آفتاب

فرصت خوشه چینی عالمانه از یک بحران - محسن داوری *

فرصت خوشه چینی عالمانه از یک بحران - محسن داوری *

اسمش سفیدک است، اما تاکداران را به خاک سیاه نشانده؛ این آفت طغیان کرده که امسال نه تنها پاکستانی های تازه آشناشده با انگور خراسان شمالی را از چشیدن مزه این محصول محروم کرد، بلکه حتی اهالی این استان هم کمتر چشمشان به جمال خوشه های رنگین و سبدهای سنگین انگور روشن شد.

در خبرها آمده بود، جشنواره ملی انگور که مقرر بود حوالی همین ایام برگزار شود، لغو شده؛ دلیل آن هم نرسیدن بودجه اعلام شد ولی به واقع، انگوری هم بر شاخسارها نمانده که در غرفه های جشنواره خودنمایی کند. شاید صرفه و صلاح همان باشد که به زمانی دیگر موکول شود تا هم محصولی برای عرضه در جوار جشنواره باشد و هم تاکداران استان دل و دماغی برای مشارکت در این رویداد داشته باشند.
ناگفته پیداست که در بازارهای این منطقه، بین میوه های پاییزی، انگور همواره حساب دیگری داشته اما آب و هوای بهار امسال اگرچه ابتدا باغداران را خوشحال کرد که خشکسالی چند ساله جایش را به ترسالی داده، اما به زودی دچار آفتی شدند که عین بختک روی باغ و کشتزارشان افتاد.
انگار تخم محصول تاک هایشان را ملخ خورده باشد. به هر دری هم که زدند، کمتر دوایی یافتند. کارشناسان گفتند کار از کار گذشته و چاره ای پیش پای زیان دیده ها نمی توان گذاشت. در اندک مدتی خسارت سر به فلک کشید و در ارزیابی ها بیش از 80 میلیارد تومان اعلام شد.
این روزها آن هایی هم که دانشش را دارند، هشدار می دهند که اگر تدبیری برای تاک های آفت زده اندیشید نشود، تاکستان های آلوده از اساس در معرض نابودی قرار می گیرند و چنانچه این بلیه یکی، دو سال دیگر هم رخ دهد، دور از ذهن نیست کار به جایی برسد که نه از تاک، نشان ماند و نه از تاک نشان. گویا توان تاک ها برای زمستان گذرانی پایین آمده و برای حفظ توان تولید و بازسازی تاکستان ها باید به کمک باغداران شتافت.
خوب به خاطر دارم چند ماه پیش وقتی هنوز آفتاب تموز رمقی داشت و زمین لرزه هم مهمان شب و روز بجنوردی ها شده بود، در جلسه ای که برای بررسی بحران پیش آمده شکل گرفته بود، مسئول کشوری دستگاه متولی مبارزه با آفات گیاهی، از سفیدک انگور به عنوان زلزله 7 ریشتری همراه با سونامی یاد کرد و ضمن تأکید بر این نکته که این بیماری قارچی به دلیل شرایط آب و هوایی رخ داده و قابل کنترل هم نبوده، در عین حال در کلامی گلایه آمیز، از کم تجربگی بهره برداران و ضعف همکاری باغ داران در اجرای توصیه های فنی کارشناسان سخن گفت.
او البته اذعان داشت که این رخداد، نخستین تجربه مدیریت بحران حوزه کشاورزی این استان در نوع خود محسوب می شده اما مگر قرار است در عمر مدیریتی یک مسئول، چند فقره بحران روی دهد تا تجربه مدیریتی کافی کسب شود؟ و اصلا تعریف مدیریت بحران و لزوم ارتقای توانمندی متولیان در پیش بینی حوادث غیرمنتظره چه می شود؟
البته در همان جلسه روی موضوع دایر نشدن پژوهشکده انگور در استان هم دست گذاشتند؛ حال آن که همین الان هم مراکز تحقیقات کشاورزی و واحدهای آموزشی و دانشگاهی مرتبط در استان کم نداریم، فقط باید اعتماد بهره برداران را به کارایی فنون علمی روز و صد البته به نیروهای ترویج دهنده این فنون تقویت کرد.
وقتی که خروجی دانشکده های کشاورزی ما گاهی دانش آموخته ای است که در نگاه نخست، تفکیک گندم و جو در مزرعه برایش دشوار می نماید، چگونه انتظار داریم پیردهقانان آبادی از امثال این مهندسان پشت میزنشین حرف شنوی داشته باشند؟
از سوی دیگر واضح است که دولت و نهادهای حاکمیتی باید برای پیشگیری از بروز بحران و واردآمدن خسارت عمده به بهره برداران بخش های گوناگون برنامه و بودجه لازم را پیش بینی کنند، اما شرط عقل هم نیست که تولیدکننده ما برای حوادث این چنینی چشمش تنها به یاری دولت باشد.
کشاورزان ما باید به تجربه دریافته باشند که با اتکای صرف به حمایت های دولتی نمی توانند در برابر این گونه چالش ها تاب آورند. آگاهان امر چاره کار را در محدود کردن توسعه کشاورزی خرده مالکی، افزایش عضوگیری تشکل های پیشرو و دانش محور بخش کشاورزی و تقویت صندوق های حمایتی این حوزه می دانند. این در حالیست که شمار اعضای صندوق های حمایتی کشاورزی استان در بهترین حالت به 5 درصد بهره براران این بخش هم نمی رسد. تکلیف بیمه محصولات کشاورزی هم که روشن است و با شیوه نامه ها و ضوابط کنونی اش، ناکارآمدی آن پیش از این برهمگان اثبات شده؛ بی دلیل نیست که فقط 10 درصد باغ ها و 13درصد مزراع این استان زیر پوشش چتر بیمه است.
به هر حال، جشنواره انگور خراسان شمالی را طغیان آفت لغو کرد یا کمبود بودجه، چندان تفاوتی نمی کند. هر چه بود، خزان زودرس تاکستان ها و خوشه های خالی از حبه های انگور هشداری شد برای بهره برداران و متولیان تا برای سنوات آتی و برای افزایش تاب آوری این بخش در کوران حوادث، با همکاری تنگاتنگ خود برنامه ریزی اصولی مشترک داشته باشند.
گفته می شود قریب 38 درصد جمعیت خراسان شمالی در بخش کشاورزی مشغول هستند و این بخش، بین 25 تا 30 درصد تولید ناخالص استان را به خود اختصاص داده است. در این استان افزون بر 40 هزار هکتار باغ وجود دارد که 16 هزار هکتار آن تاکستان است و سالانه به طور میانگین 180 هزار تن انواع انگور تولیدی آن ها به بازار روانه می شود.
مزیت های نسبی این خطه در تولید ارقام مختلف انگور و اشتغالزایی و صادراتی بودن این محصول ضرورت این همکاری ها را دوچندان کرده است.
با تدابیر بهینه می توان تهدید این آفت را به فرصتی برای تقویت همکاری های چند جانبه، توسعه پژوهش های کاربردی و تحکیم پایه های اقتصاد کشاورزی استان تبدیل کرد تا از دل آن، چندین و چند جشنواره خوشه های زرین سر بر آورد.
/ 7184/1042
خبرنگار: محسن داوری **انتشاردهنده: فاطمه نوری جهانگرد
کد N1523907

وبگردی