فرهنگ کشور ما داستان غریبی دارد؛ آن قدر غریب که وزرای فرهنگ دولت اول هر رئیس جمهور را خیلی زود فراری میدهد. آن قدر غریب که شاید وزارت فرهنگ و ارشاد در سیاست گذاری فرهنگی کشور اصلاً نقشی نداشته باشد. آن قدر غریب که به اصلاحطلب و اصول گرا و اعتدالی هم رحم نمیکند؛ در میان وزرای فرهنگ مستعفی هم نام سید محمد خاتمی و عطاء الله مهاجرانی دیده میشود هم نام محمد حسین صفارهرندی که 8 روز مانده به پایان دولت استعفا داد و هم علی جنتی فرزند رئیس مجلس خبرگان رهبری.
وزرای فرهنگ دولت دوم هر رئیس جمهور نیز آن قدر محافظه کاری به خرج میدهند و دست روی دست میگذارند تا دوره 4 سالهشان تمام شود و مسئولیت را خیلی زود به دیگری تحویل دهند. چه میشود کرد؛ فرهنگ برای ما خیلی مهم است؛ آن قدر مهم که خیل عظیمی از نهادها و سازمانها را بسیج کردهایم برای تولیت امور فرهنگی:
1- سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
2- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
3- سازمان تبلیغات اسلامی
4- سازمان اوقاف و امور خیریه
5- سازمان حج و زیارت
6- سازمان امور سینمایی و سمعی بصری
7- سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی
8- ستاد امر به معروف و نهی از منکر
9- ستادعالی کانونهای فرهنگی هنری مساجد
10- شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
11- شورای عالی انقلاب فرهنگی
12- شورای عالی قرآن
13- شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
14- آستان قدس رضوی
15- حوزه علمیه
16- موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات
17- مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران
18- مرکز ملی فضای مجازی
19- نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
20- شورای فرهنگ عمومی
21- بنیاد ملی بازیهای رایانه ای
22- نهاد کتابخانههای عمومی کشور
23- انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
این 23 نهاد و سازمان تنها آنهایی است که ذهن من یاری میکرد؛ ذهن شما ایضاً میتواند به این لیست کماکان بیفزاید. تازه هر کدام از این نهادها شعب مختلف و نهادهای زیر مجموعه دارند که آنها را فاکتور میگیریم. آن قدر متولیان فرهنگی در کشورمان زیاد است که نهادهایی برای هماهنگی میان سازمانها و نهادهای فرهنگی تشکیل شده است و از قضا همگان به ویژه خبرنگاران بر مفید بودن آن شهادت میدهند! در میان آنها سازمانهایی قرار دارند که بودجه از دولت میگیرند و به دولت ومجلس ونهادهای نظارتی هم پاسخ گو نیستند؛ به عبارت دیگر تعداد آن نهادهایی که مستقیماً و بلاواسطه زیر نظر دولت فعالیت میکنند، احتمالاً به تعداد انگشتان یک دست است.
با توجه به آنچه گفته شد، معلوم نیست چرا همواره بار فرهنگ را تماماً روی دوش وزارت فرهنگ قرار میدهند و مطالبهها همگی متوجه دولت است در حالی که هم در حوزه سیاست گذاری و هم از نظر اقتصادی این وزارت خانه و دولت سهمی بسیار اندک در فرهنگ و ارشاد اسلامی دارند. در حوزه فرهنگ نهادهایی باید پاسخ گو باشند که بودجههای عظیم را دریافت میکنند؛ تبلیغات ثانیه ای با تعرفه نجومی میگیرند؛ از 20 و چند طریق به خانههای مردم دسترسی دارند و در نهایت امکان رقابت با یک سایت اینترنتی را هم ندارند و از آن شکایت میکنند. نهادهایی باید پاسخ گوی فرهنگ باشند که تاکنون پاسخگو نبودند. حالا که وزیر جدیدی برای تصدی این وزارت خانه معرفی شده است، باید انتظارهای معقول و منطقی را مطالبه کنیم تا این بار وزیر مربوطه مجبور نباشد استعفا دهد. شاید بهتر باشد وزارت فرهنگ مدتی تعطیل شود تاتصمیم درست ویکپارچه ای برای فرهنگ کشور گرفته شود ومدیریت فرهنگی کشور از وضعیت رها شده وحاکمیت ملوک الطوایفی وشبه جزایری نجات یابد.
29219
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است