به گزارش خبرنگار ایلنا، آیین گشایش سلسله نشستهای «جایگاه اقتصاد مقاومتی در گفتمان فرهنگی ایران» صبح امروز (سه شنبه ۲۷ مهرماه) با حضور سیدعباس صالحی (معاون فرهنگی وزارت ارشاد)، حسین راغفر و ناصر فکوهی در د انشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این نشست درباره اهمیت بحث اقتصاد مقاومتی گفت: بحث اقتصاد مقاومتی به عنوان موضوع و واژهای که برداشتهای گوناگونی از آن میشود میتواند مورد بررسی و تحلیلهای مختلف باشد. در یک تعریف کلی اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که در تکانههای خارجی و داخلی با رکود و بحران یا حتی فروپاشی اقتصاد ملی مواجه نشود و بتواند در چنین شرایطی نیز حرکت خود را ادامه دهد. اگر این تعریف را بپذیریم اقتصاد مقاومتی طبعا یکی از نیازهای اساسی هم در سطح جهانی و هم در سطح ملی محسوب میشود. اقتصاد مقاومتی میخواهد به این پرسش پاسخ بدهد که آیا میتوان همانطور که امنیت شهرها و ساختمانها را با مقاوم سازی تامین میکنیم ساختاری اقتصادی و مقاوم تشکیل دهیم که در برابر بحران، رکود و دیگر مشکلات از ا منیت قابل قبولی برخوردار باشد.
صالحی افزود: بحث اقتصاد مقاومتی در ایران از سال ۸۹ در بیانات مقام معظم رهبری مورد تاکید و اشاره بوده است و نهایتا نیز در بهمن ۹۲ ابلاغیه مواد آن در ۲۴ ماده از سوی ایشان اعلام شد. در بند ۲۲ این ابلاغیه به ضرورت گفتمانسازی فرهنگی برای اقتصاد مقاومتی اشاره شده تا با برنامهریزی و سیاستگذاریهایی که توسط نهادهای مربوطه مثل وزارت فرهنگ و ارشاد ا سلامی، صداوسیما و... انجام میشود این گفتمانسازی فرهنگی شکل بگیرد.
او سپس با اشاره به برخی از اشتباهاتی که پیش از این در قبال گفتمانسازیها داشتهایم؛ اظهار داشت: برای گفتمانسازی فرهنگی در حوزه اقتصاد مقاومتی باید توجه داشته باشیم تا اشتباهات گذشته تکرار نشود مثلا نباید تصور کنیم تنها به کار بردن ادبیات رسمی و تکرار مسئولین درباره اقتصاد مقاومتی به گفتمانسازی فرهنگی برای این امر مهم منجر میشود. اگر واژهای را پرتکرار استفاده کردیم به معنای گفتمانسازی نیست. گفتمانسازی باید پایگاه و خاستگاهی در میان مردم پیدا کند و با کنشهای اجباری و ایراد بخشنامه حتی میتواند به ضد خود تبدیل شود. همچنین صرف دادن آگاهی و اطلاعات به مردم به گفتمانسازی نمیانجامد باید در کنار آن هنجارسازی و عمل نیز اضافه شود در ثانی تاکید بر گفتمانسازی ضربتی به نتیجه نمیرسد و باید زمان مناسب را برای این کار در نظر بگیریم.
معاون فرهنگی وزارت ارشاد همچنین تاکید کرد: اگر بحث گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی را با این نگاهها دنبال کنیم پی میبریم که اقتصاد مقاومتی یک دستور سیاسی نیست و باید برای مردم فرهنگسازی شود. در همین راستا ۵ مولفه به عنوان فاکتورهای مرکزی اقتصاد مقاومتی باید مدنظر قرار بگیرد. اول برونزایی و نه درونگرایی یعنی استفاده از تمام ظرفیتهای داخل، دوم برونگرایی به معنای تعامل سازنده با تمام جهان. سوم مردمی بودن، یعنی مردم نقشآفرین اصلی در اقتصاد مقاومتی باشند چهارم؛ عدالت محوری یعنی آحاد مردم از دستاوردهای اقتصاد مقاومتی بهرهمند شوند و پنجم؛ دانش بنیان بودن یعنی به جای اتکا به منابع طبیعی به دانش و تفکر اتکا شود. اگر این مولفهها را در نظر بگیریم و از اشتباهاتی که ذکر شد دوری کنیم مهمترین سوالی که پیش میآید این است چگونه گفتمانسازی فرهنگی شکل میگیرد؟
صالحی در ادامه به سه مساله مهم برای تحقق گفتمان سازی فرهنگی در حوزه اقتصاد مقاومتی اشاره و بیان کرد: در وهله اول گفتمان سازی برای مساله مهمی مثل اقتصاد مقاومتی در سطوح مختلف باید به خرده گفتمانهای گوناگون تبدیل شده و هر کدام نظریه و راهبرد مشخص خود را داشته باشند. اقتصاد مقاومتی کلان پروژه بزرگی است که برای گفتمانسازی آن نیاز به خرده گفتمان داریم و تمام این خرده گفتمانها باید با یکدیگر همگرایی و همافزایی داشته باشند. به عنوان نمونه خرده گفتمانهایی مثل اقتصاد خانواده، اقتصاد فرهنگ، اقتصاد بدون اسراف، اقتصاد اجتماع محور، اقتصاد فسادستیز، اقتصاد در بیآبی، اقتصاد دانش بنیان و... میتواند در نظر گرفته شود. همچنین در روند این گفتمانسازیها چه خرد و چه کلان، جامعه باید احساس کند منفعت فردی، خانوادگی، شهری، قومی، ملی و منطقهای برای تک تک افراد در نظر گرفته شده است و در واقع به یک گفتمانسازی اجتماعی نیز برسیم.
او با اشاره به نقش نخبگان در روند این گفتمانسازی نیز گفت: نخبگان از چند منظر میتوانند نقش مهمی در روند گفتمانسازی بازی کنند. البته شاید تعدادی از نخبگان به صورت رسمی درون سیستمها و ساختار تصمیمگیریهای دولتی وجود داشته باشد اما سایر نخبگان از فراسیستم نیز باید در روند گفتمانسازی مشارکت کنند تا به اتفاق خوب و نتیجهای قابل توجه برسیم. گفتمان اقتصاد مقاومتی زمانی شکل میگیرد که واقعیتهای آسیبهای اجتماعی و اقتصادی به مردم گفته شود و مردم آن را بپذیرند. حکومت و نخبگان رسمی تا حدودی میتوانند مردم را در قبول چالشهایی مثل کمآبی و... متقاعد کنند. مشارکت نخبگان میتواند در انتقال این واقعیتها به جامعه کمک بزرگی باشد و حتی در به چالش کشیدن برخی موضوعات و بیان برخی پرسشها که شاید گاهی در فضای عادی تصمیمگیریها کمتر به چشم بیاید بسیار مهم باشد.
صالحی ادامه داد: همچنین سهم نخبگان در نهادسازیهای مدنی که بتوانند به این گفتمانسازی کمک کنند بسیار قابل توجه است. نهادهای مدنی معمولا نقشهای مهمی در قبول گفتمانها توسط جامعه دارند و این نقش با همراهی آنها با نخبگان بهتر ایفا میشود. البته به نظر میرسد چون اقتصاد مقاومتی در دوره سالهای ۸۹ تا ۹۲ تکرار شد و مورد بحث قرار گرفت بیشتر با پیش زمینهای سیاسی به آن نگاه میشود و معمولا از آن یک اقتصاد مقاومت جنگی برداشت میشود در حالی که اگر این رویکرد به درستی تبیین شود و با گفتمانسازی همراه شود قطعا نتایج بسیار خوبی برای کشور و جامعه خواهد داشت.
اقتصاد ما در شرایط فعلی قائل به خلق شغل نیست
حسین راغفر (استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا) نیز در این نشست و درباره ارتباط اقتصاد و فرهنگ و اینکه آیا در شرایط اقتصادی ایران تحقق اقتصاد مقاومتی و گفتمان آن ممکن است یا خیر، گفت: یکی از مشکلات جامعه ما رابطه میان فرهنگ و اقتصاد است در سال ۱۹۶۵ درآمد سرانه ایران ۲۵۵ دلار و درآمد کره جنوبی ۱۰۵ دلار بود. ۵۰ سال بعد درآمد ایران به ۴ هزار و ۷۰۰ دلار رسید و درآمد کره به مبلغی بیش از ۲۵ هزار دلار. این نشان میدهد عملکرد ما در حوزه اقتصاد چندان درست نبوده و قطعا نقش فرهنگ نیز در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد چراکه رابطه تولید و مصرف، رابطه مصرف و انسجامبخشی و تاثیرشان بر هویتیابی بسیار مهم است.
این استاد دانشگاه الزهرا با اشاره به سه نگاه رایج درباره رابطه اقتصاد و فرهنگ گفت: سه نگاه متفاوت درباره رابطه اقتصاد و فرهنگ وجود دارد اول میگویند فرهنگ نسبتی با اقتصاد ندارد و نباید فرهنگ را درگیر مسائل مادی و اقتصادی کرد. دیدگاه دوم تاکید دارد اقتصاد زیربنا و پایه اصلی جامعه را تشکیل میدهد و فرهنگ روبنایی از ساخت و تولید است. سومین دیدگاه اما قائل به ارتباط میان فرهنگ و اقتصاد است. اقتصاد ما در شرایط فعلی قائل به خلق شغل نیست و این از سهم بخش کشاورزی، خدمات و تولید در گردش اقتصادی کاملا مشخص است. اقتصادی که بنا به فعالیتهای نامولد مثل خرید و فروش زمین و سکه پاداش میدهد نمیتواند به اشتغالزایی و توسعه برسد چنین اقتصادی در خدمت مردم نیست و یکی از بحثهای اقتصاد مقاومتی مردمی کردن اقتصاد است.
وی افزود: تولید فرهنگ را تنها نمیتوان به اقتصاد تقلیل داد و فرآیندهای تولید خود پدیدههای فرهنگی هستند که به نام فرهنگهای تولیدی میشناسیم در شکلگیری اقتصاد مقاومتی باید به قلمروهای مختلف اقتصاد، فرهنگ و جامعه توجه داشته باشیم و قبول کنیم بزرگترین سرمایه در این راه مردم هستند.
در گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی توجه به کیفیت در کنار کمیت بسیار مهم است
ناصر فکوهی نیز در این نشست با اشاره به الگوی جهان محلی تاکید کرد: جهان محلی یعنی امر محلی و جهانی به یکدیگر پیوند داشته باشند؛ گفت: جهانی شدن به تنهایی میگوید انتقال سیستم مرکزی به پیرامون روند جهان امروز را شکل میگیرد اما دیدگاه جهان محلی به تعامل پیرامون با پیرامون، پیرامون با مرکز و... نیز تاکید دارد و میخواهد به یک جهان شبکهای برسد. همچنین با محور قرار دادن تفاوت و تکثر به جای یکسان سازی که یکی از سیاستهای استعمار است میخواهد سبکهای مختلف زندگی را به رسمیت بشناسد. ما نیز در ایران باید بپذیریم که قومیتها و گویشهای مختلفی وجود دارد که قبول آنها حتی میتواند در مقابله با فشارهای جهانی به ما کمک کند.
فکوهی ادامه داد: در بحث گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی توجه به کیفیت در کنار کمیت بسیار مهم است اگر میخواهیم وضعیت پزشکی یا آموزشی را در ایران بررسی کنیم باید آن را در محرومترین نقاط ایران مورد ارزیابی قرار بدهیم نه تنها چند منطقه پیشرفته همچنین توجه به بحث عدالت جنسیتی نیز مهم است در حال حاضر عدالت آموزشی تا حدودی رعایت میشود اما در بحث اشتغال هنوز همان آمار و ارقام ابتدای انقلاب را شاهد هستیم.
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است