آفتاب

استهلاک اتوبوس اسکانیا نسبت به ولوو بسیار پایین‌تر است

استهلاک اتوبوس اسکانیا نسبت به ولوو بسیار پایین‌تر است

ایلنا: اتوبوس‌های اسکانیا در جاده و در سبقت و سینه‌کشی، شتاب بیشتری نسبت به ولوو دارند.

یک راننده اتوبوس گفت: اتوبوس اسکانیا نسبت به ولوو هزینه و استهلاک کمتری دارد.

نجف عبیدی راننده اتوبوسی که صفحه اینستاگرامش بیش از 24 هزار دنبال کننده دارد در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا افزود: اتوبوس‌های اسکانیا در جاده و در سبقت و سینه‌کشی، شتاب بیشتری نسبت به ولوو دارند؛ به ویژه مدل «مارال» آن طرفداران خاص خود را دارد.

متن کامل این گفت‌وگو در ذیل آمده است:

پشت این فعالیت‌های مجازی، چقدر دغدغه فرهنگی وجود دارد؟

من از دوران کودکی به شغل رانندگی علاقه‌مند بودم. همراهی با پدر باعث شد تا جدی‌تر به این حرفه بیندیشم و پس از ادامه تحصیلات، بار دیگر به این حرفه برگردم. متأسفانه مردم چندان ذهنیت درستی نسبت به این شغل ندارند. خوشبختانه با راه‌اندازی صفحه اینستاگرام خود به نشانی (najafi_scaniaoghab) توانسته‌ام در اقدامی فرهنگی، 24 هزار دنبال‌کننده را جذب و به بیش از 700 هزار لایک دست پیدا کنم. من در این صفحه تلاش کرده‌ام تا مفهوم راننده و شاگرد را به دو عنوان کاپیتان و مهماندار تغییر دهم که خوشبختانه این تلاش، با همراهی بازدیدکنندگان و دنبال‌کنندگان صفحه، بازخورد خوبی داشته است. همه تلاش من این است که همواره پاسخگو باشم و به خواسته همه برسم. با این حال، گاهی چنان تعداد کامنت‌ها بالا می‌رود که من هرچند پست یک‌بار، به علت پاسخ ندادن به همه پست‌ها، عذرخواهی می‌کنم. با این وجود، همه نظرات دوستان را می‌خوانم و تا جایی که مقدور باشد، به آن‌ها جامه عمل می‌پوشانم. بسیاری از تصاویر و پست‌های ارسالی در صفحه اینستاگرام، از سوی خود مخاطبین فرستاده می‌شوند و آنها با حمایت همه‌جانبه خود، مرا نسبت به ادامه کار دلگرم می‌کنند. تلاش کرده‌ام با استفاده از عکس‌های زیبنده و ملبس به لباس فرم، در زمینه رانندگی فرهنگ‌سازی کنم و تعریف جدید و به‌روزی از این شغل را به جامعه ارائه دهم. دوستان و همکارانم، به خوبی از شخصیت من آگاه هستند و می‌دانند تا چه اندازه به اصول مقیدم. همواره سعی کرده‌ام با سرعت و میزان کیلومتر کنترل‌شده و مطمئن، فرهنگ جدیدی را در زمینه این شغل به مردم معرفی کنم. خوشبختانه در حال حاضر این صفحه از نقاط مختلف جهان بازدیدکننده داشته و فیلم‌های مختلفی از جاده‌های سراسر دنیا برای من فرستاده می‌شود. همین مسأله و طرز برخورد باعث شده نگاه بسیاری به این کار تغییر کند و بازتاب مطلوبی داشته باشد.

امروز بخش عظیمی از حمل و نقل جاده‌ای ما به اتوبوس‌های شرکت «عقاب افشان» با برند اسکانیا اختصاص دارد. ویژگی‌های این محصول چیست؟

در منطقه ما یعنی بوشهر، اسکانیا امتحان خود را پس داده است. اسکانیا نسبت به ولوو هزینه و استهلاک کمتری دارد. جعبه بارهای اتوبوس‌های اسکانیا بزرگ و سالن آنها زیبا و دلباز است. در جاده و در سبقت و سینه‌کشی، شتاب بیشتری دارند؛ به ویژه مدل «مارال» آن طرفداران خاص خود را دارد. طرح مارال به خوبی بین مردم جا افتاده و حتی کسانی که قبلاً نسبت به این محصول آشنایی نداشتند، امروز به سراغ ما می‌آیند و خواهان چنین اتوبوس‌هایی برای سفر هستند.

من دایرۀ اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی را حتی به حوادث اسکانیا هم تعمیم دادم، چون می‌دانستم واقعیت موضوع چیست و به عنوان یک راننده به زیر و بم خودرو آشنا هستم. عامل انسانی یکی از دلایل اصلی بروز اتفاقات برای اسکانیا در گذشته بود. زمانی که من چنین صفحه‌ای را ایجاد کردم، بسیاری چه در اینستاگرام و چه در تلگرام به من حمله کردند. با این حال، من شماره تماس خود را گذاشتم و تلاش کردم با ایجاد ارتباط، این اتفاقات را برای آنها شرح دهم و مسأله را برای آنها روشن کنم. به آن‌ها می‌گفتم که شما تنها شنیده‌اید ماشینی آتش گرفته است، اما نمی‌دانید که شاید علاوه بر باک اصلی، یک باک به ماشین اضافه شده یا در سیستم برق دستکاری شده یا .... من چنین توضیحاتی را همراه با عکس و سند به دست معترضان می‌رساندم و تلاش می‌کردم با توضیحات مناسب دید آنها را نسبت به این محصول تغییر دهم. همه تلاش من برای فرهنگ‌سازی است و برای این منظور ترجیح می‌دهم مردم را نسبت به شرایط آگاه کنم. امروز مردم در مورد برندهای اتوبوس آگاهی بیشتری نسبت به گذشته دارند. عکس‌هایی که از طرح‌های «مارال» و «درسا» در صفحه اینستاگرام قرار می‌گیرد، بر این ادعا صحه گذاشته و نشان از استقبال و توجه مردم به این دو طرح برند اسکانیا دارد. تغییراتی که در ساخت، بازسازی و اصلاح این اتوبوس‌ها مورد توجه قرار گرفته از چشم مردم دور نمانده و همه در هر رده سنی به آن واکنش مثبت نشان داده‌اند.

برگردیم سراغ شغل رانندگی؛ چرا مردم آگاهی و اطلاعات درستی از شغل رانندگی ندارند؟ و الان برخورد مردم با این شغل چگونه است؟

حدود سی تا چهل سال قبل، رانندگان اغلب چهره ظاهری مشخصی داشتند و قابل شناسایی بودند. با این حال، امروز که من عکسی از پدرم در صفحه اینستاگرام قرار می‌دهم، لایک بیشتری نسبت به سایر پست‌ها می‌گیرد. این حرفه دارای قدمت بوده و هست. با این حال هرچه پیش می‌رویم، نسل جوان با فکر و دیدی بازتر بیشتر به سمت این شغل می‌آید. امروز شرایط بسیار تغییر کرده و بهبود یافته است. البته همچنان نواقصی وجود دارد و نمی‌توان گفت همه چیز ایده‌آل است. من تلاش می‌کنم در کنار دوستان و همکاران خود، حرمت ازدست‌رفته را به این شغل بازگردانم و در این مسیر، از هیچ هزینه زمانی و مالی دریغ نخواهم کرد.

راننده بیابان چه فرقی با سایر رانندگان دارد؟

راننده واژه‌ای است که قدمت، حرمت و ارزش دارد؛ موضوعی که برخلاف کشورهای اروپایی، کمتر در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است. در کشورهای پیشرفته جهان رانندگان از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردارند و به آنها احترام زیادی گذاشته می‌شود. من به عنوان سومین نسل از خانواده‌ای که شغل‌شان رانندگی اتوبوس است، می‌دانم که فعالان این شغل چه رنج و سختی‌هایی را تحمل می‌کنند. بیابان واژه سختی است؛ سرما، گرما، روز، شب و .... در کنار لذت‌بخش بودن، با مشقت همراه است. برای دوام در این حرفه، نیاز به عشق و علاقه زیادی هست. بسیاری از بزرگان معتقدند بیابان به کسی رحم نمی‌کند و به راستی هم که چنین است. اگرچه امروز کمتر بیابان می‌بینیم و اغلب جاده‌ها آباد شده و در آنها امکانات رفاهی بین‌راهی درنظر گرفته شده است، اما همچنان نواقص و مشکلاتی وجود دارد که جز با عشق و علاقه نمی‌توان آنها را از پیش رو برداشت. پدر من به عنوان یکی از قدیمی‌ترین رانندگان بوشهر تاکنون بیش از 90 دفترچه تعویض کرده است. او و بسیاری از رانندگان قدیمی در این حرفه، هیچ‌گاه به دنبال استراحت و یا مرخصی نیستند؛ مگر اینکه ماشین‌شان خراب شود و یا به خاطر تعویض دفترچه، ناچار یک صبح تا ظهر را به کارهای اداری اختصاص دهند. ماشین سنگین، عالم خاص خود را دارد و باید آن را درک کرد. یکی از زنان فعال در رشته ما، خانم محمدی است که در سن تقریباً 50 سالگی، با عشقی عجیب به رانندگی با اتوبوس مشغول است.

ارزیابی شما از وضعیت جاده‌ها چیست؟

امروز وضعیت جاده‌ها نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده و بهبود یافته است. با این حال، هنوز هم با نواقصی روبه‌رو هستیم. برای مثال، مسیر خوزستان در گذشته وضعیت اسفباری داشت، اما در حال حاضر، بیش از 60 درصد این مسیر اصلاح شده است. من معتقدم سهم انسانی در تصادفات رانندگی بسیار بالاست. گاهی دوستان و همکاران من بدون توجه به شرایط جاده و نکات ایمنی با سرعت بالا در جاده می‌رانند. اتوبوس‌های جدید امکانات و شتاب بالایی دارند و توان زیادی به راننده می‌دهند تا با سرعت بالا حرکت کند، اما بی‌توجهی به نکات ایمنی و شرایط جاده، گاهی منجر به تصادف و حادثه می‌شود. من اعتقاد دارم عامل اصلی در این حوادث، انسان‌ها هستند. در کنار سایر عوامل، نقش انسانی بسیار پررنگ است. وسیله نقلیه در دست ماست و با علم به اینکه جاده مشکل دارد، نباید با شرایط غیرایمن و سرعت نامطمئن رانندگی کنیم.

رعایت نکات ایمنی چقدر برایتان مهم است؟

من معتقدم ایمنی باید از خود شخص شروع شود. منِ راننده که مسؤولیت جان 22 یا 44 نفر مسافر را بر عهده می‌گیرم، در همان ابتدا باید کمربند ایمنی خود را ببندم. شما هیچ عکس یا فیلمی از من را نمی‌بینید که بدون بستن کمربند ایمنی باشد. راه باز است و جاده وسوسه‌برانگیز؛ اما من همواره تلاش کرده‌ام تا بر اساس وضعیت جاده، شرایط جوی و رعایت نکات ایمنی، با سرعت مطمئنه رانندگی کنم. به‌شخصه ترجیح می‌دهم به عنوان فعال یک صفحه مجازی با این حجم بازدیدکننده، در ابتدا خودم نکات ایمنی را رعایت کنم و سپس انتظار ایجاد چنین فرهنگی را در میان دوستان و همکاران داشته باشم. امیدوارم این صفحه، روند مناسبی را برای تغییر فرهنگ در این زمینه طی کند.

رابطه رانندگان ماشین‌های سنگین با کم‌خوابی چگونه است؟ شما چگونه با کم‌خوابی کنار می‌آیید؟

من در مسیرهای شب‌رو، کمتر در اتوبوس می‌خوابم. سعی می‌کنم کل روز تا نیمه‌های شب را یا خود برانم و یا در کنار همکاران همراهی‌شان کنم. زندگی در کنار پدر باعث شده سحرخیز باشم و کمتر به خواب عادت داشته باشم. البته بحث روحی و روانی هم مهم است. کسانی که به این شغل به عنوان منبع درآمد نگاه می‌کنند، بعد از نوبت خود، از هر فرصتی برای خواب و استراحت استفاده می‌کنند. رانندگی در شکل روزمره خود، خسته‌کننده می‌شود و در این شرایط در مسیری مانند بوشهر تا تهران، راننده‌ سعی می‌کند دو سه ساعت اول را پشت فرمان بنشیند و سپس جای خود را به همکاران بدهد تا بعد از استراحت، برای رانندگی هفت تا هشت ساعته آماده باشد.

رابطه‌تان با مسافران چگونه است؟

در سی و چند سالی که در کنار پدر حضور داشته‌ام، ندیده‌ام که ایشان با مسافری، کوچک‌ترین بحث و برخوردی داشته باشند. بیان و نوع برخورد ما با مسافر بسیار تأثیرگذار است. مسافرین ما بخشی از خانواده‌ ما هستند و باید احترام آنها حفظ شود. سعی‌ کرده‌ام تا هرکسی که در طول روز و یا شب، مسافر اتوبوس من شده، در آرامش قرار داشته باشد و مسیر را با آسودگی سپری کند. متأسفانه رفتار و طرز برخورد برخی از رانندگان جای تأمل و فرهنگ‌سازی دارد. البته من ریشه این موضوع را در مسائل خانوادگی می‌دانم. باید کلاس‌هایی در این زمینه برگزار شود و رانندگان ما در مورد طرز صحیح برخورد با مردم آموزش ببینند؛ قطعاً این شرایط تغییر خواهد کرد. متأسفانه سطح تحصیلات در این حرفه، اغلب پایین است و مورد بی‌توجهی قرار دارد، درحالی‌که اهمیت چنین مسأله‌ای در این موارد به شدت به چشم می‌آید و نیاز فعالان در این حوزه به تحصیلات بالاتر را روشن می‌سازد. باید طرز تفکر و دید را تغییر داد. اصلاح چنین ضعف‌هایی زمان می‌برد، اما با تغییر شرایط می‌توانیم فرهنگ‌سازی کنیم و خود را لااقل به سطح کشورهای همسایه خود برسانیم.

در حال حاضر شغل اول شما چیست؟

من فوق‌دیپلم حسابداری و لیسانس خدمات بندری دارم. شغل اول من در اداره بندر بوشهر است؛ حدود سه چهار سال انباردار ملزومات بودم و پشتیبانی فنی و ابزار را در بندر بوشهر بر عهده داشتم؛ چند سالی هم انباردار کالا در اداره بندر بودم و در حال حاضر نیز در بخش دیگری از اداره بندر فعالیت دارم. معمولاً آخر هفته‌ها و یا برای تعطیلات رسمی، سرویس می‌گیرم و به رانندگی با اتوبوس مشغول می‌شوم.

ایده صفحه اینستاگرام چگونه شکل گرفت؟

من شغل رانندگی را عمیقاً دوست دارم؛ یکی از دوستان من که از شدت علاقه من مطلع است، پیشنهاد راه‌اندازی چنین صفحه‌ای را داد و من نیز سعی کردم با ایجاد این فضا، نیاز روحی و عاطفی خود را ارضا کنم. هیچ‌وقت گمان نمی‌کردم روزی صفحه‌ام این تعداد بازدیدکننده داشته باشد. در حال حاضر در هر سه روز، حدود 100 تا 150 درخواست برای صفحه اینستاگرامم می‌آید و همین حضور مردم بسیار انرژی‌بخش است و مرا بیشتر سر ذوق می‌آورد تا با حوصله و دقت بیشتری صفحه را آپدیت کنم. این صفحه، شخصی نیست و من در آن تنها از خود و یا پدرم عکس قرار نمی‌دهم. تعداد لایک برایم مهم نیست، اما اینکه مردم به این صفحه بیایند و از مطالب بازدید کنند و حتی کامنت بگذارند، مرا نسبت به ادامه این فعالیت بسیار دلگرم می‌کند. می‌خواهم از طریق این صفحه، فضایی را برای ارائه راهکارهای جدید فرهنگ‌سازی در این حرفه ایجاد کنم. امیدوارم آنچه درخور و شایسته فعالان این حرفه است، روزی به آنها بازگردد. خوشبختانه در حال حاضر، تعداد صفحات فعال اتوبوسی در اینستاگرام افزایش یافته است، البته نوع فعالیت آنها با این صفحه فرق دارد.

مهم‌ترین آرزویتان چیست؟

پدربزرگ و پدر من از اتوبوس‌داران قدیم بوشهر بودند و من به عنوان نسل سوم از این خانواده وارد این حرفه شدم. متأسفانه پنج سالی می‌شود که خانواده ما دیگر ماشین ندارد. من و پدرم هر دو هنوز در این رشته فعالیت می‌کنیم؛ تنها آرزویم این است که بتوانیم روزی صاحب یک اتوبوس اسکانیای مارال شویم. من از سراسر ایران تماس دارم و روزی ده تا پانزده بار برای سرویس با من تماس گرفته می‌شود، اما به علت نداشتن ماشین، آنها را به همکاران خود واگذار می‌کنم. این اطمینان را به خود دارم که اگر روزی صاحب ماشین شوم، بهترین عملکرد را خواهم داشت. ایده‌های خاصی در ذهن دارم که با داشتن یک ماشین، به آنها حتماً جامه عمل خواهم پوشاند. از جمله آنها می‌توانم به لباس فرم و چرخ‌دستی کوچک برای پذیرایی از مسافرین اشاره کنم. همه تلاش خود را خواهم کرد تا به سطح کشورهایی اروپایی برسیم. بسیاری از کسانی که با من تماس می‌گیرند، خواهان اتوبوس مارال اسکانیا با رانندگی من هستند و من خوشحالم که توانسته‌ام چنین تأثیر مثبتی را روی مردم بگذارم.

چه آرزویی برای این شغل و همکاران خود دارید؟

امیدوارم در این شغل اتفاقات خوبی بیفتد و خدا در سفرها پشت و پناه همکاران من باشد و هیچ‌گاه در سفرهایشان با خطری مواجه نشوند. فرهنگ‌سازی مقوله مهمی است که باید از خود ما و با رعایت موارد ایمنی آغاز شود. در این صورت ما کمتر شاهد اتفاقات ناگوار خواهیم بود. برای من عکس‌ها و فیلم‌‌های ناراحت‌کننده زیادی می‌آید، اما من هیچ‌گاه آنها را در صفحه خود قرار نمی‌دهم، زیرا معتقدم نیازی به تکرار این تصاویر تلخ نیست. باید تلاش کنیم تأثیر مثبت داشته باشیم و اتفاقات خوب را رقم بزنیم. من در صفحه خود تلاش کرده‌ام مثبت‌اندیشی را رواج دهم و امیدوارم با ادامه این مسیر، بتوانیم همان‌طور که پیش‌تر هم گفتم، فضایی مناسب و شایسته فعالان در این حرفه را فراهم کنیم.

کد N1522787

وبگردی