، از یک جهت دیگر هم اهمیت داشت و آن قرار گرفتن تیم پرخاطره شموشک نوشهر برابر پرسپولیس بود .
محمدرضا آن زمان تنها هشت سال داشت که بر اثر تصادف دچار ضایعه نخاعی و برای همیشه میهمان بیمارستان امام (ره) ساری شد.
هم اکنون فهیمی به کمک وسایل پزشکی موجود در بخش ویژه آی سی یو ادامه حیات می دهد و بیماستان امام ساری هم تبدیل به خانه اش شده است.
محمدرضا تا پیش از این که دچار سانحه رانندگی شود یک سال مدرسه رفتن را تجربه کرده بود ، ولی از آن پس تنها خاطرات درس و مدرسه و همکلاسی ها را در ذهنش مرور می کرد تا این که امروز رویاهایش برای بازگشت به مدرسه به حقیقت پیوست ، اگر چه این بار مدرسه نزد وی آمد .
محمدرضا ، امروز حال و هوای دیگری داشت ؛ احساس پایان یافتن روزهای تکراری تخت ، آی سی یو ، لوازم پزشکی ، پرستار و پزشک کاملا در چهره و رفتارش هویدا بود.
خبرنگار ایرنا که بارها محمدرضا را در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام ساری عیادت کرده بود ، می نویسد : امروز ، چهره دیگری از محمدرضا را دیدم ، چهره ای که امید به زندگی در آن برق می زد ، لبخندش واقعی بود و با اشتیاق با من صحبت می کرد.
' حتی از طرز نفس کشیدنش هم می شد امید به آینده را در او دید . تنها کسانی که قبلا محمدرضا را دیده بودند ، می توانستند این احساس را در اولین نگاهش دریابند . گرمای دستش هم امروز فرق می کرد ، گوئی مرور خاطرات یک سال مدرسه رفتنش و بودن در میان همکلاسی ها برایش زنده شده بود ، بدون این که بر خلاف آدم بزرگ ها حسرتی در آن دیده شود' .
محمدرضا با وجود ادامه زندگی بر روی تخت بیمارستان آن هم به مدت 17 سال ، نه تنها احساساتش معصومیت کودکانه دارد ، بلکه جسم کودکانه اش را هم حفظ کرده است .
او امروز تولد 25 سالگیش را جشن گرفت ، ولی نه جسمش 25 ساله شد و نه احساساتش . نگاهش همچنان معصومیت هشت سالگی را حفظ کرده است و از کلامش هم می توان به چنین معصومیتی پی برد.
** حس خوب کودکی
محمدرضا از این که شرایط برای تحصیلش فراهم شده ، خوشحال است و می گوید : حس بسیار خوبی دارم . یاد روز نخست مدرسه افتادم . در این سال ها همیشه آرزو داشتم درس بخوانم ، با همکلاسی هایم باشم ، بازی کنم و ... '
نمی تواند ادامه بدهد ، اطرافش را که حالا در ازدحام آدم ها قرار گرفته ، نگاه می کند و چشمانش بر روی صورت معلمش قفل می شود ، معلمی که مدیرکل آموزش و پرورش مازندران معرفیش می کند و از اینجا فصل جدیدی از زندگی محمد رضا آغاز می شود.
** صبوری پدرانه
محمدرضا همه این سال ها که بیمارستان تبدیل به خانه اش شده ، یک نفر را می شناسد که پا به رکاب همواره در کنارش بوده است ؛ پدرش ، فریدون فهیمی را .
پدر این کودک ناکام از تحصیل ، شاید امروز بیشتر از فرزندش خوشحال بود. این بار وقتی چشمش به خبرنگار ایرنا افتاد ، لب به گلایه نگشود و فقط تشکر کرد.
فریدون فهیمی می گوید : پسرم در آن سال که نخستین سال تحصیلش را در مدرسه سپری کرده بود ، دچار حادثه شد ولی در تمام این سال ها شیرینی مدرسه رفتن را در کام داشت.
وی افزود : در همان یک سال حضور در مدرسه ، علاقه و نبوغ به تحصیل در محمدرضا هویدا شد و امروز با عملی شدن وعده مسئولان آموزش و پرورش مازندران ، دوران جدیدی از زندگی برای فرزندم آغاز شده است.
او مهیا شدن امکان تحصیل برای فرزندش را ' بهترین هدیه ' در 17 سال گذشته توصیف می کند که به فرزندش و تمامی اعضای خانواده اش داده شده است.
** 2 معلم برای یک دانش آموز
مدیرکل آموزش و پرورش مازندران هم به خبرنگار ایرنا گفت : 2 معلم سوادآموزی و زبان انگلیسی برای آموزش و تحصیل محمدرضا فهیمی روزانه به بیمارستان امام خمینی ساری می آیند .
سید علی قاسمی افزود : روزانه چهار ساعت تدریس توسط معلم پایه ابتدایی برای محمدرضا در نظر گرفته شده است .
سال تحصیلی محمدرضا ، امروز ، بیست و پنجم آبان در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام ساری آغاز شد ، اما مانند هر جشن و خوشی دیگری ، این بار و در اینجا هم یک کاستی بزرگ برای همه کسانی که محمدرضا را در این سال ها می شناختند ، به چشم می آمد و آن حضور نیافتن نماینده ای از تیم پرسپولیس بود .
پرسپولیسی ها در تمام این سال ها در روز تولد محمدرضا یک یا چند نماینده در کنارش داشتند و به همین خاطر هم بود که نبودشان در روزی که محمدرضا شیرینی 2 جشن را همزمان مزه مزه می کرد ، بیش از هر کاستی دیگری به چشم می آمد.
خبرنگار : فاطمه قنبری قادیکلایی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
2096/1654