روابط اقتصادی ایلات با دولت از طریق مالیات و سربازگیری بود. گزارشهای مختلف حکایت از آن دارد که مالیاتهای ایلنشینان بهصورت پولی پرداخت میشد یعنی به ازای هر دام زنده مبلغ ثابتی میپرداختند. در ازای هر شتر سه قران، در ازای هر گوسفند یا بز یک قران و در ازای گاو و الاغ و اسب نیز به همین ترتیب مبلغ معینی میدادند. این خود نشان میدهد که ایلنشینان در اقتصاد پولی وارد شده بودند اما به موازات آن پرداخت مالیات جنسی نیز ادامه یافت. روسای قبایل و ایلات این مالیاتها را گردآوری میکردند و پر واضح است که مبلغی بیش از آنچه به دولت میپرداختند از افراد ایل وصول میکردند و مابهالتفاوت را برای خود نگه میداشتند.
در دوره قاجار جنگاوری و نظامیگری در انحصار ایلات و عشایر باقی ماند: «مهارت ایلاتیها در اسبسواری و تیراندازی، سازمان نسبتا مناسب قبیلهای و روح همبستگی ایلی، عواملی بودند که ایل بزرگ به رهبری یک ایلخان پر تحرک و فعال را بهصورت یک واحد نظامی قوی و پر مخافت در میآوردند.» در اوایل سده نوزدهم میلادی (1179 تا 1279ش) افراد قبایل مختلف در ارتشهای قاجار شرکت داشتند و از دهه 1880م/ 1260ش به بعد فوج قزاق از شاهسونها، کردها و سایر ایلات تشکیل شد اما حرفه نظامیگری در مجموع به نوعی رکود دچار شد و افراد قبایل سعی کردند هرچه بیشتر از آن دور بمانند و این خود نشانه روابط خصمانهشان با دولت بود. در عوض از قدرت نظامی خود برای حمله به کاروانها، آبادیها و مقاومت در برابر مقامهای محلی استفاده کردند. خرید تفنگ توسط ایلات نشان میداد که آنها با اقتصاد بازار در تماس هستند. در مجموع باید گفت ایلات و عشایر در چارچوب قدرت دولتی محدود شدند، اما در محدوده خود از نوعی خودمختاری برخوردار بودند. برخلاف قزلباشهای صفوی، افغانها، افشاریه، زندیه و قاجاریه که از 1500م/ 879ش تا 1800م/ 1179ش توانستند کنترل دولت مرکزی ایران را به دست گیرند، ایلات در عهد قاجار موفق به چنین کاری نشدند و به ناچار سطح توقعات خود را پایین آوردند و در این مورد که بتوانند موقعیت محلی خود را حفظ کنند دستکم تا دهه 1920م/ 1300ش موفق بودند.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است