آفتاب
سیری در اوضاع اقتصادی خراسان بزرگ (عهد تیموری)

وابستگی دهقانان به زمین

وابستگی دهقانان به زمین

امیر تیمور گورکانی موفق شد از سال 771 تا 807 ق یک امپراتوری قدرتمند بنا کند که مرکز آن سمرقند بود. وی موفق شد طی 36 سال به جنگ‌های ...

دکتر امیر تیموری رفیعی
عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد محلات

امیر تیمور گورکانی موفق شد از سال 771 تا 807 ق یک امپراتوری قدرتمند بنا کند که مرکز آن سمرقند بود. وی موفق شد طی 36 سال به جنگ‌های اشرافیت زمین‌دار – نظامی غارتگر و استثمارگر در ایران خاتمه دهد. امپراتوری تیمور از هندوستان تا دریای مدیترانه و از مسکو و اردوی زرین تا خلیج فارس را دربرمی‌گرفت. هرچند این امپراتوری بیش از 36 سال دوام نیاورد و تنها قائم به شخص تیمور بود، اما شاهرخ تنها جانشین شایسته وی توانست بخش اعظم این امپراتوری را به مدت 43 سال حفظ و حراست کند.

 

تراکم ثروتی که تیمور در سمرقند فراهم ساخت، فروکش کردن جنگ‌‌های خانگی در ایران، برقراری امنیت در سراسر ایران در دوران تیمور و شاهرخ موجب شد تا راه‌های تجاری امن و آسوده شود. اعطای زمین‌های بزرگ به شاهزادگان و امرای تابع و دست‌نشانده موجب شد تا اراضی زراعی و روستاها یک بار دیگر تحت‌نظارت مالکان به تولید محصولات زراعی مبادرت کنند، شهرها خصوصا در خراسان بزرگ مجددا عمارت و آباد شدند و کارهای بزرگی در زمینه آبیاری صورت پذیرفت. تیموریان توانستند بعد از فاجعه یورش مغولان به خراسان دورانی از ثبات اقتصادی، رونق و رفاه و پیشرفت اقتصادی را برای این ایالت پهناور و زرخیز ایران فراهم سازند. تاکنون اوضاع اقتصادی ایران در عهد تیموریان مورد مطالعه‌ای جدی و مستقل قرار نگرفته است. اغلب مورخان و پژوهشگران شرقی و غربی توجه ویژه‌ای به حیات اقتصادی ایران در عهد مغول و پیش از آن و همچنین از دوران صفویه به بعد داشته‌اند. پیش از همه زاخودر، مستشرق روسی در اثر قدیمی خود به نام تاریخ مشرق در قرون وسطی مسائل مربوط به تکامل و ویژگی‌های روابط ارباب و رعیتی در ایران را مورد مطالعه و تحقیق قرار داد. پس از وی نیز مورخان روسی به مطالعه این مقوله اجتماعی تاریخ ایران مبادرت کردند. 

خانم آنا لمبتون که توانسته بود از منابع جدید و ازجمله قباله‌ها و اجاره‌نامه‌ها استفاده علمی کند، در کتاب مالک و زارع وضع زمین‌داری و بهره زمین و اجاره‌داری و همچنین تکامل اقطاع (ملکی که عایدات آن برای هزینه ارتش استفاده می‌شود) را در ایران از زمان فتوحات اعراب تا عصر مشروطیت مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. اما در این کتاب نیز حیات اقتصادی دوران تیموریان مورد غفلت قرار گرفته است. در این میان اثر برجسته مورخ و ایران‌شناس مشهور روسی، ای، پ، پطروشفسکی جایگاه ویژه‌ای دارد. پطروشفسکی در کتاب مشهور خود «کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول» به مطالعه و تحقیق درباره کشاورزی و سامان ارضی و حال و روز کشاورزان و مبارزات آنها در قرن‌های ششم و هفتم هجری قمری پرداخته است. اما وی نیز از مطالعه اقتصاد دوران تیموریان خودداری کرده است. اما پژوهشگران دانشگاه کمبریج از جمله برت فراگنر که به مقوله اقتصاد اجتماعی در ایران توجه خاصی داشته است درجلد ششم این اثر خصوصا اقتصاد عهد تیموریان و صفویان را مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.

در تدوین و نگارش این بخش از تمام ماخذ مذکور استفاده شده و علاوه‌بر آن پاره‌ای از منابع دست اول عهد تیموریان نیز مورد بهره‌برداری وسیع قرار گرفته ازجمله اثر بسیار باارزش حافظ ابرو، جغرافیانویس و مورخ مشهور دربار شاهرخ تیموری به نام جغرافیای تاریخی خراسان به خوبی مورد توجه بوده است. این اثر از تمام شهرهای بزرگ خراسان با توابع و بلوکات و مزارع آنها نام برده و از رودها و جوی‌های جاری در آن نواحی یاد کرده است. علاوه‌بر منبع فوق برای تدوین اقتصاد عهد تیموری منابع محلی نیز شایان توجه است. روضات‌الجنات اثر معین‌الدین اسفزاری که در ذکر و وصف تاریخ هرات است نیز می‌تواند در جهت روشن کردن اوضاع اقتصادی و اجتماعی تیموریان مورداستفاده قرار گیرد. همچنین کتاب باارزش تاریخ جدید یزد اثر احمد‌بن‌حسین‌بن علی کاتب تا حدود زیادی می‌تواند به بیان مسائل موجود در زمینه اقتصاد کشاورزی عهد مورد مطالعه کمک کند.

 

اوضاع اقتصادی خراسان در عهد تیموری

به‌دنبال مرگ ابوسعید بهادرخان، آخرین ایلخان مغول ایران (736 ق) آتش جنگ‌های داخلی بین امرا و سرداران ترک و مغول به‌خاطر کسب سیادت بیشتر زبانه کشید. چون فرزند ذکوری از ابوسعید بهادرخان بر جای نماند که قدرت وی را در سراسر کشور تحکیم کند، بنابراین گروه‌های نظامی ترک و مغول مبارزه‌ای بی‌امان را بر ضد یکدیگر به راه انداختند و دوره‌ای از قتل و غارت و چپاول و ناامنی را در سراسر کشور فراهم ساختند. روستاها و شهرها یکبار دیگر مورد تجاور و غارت لشکریان قرار گرفت. استثمار روستاییان و بهره‌کشی مالکانه از آنها دوباره به سطح پیش از غازان بازگشت. این جنگ‌ها از سال 736 تا سال 782 که آغاز کشورگشایی‌های تیمور بود، بلاانقطاع ادامه یافت. تجزیه قدرت بیشتر و بالاخره ظهور نهضت‌های روستایی و شهری ضد اشرافیت زمین‌دار نظامی از مشخصات بارز این دوران به‌شمار می‌رود. در دوران فترت بین مغول و تیموریان آبادانی کشور و میزان تولید کشاورزی رو به انحطاط و تنزل نهاد. همچنین در این دوره به عده کسانی که املاکی وسیع در تصرف داشتند، افزوده شد و دشمنی و عناد میان دهقانان و طبقات زمین‌دار حاکم اوج گرفته و فاصله میان این دو بیشتر شده است. حتی بیشتر از دوره ترکان سلجوقی، مطابق گزارش‌هایی که در منابع آمده است، در این دوره با رواج فرمان‌هایی که از طرف حاکمان درباره دهقانان فراری صادر می‌شد و سپس صورت قانونی می‌گرفت دهقانان بیش از پیش و به‌نحوی موثرتر به زمین وابسته شدند.

شیوه‌ای که پس از فتوحات مغول در ایران رایج شد و تا عصر تیموریان کم و بیش پابرجا ماند، تقید اجباری دهقانان به زمین بود. این مساله در درجه اول ناشی از تخریب و انحطاط اراضی زراعی اسکان‌‌یافته و مهاجرت روستاییان به مناطق امن و درنتیجه کاهش فاجعه‌آمیز تعداد ساکنان، همراه با فقدان کارگران و مودیان مالیات اراضی بود. در عهد پیش از تیموریان اراضی لم‌یزرع و خالی از سکنه زیاد دیده می‌شد. از طرفی سیاست مالی استثمار‌گرانه مغول و بی‌قانونی لجام گسیخته آنها دهقانان را به شورش‌های ضداشرافی می‌کشانید. همین دلایل سبب شد طبقه حاکمه با وضع قوانین تازه حق مهاجرت روستاییان را سلب کند و آنها را هرچه بیشتر به زمین وابسته سازند. در زمان آل‌جلایر نیز وابستگی دهقانان به زمین وجود داشت. بنا به قول دستور‌الکاتب بکرات به فرمان‌هایی برمی‌خوریم که برای جست‌و‌جوی دهقانان و بازگرداندن آنها به خانه‌های سابق‌شان طی اسنادی صادر شده‌اند.

 

وضع اقتصاد روستایی در عهد تیموریان

ظهور امیرتیمور دوره جدیدی را در تاریخ ایران ورق زد. وی به جنگ‌های داخلی اشرافیت زمین‌دار غارتگر و استثمارگر در ایران خاتمه داد و پس از اینکه موفق شد در سمرقند بر تخت سلطنت بنشیند (771 ق) از اوضاع آشفته و پریشان کشور استفاده کرد و با یک رشته جنگ‌های مکرر توانست سراسر ایران، آسیای صغیر و بین‌النهرین را تصاحب کند. تیمور منافع اشرافیت زمین‌دار ترک و مغول و فارس را با یکدیگر گره زد و به آنها نوید فتح سرزمین‌های آباد و پرثروت را داد. او امپراتوری بزرگی ایجاد کرد که از هندوستان تا دریای مدیترانه و از مسکو و اردوی زرین تا خلیج فارس را دربرمی‌گرفت. هرچند این امپراتوری بیش از 36 سال دوام نیاورد و تنها قائم به شخص تیمور بود، ولی نتایج این تمرکز حکومت تراکم ثروت بی‌کرانی بود که در مرکز امپراتوری تیمور؛ یعنی سمرقند انباشته شد، جنگ‌های خانگی فروکش کرد، امنیت در سراسر امپراتوری برقرار و راه‌های تجاری امن و آسوده شد و با اعطای زمین‌های بزرگ به شاهزادگان و امرای تابع دست‌نشانده، روستاها و اراضی زراعی یک بار دیگر تحت‌نظارت مالکان به تولید محصول مشغول شدند. شهرها مجددا عمارت و آباد شدند و بناهای مجلل و باشکوهی به دستور تیمور و نوادگان او در آن شهرها احداث شد. شهر هرات که در روزگار مغولان به کلی آسیب دیده بود، در سال 807 به دستور شاهرخ تیموری مجددا آباد و پررونق شد، حافظ‌ابرو می‌نویسد:

«حضرت سلطنت شعاری – خلدالله تعالی – در شهور سنه سبع و ثمان‌مئه (807) به‌ عمارت آن اشارت فرموده مرمت باره فصیل و دروب (دیوار و حصارهای قلعه) و مقاتله آن به‌نوعی استحکام یافت که عمارات سلاطین ماضیه عشر عشیر (یک دهم) آن نبوده است.» کشاورزی ایران در دوره حکومت تیموریان از رشد فزاینده‌ای برخوردار شد و با آنکه هجوم مغولان به ایران لطمات شدیدی به کشاورزی ایران وارد ساخته بود و تاثیرات آن تا قرون بعد محسوس بود، ولی سلاطین تیموری که از فرهنگی شهری و متمدن برخوردار بودند با ایجاد آرامش نسبی، در عهد شاهرخ و بعدها سلطان حسین‌ بایقرا، توجهی ویژه به امور کشاورزی از خود نشان دادند و این روند تا پایان دوره صفویه ادامه یافت و کشاورزی ایران به بالاترین سطح آبادانی و فراوانی خود دست یافت. روستا پایه و رکن تولید کشاورزی بود، مالکان یا زمین‌داران یا مستاجران اراضی بر روستاها نظارت و سلطه داشتند. مالکان بزرگ معمولا در شهرهای بزرگ زندگی می‌کردند و از طریق اعزام نمایندگان خود به روستاهای تحت‌سلطه بهره‌های مالکانه از کشاورزان مطالبه می‌کردند.

البته دیگر خبری از مالیات‌های ستمگرانه عهد مغول به چشم نمی‌خورد و همه روستاییان در جامعه روستایی خود از حقوق مساوی برخوردار بودند. هر یک از روستاییان حق داشت تا برای خود خانه و کاشانه‌ای داشته باشد و از مراتع عمومی و منابع آبی روستا استفاده کنند. حصه زمین معمولا براساس واحد جفت (جفت گاو) محاسبه می‌شد، یک جفت زمین، زمینی بود که بتوان در آن با یک جفت گاو کشاورزی کرد و قاعده بر این بود که هر روستایی دارای یک جفت زمین باشد. محصولات برداشتی روستا در یک زمان معین بین ارباب و رعیت (مستاجر) بر طبق قرارداد اجاره‌بها (بهره مالکانه) تقسیم می‌شد. بر فرض مثال چنانچه مالک برای کشت زمین عوامل آن را نظیر شخم، چهارپایان و نیز آبیاری را تامین می‌کرد، فقط یک پنجم سهم کشاورز می‌شد. این کار البته در روستاهایی معمول بود که مزارع زیرکشت مستقیم قرار داشتند، اما در مورد باغات میوه، تاکستان‌ها و جالیزهای حومه شهرها که آبیاری آنها از طریق مجاری طبیعی صورت می‌گرفت و احتیاجی به بهره‌گیری از قنات نبود، درصد متفاوتی معمول بود.

رسم واگذاری اقطاع که از زمان سلجوقیان در ایران گسترش فزاینده‌ای یافته بود، در دوران پیش تیموریان نیز تا حدود زیادی تداوم یافت و نهایتا تکامل شیوه‌های اقطاع داری منجر به پیدایش «سیورغال» شد. سیورغال زمینی بود که سلطان به تابعان خویش واگذار می‌کرد تا به‌صورتی موروثی از مازاد حاصل آن استفاده کنند. این نوع واگذاری زمین متکامل‌ترین شکل اهدای مشروط اراضی به امراء و بزرگان لشکری، اداری و روحانی بوده است و نتیجه تکامل منطقی و طبیعی اقطاع به‌شمار می‌رفت. تفاوت اصلی حقوقی سیورغال با اقطاع و تیول نیز در آن بوده که سیورغال‌ دار از مصونیت اداری و قضایی برخوردار بوده است و صاحبان آن از خدمات اداری و نظامی معاف بودند.

این شیوه زمین‌داری سبب می‌شد تا روستاییان به مالکان خود بیشتر وابسته شوند و با توجه به اهمیتی که مالکان نسبت به اراضی زیرکشت خود نشان می‌دادند، طبیعتا محصولات زراعی از پیشرفت بیشتری برخوردار می‌گردید، اما مصونیت‌های قضایی و اداری صاحبان سیورغال سبب می‌شد تا آنها ارتباط خود را با حکومت مرکزی کمتر کرده و نوعی استقلال داخلی به‌دست آورند که در جای خود برای مرکزیت حکومت خطرناک جلوه می‌کرد. مهم‌ترین تولیدات کشاورزی در آن ایام عبارت بود از؛ گندم و جو که از جو برای علوفه هم استفاده می‌شد، در مناطق ساحلی دریای مازندران برنج‌کاری در راس امور قرار داشت. پنبه‌کاری و پرورش کرم ابریشم در اکثر نواحی ایران متداول بود و پرورش کرم ابریشم بیشتر در اطراف یزد، خراسان و گیلان و سواحل دریای مازندران صورت می‌گرفت. زعفران که خواهان زیادی داشت بیشتر در خراسان به‌عمل می‌آمد. انواع میوه‌های خوب نظیر سیب و خربزه و بادام در نیشابور به عمل می‌آمد و هرات و توابع آن نیز انواع مختلف میوه همچون سیب، مشکان، مویز و جوز و بادام داشته است.

روستاییان یکجانشین علاوه‌بر امور زراعی به تربیت و پرورش احشام نیز می‌پرداختند. آنها گاو و گوسفند و شتر را نگهداری می‌کردند که بیشتر برای برطرف کردن نیاز نسبی خود به گوشت و شیر بود. مرغ و خروس و کبوتر و اردک در نزدیکی شهرها پرورش داده می‌شد و هدف از آن فروش در بازارهای محلی بود. هرچند پرورش‌دهندگان اصلی احشام چادرنشینان و گله‌داران بزرگ بودند، ولی اقتصاد بسته روستایی در ایران ایجاب می‌کرد کشاورزان نیز در کنار پرداختن به امور زراعتی به پرورش محدود چهارپایان نیز مبادرت کنند. شیوه آبیاری نیز از گذشته‌های بسیار دور در ایران مطمح توجه ویژه‌ای بوده است. موقعیت خشک و کوهستانی بودن سرزمین ایران و نبود رودخانه‌ها و چشمه‌‌های بزرگ آبی همواره یکی از معضلات اصلی کشاورزان و روستاییان ایران بوده است.

قنات در ایران از دیرباز شناخته‌شده بوده است. در خراسان از دیرباز از وجود قنات‌های زیادی در امر آبیاری استفاده می‌شد. در قرون هشتم و نهم هجری یکی از شیوه‌های مرسوم و رایجی که در امر آبیاری مزارع به‌کار می‌رفت، آبیاری به وسیله قنات یا کاریز بود؛ یعنی کانال‌هایی زیرزمینی که ساخت‌و‌ساز آن پرهزینه و آب‌های زیرزمینی را به سطح زمین هدایت می‌کرد. نوعی دیگر از آبیاری که به سهولت در اختیار کشاورزان قرار داشت، آبیاری سطحی به‌وسیله آب چشمه‌ها و رودخانه‌ها بود که در شهرهای حوالی رودهای بزرگ جیحون و سیحون و منبع آنها رواج داشت. اغلب روستاییان به‌وسیله حفر چاه‌های عمیق مبادرت به استفاده از آب‌های زیرزمینی می‌کردند. این چاه‌ها پس از مدت‌ها دچار بی‌آبی می‌شد و روستاییان را دچار مشکل کم‌آبی می‌کرد و بعضا باعث مهاجرت روستاییان به اراضی همجوار دیگری می‌شد. چنانچه مطالب تالیفات جغرافیایی دوران هجوم مغول به ایران را با نوشته‌های جغرافی‌نویسان عهد تیموری خصوصا حافظ‌ابرو مقایسه کنیم، پیشرفت‌های کاملا محسوسی را در امور کشاورزی و تولید محصولات زراعی مشاهده می‌کنیم. حمدالله مستوفی می‌نویسد:

«و شک نیست که خرابی که در ظهور دولت مغول اتفاق افتاد و قتل عامی که در آن زمان رفت، اگر تا هزار سال دیگر هیچ حادثه واقع نشدی، هنوز تدارک‌پذیر (قابل جبران) نبودی و جهان با آن حال اول نرفتی که پیش از آن واقعه بود.» هنگامی که گزارش حافظ‌ابرو در جغرافیای تاریخی خراسان در مورد بلوکات و مزارع و دهکده‌های ولایات بزرگ مورد مطالعه قرار گیرد تا حد زیادی می‌توان درباره پیشرفت قابل‌‌توجهی که در عهد تیموریان در امور کشاورزی حاصل شده بود، داوری کرد. حافظ‌ابرو توابع نیشابور را به 15 بلوک تقسیم‌بندی کرده که هر بلوک نیز شامل تعداد زیادی دهکده و مزرعه می‌شد و در زمان وی همه مزروع و آباد بوده‌اند. در مورد نواحی و توابع هرات نیز حافظ‌ابرو می‌نویسد:

«بلوکات است و ولایات، آنچه در جلکاء هرات ا ست و متصل شهر آن را بلوکات خوانند، مابین هراه رود فوشنج که پانزده فرسخ باشد در طول و پنج فرسخ در عرض تخمینا و طول آن جلکا از مشرق است به مغرب و بلوکات هم بر جانب شمال است و هم بر جانب جنوب از رود و رود در میان جلکا است و از دو طرف جوی‌ها برداشته‌اند و قری و مزارع بر آن معمور گردانیده، هر جویباری را بلوکی خوانند و این رود را خاصیتی است که چندان که آن را ببندند و آب به جویی روان شود، اگر همه خشک بند گردد، چون اندک مسافتی شود و باز آب بسیار روان گردد و این رود سنگ‌ریزهای منقش نیز دارد.» حافظ‌ابرو حدود 12 بلوک که هر کدام نیز تعداد فراوانی دهکده و مزارع‌ آباد داشته برای هرات ذکر کرده است. در مزارع و بلوکات هرات باغات زیادی وجود داشته که انواع مرکبات در آن به‌عمل آمده است. در مزارع به کشت انواع غلات مثل گندم و جو مبادرت می‌شد. آب قنات و رود هر دو در اکثر مزارع و بلوکات هرات وجود داشت و اهتمام خاصی، خصوصا در عهد شاهرخ تیموری به امور آبیاری و کشاورزی می‌شد.

 

منبع: فصلنامه علمی پژوهشی دانشگاه آزاد محلات، شماره 5، 1386

کد N1550890

وبگردی